رمزگشایی از اهداف پروژه اتصال خزربه مدیترانه

  • 2025-08-02 16:30

تحولات اخیر در غرب آسیا و قفقاز، از جمله جنگ در منطقه و تنش‌ها در جنوب سوریه، اهمیت فزاینده ژئواکونومیکی و ژئوپلیتیکی منطقه را برجسته ساخته است. در این میان، کریدورهای «هند-خاورمیانه-اروپا» (آیمک) و پروژه «از بحر تا بحر» که با اتصال کریدور داوود به زنگزور به دنبال افزایش نفوذ اسرائیل از دریای مدیترانه تا دریای خزر هستند، اهداف کلان غرب را در تبدیل اسرائیل به هاب لجستیکی و ترانزیتی منطقه آشکار می‌سازند. این پروژه که با پیشنهاداتی نظیر اجاره ۱۰۰ ساله کریدور زنگزور توسط آمریکا همراه است، ضمن تأمین امنیت اسرائیل، مسیرهای ترانزیت کالا، انرژی و مواد معدنی از آسیای مرکزی و قفقاز به اروپا را نیز فراهم می‌کند.

دادمهر رضایی، کارشناس مسائل منطقه

اندیشکده زاویه: رویدادهای اخیر در غرب آسیا به ویژه جنگ ایران و رژیم صهیونیستی و نیز تحولات استان سویدا در جنوب سوریه، نشان‌دهنده افزایش اهمیت ژئواکونومیکی منطقه در کنار تحولات ژئوپلیتیکی است. به باور کارشناسان، این تحولات با همدستی بلوک غرب و به ویژه ایالات متحده صورت می‌گیرد تا علاوه بر تامین امنیت اسرائیل، آن را به مرکز لجستیکی منطقه تبدیل کند. به‌طوری‌که تعریف کریدور «آیمک» یا همان هند – خاورمیانه – اروپا در این راستا تعریف شده است.

اما تحولات اخیر در جنوب و نیز قفقاز نیز به نوعی می‌تواند در همان هدف غرب برای تبدیل اسرائیل به هاب ترانزیت کالا و انرژی باشد. باید توجه داشت که در سال‌های اخیر و پس از جنگ اوکراین نیاز اروپا به منابع گازی قفقاز و آسیای مرکزی افزایش یافته است، به‌گونه‌ای که اتحادیه اروپا و جمهوری آذربایجان توافقنامه افزایش صادرات گاز تا دو برابر حجم کنونی تا سال ۲۰۲۷ را امضاء کردند.

اکنون نیز غرب به دنبال آن است که با اتصال کریدور داوود به کریدور زنگزور پروژه «از بحر تا بحر» را به پیش ببرد که همان افزایش نفوذ رژیم صهیونسیتی از دریای مدیترانه تا دریای خزر است. در این راستا، پیشنهاد ایالات متحده برای اجاره ۱۰۰ ساله کریدور زنگزور (اگرچه ارمنستان آن را تکذیب می‌کند) و نیز طرح مشابه آن از سوی اروپا را می‌توان در این چارچوب ارزیابی کرد که به نوعی امنیت پروژه را تامین و تحرکات روسیه، ایران و ترکیه را از نزدیک رصد می‌کند.

پروژه موسوم به «دالان داوود» بخشی از طرح‌های بزرگ‌تر اسرائیل در منطقه است. طبق برنامه‌ها، این کریدور به اسرائیل اجازه می‌دهد تا بدون مانع از بلندی‌های اشغالی جولان به سویدا و تا پایگاه آمریکایی التنف و دیرالزور، منطقه‌ای تحت کنترل گروه‌های کردی مورد حمایت آمریکا در شمال شرقی سوریه، عبور کند. اسرائیل پیش‌بینی می‌کند که این کریدور حتی می‌تواند به دولت خودمختار اقلیم کردستان عراق (KRG) در شمال عراق و همسایگی ترکیه و ایران برسد.

از سوی دیگر، رژیم اسرائیل و غرب با حمایت از کریدور زنگزور به دنبال اتصال آسیای مرکزی به قفقاز و سپس ترکیه یا شمال عراق هستند. این پروژه علاوه بر اهمیت سیاسی از جنبه اقتصادی مهمی نیز برخوردار است. باید توجه داشت که رژیم اسرائیل هم اکنون روزانه تقریباً ۲۰۰ هزار بشکه نفت وارد که بیش از ۱۱۰ هزار بشکه از آن توسط خط لوله باکو – تفلیس – جیهان و از منابع جمهوری آذربایجان، قزاقستان و شمال عراق تامین می‌شود. بنابراین اتصال کریدور داوود با زنگزور به نوعی می‌تواند منابع نفت خزر و آسیای مرکزی را در اختیار اسرائیل و یا اروپا قرار دهد.

