چرخش ژئوپلیتیکی ارمنستان، مسیر ترامپ و چالش با روسیه
سیاستهای دولت پاشینیان، فرسایش اعتماد در روابط روسیه و ارمنستان را به نقطهای برگشتناپذیر رسانده و ایروان را در موقعیت موازنه چندمرحلهای با ریسک ژئوپلیتیکی بالا قرار داده است. این امر قفقاز جنوبی را به جغرافیایی پیچیده و شکننده تبدیل میکند که در آن همکاری اقتصادی و رقابت راهبردی بین هژمونی سنتی و تعامل با غرب درهم تنیده شده است.
دکتر توحید ورستان، کارشناس اقتصاد بینالملل
اندیشکده زاویه: بدون تردید اجاره مسیر ترانزیتی «ترامپ/زنگزور» ملموسترین گام ارمنستان به سمت غرب، پس از جنگ دوم قرهباغ است. پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان، اعلام کرده که سناریوهای اجاره بلندمدت این مسیر به ایالات متحده، مانند ۴۹ یا ۹۹ سال، با هدف ایجاد ارتباط بین آذربایجان و نخجوان در حال مذاکره است تا بازگشت سرمایه و تضمینهای مالی سرمایهگذاران نیز تضمین شود. هرچند ساخت فیزیکی این پروژه در نیمه دوم سال ۲۰۲۶ آغاز میشود، اما چنین تعامل بلندمدتی از سوی ایالات متحده، یک چالش راهبردی جدی برای امنیت سنتی و حوزه نفوذ روسیه ایجاد میکند.
این تغییر راهبردی در گفتمان دیپلماتیک روسیه نیز منعکس شده است. سرگئی کوپیرکین، سفیر روسیه در ارمنستان، در ۲۴ اکتبر ۲۰۲۵ روابط بین دو کشور را به «تانگو» توصیف و اظهار داشت که پیشرفت در این امر به دلیل اختلافات و سوءتفاهمهای موجود، نیازمند تلاش دوجانبه است. وی با تأیید اینکه «مسیر ترامپ» در گفتگوی سطح بالای روسیه و ارمنستان مورد بحث قرار گرفته و آنها منتظر جزئیات این مسیر هستند.
با این حال، چرخش ایروان به سمت منطقهگرایی و محورِ آمریکا، با همکاری منطقهای و عملگرایانهای روسیه و آذربایجان متعادل میشود. پاشینیان در ۷ نوامبر ۲۰۲۵ با اعلام اینکه ایروان امکان واردات کالاهای مختلف از روسیه از طریق راهآهن آذربایجان را بررسی میکنند، پیام روشنی در مورد عادیسازی روابط با آذربایجان داد. پس از صادرات هزار تنی گندم، اکنون تقاضا برای واردات محصولات مختلف در حال بررسی است و راههای عملی برای مسیر صادرات کالاهای ارمنی به روسیه یا قزاقستان در حال بررسی است.
الکسی اوورچوک، معاون نخستوزیر روسیه، نیز تأیید کرد که با موافقت آذربایجان، پیشرفت ملموسی در زمینه ترانزیت حاصل شده است. این وضعیت نشان میدهد که استقلال راهبردی ارمنستان با سیاست منطقهگرایی و گشودن خطوط ارتباطی منطقهای و الزامات اقتصادی آن همسو میشود.
در نتیجه، فضای سیاسی چندوجهی، کاهش اعتماد و جنگ اطلاعاتی بین دو متحد را تشدید کرده است. ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه، در ۱۰ نوامبر ۲۰۲۵، اعلام کرد که غرب با ایجاد جنگ ترکیبی در ارمنستان مانند گرجستان و مولداوی، به دنبال دخالت در امور داخلی و باجگیری سیاسی است. هرچند زاخارووا، روسیه را شریک قابل اعتماد معرفی کرد، اما این اظهارات گویای نگرانی فزاینده مسکو از نفوذ غرب در ایروان است.
اما دولت پاشینیان، در ۱۲ نوامبر ۲۰۲۵، ادعاهای سرویس اطلاعات خارجی روسیه مبنی قصد ارمنستان برای کنار گذاشتن واردات غلات از روسیه به نفع غلات اوکراینی که توسط اتحادیه اروپا تأمین مالی میشود، به شدت رد کرد. وی با بیان اینکه به خرید غلات از روسیه ادامه خواهد داد، اراده خود برای حفظ عملگرایی در حوزه اقتصادی را نشان داد.
