دلایل شکست پروژه هاب گاز ترکیه

ایده ایجاد یک هاب گاز ترکیه در اوایل سال ۲۰۲۲، مطرح شد که در آن زمان خریداران اروپایی درپی کاهش اتکای خود به انرژی روسیه بودند. بسیاری از شرکتها حتی با وجود قراردادهای بلدمدت، به دلیل ترس از متهم شدن به «تامین مالی کرملین» خرید گاز از روسیه را کاهش دادند.
اندیشکده زاویه – اختصاصی: پروژه هاب گازی ترکیه که زمانی به عنوان یک عامل تغییردهنده بازی ژئوپلیتیکی مطرح میشد، اکنون رسماً کنار گذاشته شده است. در واقع، این امر دیدگاه کارشناسان انرژی مبنی بر «مرده به دنیا آمدن» پروژه را تایید میکند.
ایده ایجاد یک هاب گاز ترکیه در اوایل سال ۲۰۲۲، مطرح شد که در آن زمان خریداران اروپایی درپی کاهش اتکای خود به انرژی روسیه بودند. بسیاری از شرکتها حتی با وجود قراردادهای بلدمدت، به دلیل ترس از متهم شدن به «تامین مالی کرملین» خرید گاز از روسیه را کاهش دادند.
هدف راهاندازی هاب گاز ساده بود و آن غیرسیاسی کردن گاز روسیه و ترکیب آن با منابع دیگر است. در این راستا، ترکیه که گاز خط لوله را از روسیه و آذربایجان و همچنین LNG را از تامینکنندگان جهانی دریافت میکند، به عنوان واسطهای ایدهآل به نظر میرسید.
اگر شرکتهای اروپایی میتوانستند گاز ترکیب شده روسی، آذربایجانی، قطری یا حتی ایرانی را از هاب ترکیه بخرند، آنگاه ادعاهای آنها مبنی بر پایبندی به تحریمهای مسکو موجه بود. زیرا میتوانستند اعلام کنند: «گاز روسیه را خریداری نکردیم، بلکه از یک بازار بیطرف میخریم.» که در ارزیابی نخست، راه حل هوشمندانهای به نظر میرسید.
اما تا اواسط سال ۲۰۲۲، این منطق دیگر جذابیت خود را از دست داد و هراس انرژی اروپا تقریباً تعدیل شد. هرچند، نفت روسیه تحریم شده بود، اما گاز تا حد زیادی از سیاسی شدن بیشتر در امان ماند. واردکنندگان خرید خود را بر اساس نیازهای بازار از سر گرفتند و دیگر نیازی به پنهان کردن منشأ آن نبود.
در واقع، نسخههای غیررسمی مدل هاب گازی ترکیه بیسروصدا گسترش یافت. برای مثال، بلغارستان که به دلیل اختلاف بر سر پرداخت با روبل، خرید مستقیم گاز روسیه را در سال ۲۰۲۲ متوقف کرد، توانست آن را از طریق ترکیه دریافت کرد. در واقع، گاز روسیه از طریق واسطههای ترکیه، یونان و صربستان دوباره فروخته میشد. در این میان، هرچند آذربایجان صادرات خود به بلغارستان را دو برابر کرد، اما بخشی از تقاضا همچنان به طور غیرمستقیم توسط روسیه تأمین میشد.
پس چرا اکنون رسماً عقبنشینی مسکو از هاب ترکیه اعلام شده است؟ یکی از دلایل، کاهش حجم معاملات «به سبک هاب» است. پیش از این، گازپروم گاز مازاد را از طریق خط لوله ترکیه به معاملهگران میفروخت که در حال حاضر، و پس از توقف ترانزیت توسط اوکراین در ژانویه ۲۰۲۵، این انتقال از طریق مجارستان به اسلواکی صورت میگیرد. این روند اکنون تبدیل به بخشی از سازگاری لجستیکی گازپروم شده که نقش واسطهها و در نتیجه، نیاز به یک هاب را کاهش میدهد.
دلیل دیگر شکست این پروژه، اختلاف دیدگاههای مسکو و آنکارا بود. براساس مدل پیشنهادی ترکیه، گازپروم قراردادهای بلندمدتی را با بازرگانان ترک منعقد و تخفیفهای مناسب و حاشیه سود پایدار ارائه میداد. در مقابل، روسها ترکیه را به عنوان یک پلتفرم مبادله بیطرف بدون «رفتار ترجیحی و تخفیف» تصور میکردند. اینعدم همسویی در انتظارات، باعث شد که هاب گازی ترکیه به فراتر از پیشنهاد سیاسی ارتقاء نیابد.
آیا این امر به معنای تغییر راهبردی در سیاست صادرات گاز روسیه است؟؛ پاسخ این است که احتمالا راهبرد صادراتی گازپروم همچنان ثابت خواهد بود و آن مبتنی بر فروش گاز بیشتر به هر کشوری که مایل به خرید آن باشد.
باید توجه داشت که «هاب ترکیه» هرگز شامل گسترش زیرساختها یا ساخت خطوط لوله جدید نبود، بلکه استفاده انعطافپذیرتر از میزان موجود بود. زیرا ساخت خط لوله کاملاً جدید در جنوب روسیه و زیر دریای سیاه میلیاردها دلار هزینه خواهد داشت که ریسکی غیرقابل توجیه، آنهم در کانون رصد اروپا محسوب میشود.
اتحادیه اروپا همچنان در حال مذاکره در مورد ممنوعیت کامل گاز روسیه، از جمله واردات از طریق ترکیه است. در شرایط بیثباتی موجود، هیچ بازیگر منطقی در ظرفیت خط لوله بلندمدت به مقصد اروپا سرمایهگذاری نخواهد کرد.
از همین روی، در حال حاضر مسکو بر تحکیم روند صادراتی خود متمرکز است که براساس آن، به حداقل رساندن واسطههای غیرضروری و اولویت دادن به صادرات مستقیم در دستور کار قرار میگیرد. اگر اروپا به خرید گاز مسکو بازگردد که گزینه مناسبی است، وگرنه بازار آسیا در دستور کار قرار خواهد گرفت.
در نهایت، این پرسش مطرح میشود که آیا توقف هاب گاز ترکیه بر روابط روسیه و ترکیه تأثیر میگذارد؟ که پاسخ قطعاً خیر است. زیرا، قراردادهای بلندمدت همچنان پابرجا هستند و روسیه هنوز بزرگترین تأمینکننده گاز ترکیه است. هاب گازی هرگز یک پروژه قطعی نبود، بلکه ناشی از شرایط بحرانی بود که بیسروصدا با شکست مواجه شد.
باید توجه داشت که هر ایده شکستخوردهای لزوما نشان از فروپاشی نیست و رابطه انرژی بین مسکو و آنکارا همچنان قوی و عملگرایانه به نظر میرسد.