ژئوپلیتیک تنش پنهان ترکیه و اسرائیل در سایه رقابت منطقهای

هشدار اخیر سازمان اطلاعات ملی ترکیه (میت) درباره تلاش اسرائیل برای جذب جاسوس در خاک این کشور، بیش از یک رویداد امنیتی ساده است؛ این اتفاق، پرده از رقابت ژئوپلیتیکی عمیق و پنهان میان آنکارا و تلآویو برمیدارد. با وجود بهبود ظاهری روابط و همکاریهای تاکتیکی در سالهای اخیر، واقعیت صحنه حکایت از تقابلی ریشهدار و استراتژیک دارد که هر دو طرف به شیوهای نرم، چندلایه و اغلب پنهان آن را دنبال میکنند.
حامد حقپناه، کارشناس مسائل منطقه
اندیشکده زاویه: هشدار اخیر سازمان اطلاعات ملی ترکیه (میت) درباره تلاش اسرائیل برای جذب جاسوس در خاک ترکیه، نشانهای از تشدید رقابت پنهان و تضادهای ژئوپلیتیکی در روابط آنکارا – تلآویو است. اگرچه در ظاهر، مناسبات این دو بازیگر منطقهای در سالهای اخیر بهبود نسبی یافته و در مواردی همکاریهای تاکتیکی اقتصادی یا امنیتی برقرار شده، اما واقعیت صحنه ژئوپلیتیکی حکایت از ادامه یک تقابل ریشهدار و راهبردی دارد که هر دو طرف آن را به شیوهای نرم، چندلایه و اغلب پنهان پیگیری میکنند.
از منظر تحلیل ژئوپلیتیکی، اقدام اسرائیل را نمیتوان صرفاً در چارچوب یک ماجرای امنیتی محدود ارزیابی کرد؛ بلکه این اقدام را باید در زمینهای وسیعتر از رقابت برای نفوذ منطقهای، مدیریت تهدیدات نرم و حفظ توازن ژئواکونومیک در غرب آسیا و شرق مدیترانه تحلیل کرد.
محور اول: رقابت بر سر نفوذ در آسیای غربی
ترکیه در یک دهه اخیر با احیای گفتمان نوعثمانیگرایی و اتخاذ سیاست خارجی فعال در پروندههایی نظیر لیبی، سوریه، قفقاز و حتی شاخ آفریقا، در تلاش است تا جایگاه تاریخی و فرهنگی خود را در محیط پیرامونی بازیابی کند. این در حالی است که اسرائیل نیز با تکیه بر پیمانهای آبراهامی، نزدیکی با دولتهای خلیج فارس و اتحادهای نوظهور با یونان و قبرس، سعی دارد توازن قوا را به سود خود بازتعریف کند. در این چارچوب، گسترش میدان نفوذ ترکیه در مناطقی که اسرائیل آن را حیات خلوت استراتژیک خود تلقی میکند، بهعنوان تهدیدی راهبردی ارزیابی میشود.
محور دوم: دشواری سیاست چندوجهی ترکیه
گرچه آنکارا و تلآویو در برهههایی همکاریهایی در زمینه انرژی، فناوری نظامی و گردشگری داشتهاند، اما رویکرد دوگانه ترکیه در قبال اسرائیل همچنان محل مناقشه است. ترکیه، از یکسو عضو ناتو و شریک برخی مکانیسمهای غربی است، اما از سوی دیگر با حمایت سنتی از آرمان فلسطین، میزبانی از رهبران حماس، و حضور فعال در دیپلماسی عمومی جهان اسلام، به چالشی برای مشروعیت منطقهای اسرائیل تبدیل شده است. از این منظر، ترکیه همزمان یک شریک بالقوه و یک رقیب ساختاری است.
محور سوم: الگوی جنگهای هیبریدی اسرائیل
یکی از عناصر کلیدی در راهبرد اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل، بهرهگیری از جنگهای هیبریدی است. تجربه موفق موساد در عملیات روانی، جاسوسی هدفمند، جنگ سایبری، و ترورهای اطلاعاتمحور، به این رژیم امکان داده تا در برابر تهدیدات نرم، از ابزارهای نامتقارن بهره گیرد. در مورد ترکیه نیز، تلاش برای نفوذ در بدنه بروکراتیک، ایجاد شکاف در ساختارهای قدرت، تخریب وجهه منطقهای و اثرگذاری بر افکار عمومی میتواند بخشی از همین راهبرد باشد. از این منظر، مقابله با نفوذ نرم ترکیه احتمالاً در دستورکار تلآویو قرار دارد.
محور چهارم: رقابت ژئواکونومیک در شرق مدیترانه
در دهه اخیر، منابع انرژی شرق مدیترانه به یکی از کانونهای رقابت ژئواستراتژیک بدل شدهاند. ترکیه که خود را بازیگری ضروری در مسیر انتقال انرژی میداند، با سیاستهای خود در زمینه استخراج و انتقال گاز در این منطقه، در تعارض مستقیم با محور یونان–قبرس–اسرائیل قرار گرفته است. این تعارض نهتنها اقتصادی، بلکه دارای ابعاد امنیتی و دریایی نیز هست. جاسوسی صنعتی، جمعآوری دادههای فنی، و سنجش سطح آمادگی ترکیه در این حوزه، میتواند اهداف ثانویه تلآویو در این نبرد ژئواکونومیک باشد.
تحلیل نهایی: نبرد خاکستری بهجای جنگ آشکار
در دنیای امروز، مفاهیمی چون «نبرد خاکستری» جایگزین درگیریهای نظامی کلاسیک شدهاند. اسرائیل با درک حساسیت ترکیه به مسائل امنیت داخلی و انسجام اجتماعی، ممکن است از ابزارهای نرمافزاری همچون جنگ سایبری، عملیات اطلاعاتی و فضاسازی رسانهای استفاده کند. در این نوع نبرد، مرز میان جنگ و صلح مبهم میشود و امنیت ملی به جای میدان نظامی، در فضای اطلاعاتی و روانی تهدید میگردد. چنین الگویی با تجارب گذشته اسرائیل همخوانی دارد.
نتیجهگیری: رقابت راهبردی پنهان در پوشش روابط تاکتیکی
هشدار اخیر ترکیه نهتنها حامل پیام بازدارنده برای اسرائیل است، بلکه نشان میدهد که در ژئوپلیتیک منطقهای امروز، حتی متحدان مقطعی نیز میتوانند اهداف اطلاعاتی یکدیگر باشند. این وضعیت زمانی تشدید میشود که رقابت بر سر قدرت، نفوذ و مشروعیت، بر همکاریهای اقتصادی و تاکتیکی سایه اندازد. روابط ترکیه و اسرائیل، بهرغم فازهای همکاری، در بطن خود حامل دینامیکهای عمیق تقابل و بیاعتمادی راهبردی است که آینده این روابط را در هالهای از پیچیدگی و احتیاط قرار میدهد.