اما تنش در روابط مسکو و ایروان در ۱۴ نوامبر ۲۰۲۵ به اوج خود رسید. در این راستا، دفتر دادستان کل ارمنستان از استرداد تاجری به نام «روبن تاتولیان» خودداری کرد که به دلیل اتهامات جدی از جمله کلاهبرداری، تشکیل گروه جنایی سازمان یافته و قتل تحت تعقیب نیروهای انتظامی روسیه است. این امر همزمان با اعلام مذاکرات مسیر ترامپ، نشان میدهد که دولت پاشینیان با استفاده از استقلال قضایی، چالشی نهادی برای مسکو ایجاد میکند و در حال برداشتن گامهای برگشتناپذیر در مسیر شکلدهی به هویت ژئوپلیتیکی جدید خود است.
این رویدادها گویای آن است که راهبرد چندوجهی ارمنستان در سیاست خارجی، به تنشی ناپایدار بین واکنش تند روسیه و پیشنهادات جذاب غرب تبدیل شده است. اقداماتی مانند اعلام علنی مذاکرات دولت پاشینیان برای اجاره پروژه مسیر ترامپ به ایالات متحده و امتناع از استرداد تاجر روس، نشان میدهد که ایروان از حاکمیت ملی خود علیه هژمونی سنتی مسکو استفاده میکند.
همچنین توصیف روسیه از نفوذ غرب در ارمنستان به عنوان «جنگ ترکیبی»، نشان میدهد که مسکو در حال حاضر ایروان را ابزار نیابتی غرب در قفقاز جنوبی محسوب میکند. این امر میتواند روسیه را به سمت کاهش حمایتهای امنیتی و اقتصادی از ایراوان با فعال کردن مکانیسمهای فشار غیرمستقیم از طریق اتحادیه اقتصادی اوراسیا و سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) سوق دهد.
در این میان، احتمالاً حمایت مالی و راهبردی غرب از ارمنستان برای متعادل کردن هزینههای اقتصادی و امنیتی ناشی از کاهش سطح روابط با روسیه کافی نخواهد بود و در نتیجه، منجر به بروز بیثباتی و بحرانهای جدید در سیاست داخلی و زندگی اجتماعی ارمنستان میشود.
از همین روی، تلاشهای ارمنستان برای احیای مسیرهای تجاری شبکه ریلی روسیه و آذربایجان و سیاست پاشینیان مبنی بر ترجیح غلات روسیه بر اوکراین، عنصری حیاتی برای ایجاد موازنه در قفقاز و تداوم رویکرد عملگرایی اقتصادی ایروان است.
تلاش ارمنستان برای ادغام در اقتصاد منطقه، تا حدودی میتواند تهدیدهای ژئوپلیتیکی ایجادشده ناشی از اقدامات دولت پاشینیان در حرکت به سمت غرب را خنثی کند. احتمالاً آذربایجان و روسیه با فعال نگه داشتن این مسیر اقتصادی، اهرم فشار بر ارمنستان را حفظ خواهند کرد، اما از گسست کامل با این کشور خودداری خواهند کرد، زیرا باعث قرارگرفتن ایروان در مدار غرب خواهد شد.
این سناریو قویترین احتمال واقعگرایانه است که نشان میدهد قفقاز جنوبی همچنان یک منطقه ژئوپلیتیکی پیچیده خواهد بود که دارای رقابت راهبردی و همکاری اقتصادی پایدار است. با این حال، احتمال اختلال در این موازنه و ظهور بحران نیابتی به قوت خود باقی است، زیرا روسیه در صورت اجرای مسیر ترامپ و تثبیت قطعی حضور دائمی ایالات متحده در منطقه، احتمالا واکنشهای امنیتی شدیدی را به کار گیرد.
در نتیجه این رویدادهای زنجیرهای، ارمنستان با برداشتن گامهایی در راستای پیوند نهادی بلندمدت با ایالات متحده، مسیر ترامپ، و همزمان با دفاع از حاکمیت ملی در برابر درخواست قضایی روسیه، استقلال راهبردی خود را اجرا میکند. هرچند رویکرد غربگرایانه ایروان با عنوان «جنگ ترکیبی» از سوی روسیه مواجه شد، اما الزامات اقتصادی و لجستیکی ارمنستان را مجبور کرده است تا تجارت با روسیه را از طریق آذربایجان احیا و عملگرایی را در چارچوب اتحادیه اقتصادی اوراسیا حفظ کند.
سیاستهای دولت پاشینیان، فرسایش اعتماد در روابط روسیه و ارمنستان را به نقطهای برگشتناپذیر رسانده و ایروان را در موقعیت موازنه چندمرحلهای با ریسک ژئوپلیتیکی بالا قرار داده است. این امر قفقاز جنوبی را به جغرافیایی پیچیده و شکننده تبدیل میکند که در آن همکاری اقتصادی و رقابت راهبردی بین هژمونی سنتی و تعامل با غرب درهم تنیده شده است.