همچنین، پروژه از بحر تا بحر، می‌تواند نفوذ اسرائیل در آسیای مرکزی را افزایش دهد. مقامات و رهبران تجاری اسرائیل، آسیای مرکزی را به دلایل مختلف، از جمله منابع طبیعی فراوان منطقه و نیروی کار نسبتاً ارزان اما ماهر آن، به عنوان یک فرصت سرمایه‌گذاری جذاب می‌دانند. این منطقه همچنین بازار بالقوه مهمی برای کالاهای تخصصی مانند ماشین‌آلات، مواد شیمیایی و پلاستیک است. اسرائیل با ایجاد فرصت‌های همکاری اقتصادی، امیدوار است که تمایل یهودیان آسیای مرکزی را برای مهاجرت کاهش دهد. در عین حال، اسرائیل می‌تواند به مقامات آسیای مرکزی یک کانال تجاری منحصر به فرد به بازارهای جهانی ارائه دهد.

اخیرأ نیز تمایل کشورهای آسیای مرکزی به همکاری با اتحادیه اروپا در حوزه استخراج مواد معدنی کمیاب تشدید شده است. بطوریکه این مواد می‌تواند پس از استخراج برای فرآوری، از طریق کریدور میانی و زنگزور و سپس دالان داوود به اسرائیل منتقل شود.

البته در این امر، واکنش ترکیه نیز جالب و تاثیرگذار است. باید توجه داشت که اتصال کریدور زنگزور به داوود می‌تواند نقش راهبردی ترکیه در بخش اتصالات را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. در واقع، آنکارا هرچند زنگزور را در راستای منافع راهبردی خود تعریف میکند، کریدور داوود را مقدمه‌ای برای تحلیل نفوذ ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی خود و حتی تجزیه خود در بلندمدت می‌داند. بنابراین این امر حتی می‌تواند زمینه اختلاف بین باکو و آنکارا نیز باشد. در واقع، اتصال دریای مدیترانه به دریای خزر یک راهبر کلان از سوی غرب با ابزار رژیم صهیونیستی است که علاوه بر کاهش نفوذ ایران و ترکیه در منطقه، سعی در تامین منابع نفت، گاز و مواد معدنی از شمال عراق، فققاز جنوبی و آسیای مرکزی است. البته این پروژه بدون تردید با چالش‌های جدی مواجه می‌شود، زیرا پا در حوزه نفوذ روسیه، ایران و ترکیه گذاشته و می‌تواند این سه کشور را حول آن گرد آورد.

مطالب بیشتر:

ترکیه پسااردوغان؛ گذار از ایدئولوژی به ضرورت‌های ژئوپلیتیک

با نزدیک شدن به انتخابات ۲۰۲۸ و احتمال تغییر در رهبری ترکیه، آینده سیاست خارجی این کشور در حالتی از ابهام و انتظار قرار گرفته است. ترکیب چالش‌های امنیتی در…

پیامدهای تحرکات اخیر دولت آمریکا در قفقاز جنوبی

طرح پیشنهادی دولت ترامپ برای ایجاد کریدور زنگزور و انعقاد پیمان صلح بین ارمنستان و آذربایجان، نه تنها بن‌بست مناقشه قره‌باغ را تا حدی می‌شکند، بلکه نقشه ژئوپلیتیک قفقاز را…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب پیشنهادی

ترکیه پسااردوغان؛ گذار از ایدئولوژی به ضرورت‌های ژئوپلیتیک

ترکیه پسااردوغان؛ گذار از ایدئولوژی به ضرورت‌های ژئوپلیتیک

پیامدهای تحرکات اخیر دولت آمریکا در قفقاز جنوبی

پیامدهای تحرکات اخیر دولت آمریکا در قفقاز جنوبی

نمایش عبای منتسب به پیامبر (ص) در استانبول؛ تبرک یا توریسم؟

نمایش عبای منتسب به پیامبر (ص) در استانبول؛ تبرک یا توریسم؟

سه گام ترکیه در آمادگی برای مقابله احتمالی با اسرائیل

سه گام ترکیه در آمادگی برای مقابله احتمالی با اسرائیل

گزارش وبینار تخصصی دالان زنگزور / ترامپ با سخنرانی محسن دکتر پاک‌آیین

گزارش وبینار تخصصی دالان زنگزور / ترامپ با سخنرانی محسن دکتر پاک‌آیین

امنیت‌سازی از طریق دیپلماسی، استراتژی جدید تل‌آویو در قفقاز

امنیت‌سازی از طریق دیپلماسی، استراتژی جدید تل‌آویو در قفقاز