تأملی در سناریوی تبدیل قفقاز جنوبی به «جبهه جنوبی» جدید ناتو علیه روسیه
برداشتن محدودیتهای حمله موشکی دوربرد توسط اوکراین علیه روسیه – تصمیمی که در سپتامبر ۲۰۲۵ توسط ایالات متحده و برخی متحدان اروپایی تأیید شد – و تأکید رهبران اروپایی از جمله فرانسه و آلمان بر “مواجهه مستقیم با پوتین” برای جلوگیری از گسترش نفوذ روسیه، سایهای سنگین بر قفقاز جنوبی انداخته است.
حامد فاطمی، کارشناس مسائل قفقاز جنوبی
اندیشکده زاویه: منطقه قفقاز جنوبی، به عنوان تقاطع ژئواستراتژیک میان اروپا، آسیای مرکزی و غرب آسیا، در سالهای اخیر شاهد تحولات پرشتابی بوده است. با توجه به توافق صلح اخیر میان ارمنستان و آذربایجان تحت میانجیگری ایالات متحده در ۸ آگوست ۲۰۲۵، که به “مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بینالمللی” معروف شد، این منطقه از یک کانون مناقشه به یک کریدور اقتصادی بالقوه تبدیل شده است.
این توافق که بر پایه احترام به حاکمیت ملی و اتصال حملونقل و انرژی استوار است، کریدور زنگزور (یا مسیر ترامپ) را به عنوان گذرگاهی بیطرف برای تجارت معرفی کرده و آذربایجان را به عنوان نقطه اتصال کریدور میانی به کمربند و جاده چین برجسته میسازد. با این حال، برداشتن محدودیتهای حمله موشکی دوربرد توسط اوکراین علیه روسیه – تصمیمی که در سپتامبر ۲۰۲۵ توسط ایالات متحده و برخی متحدان اروپایی تأیید شد – و تأکید رهبران اروپایی از جمله فرانسه و آلمان بر “مواجهه مستقیم با پوتین” برای جلوگیری از گسترش نفوذ روسیه، سایهای سنگین بر قفقاز جنوبی انداخته است. این تحولات، که بخشی از استراتژی “بازدارندگی فعال” ناتو است، میتواند توازن قدرت در منطقه را دگرگون کند. در این یادداشت، آخرین وضعیت قفقاز برای آمریکا و روسیه تبیین شده و سناریوهای گسترش نبرد اروپا-روسیه بر روابط کشورهای منطقه تحلیل میشود.
وضعیت فعلی قفقاز جنوبی، زمینههای ژئوپلیتیک
قفقاز جنوبی، شامل ارمنستان، آذربایجان و گرجستان، در حال گذار از مدل “توازن قدرت روسی” به یک الگوی چندجانبهگرایی است. توافق “مسیر ترامپ” که روسیه آن را با اکراه پذیرفته است، بر پایه “معاملهگرایی استراتژیک” ترامپ بنا شده و جایگزین نظم لیبرال مبتنی بر قوانین پس از جنگ سرد شده است. ارمنستان به رهبری پاشینیان، با تأکید بر حاکمیت ملی، از وابستگی به روسیه فاصله گرفته و به سمت غرب گرایش یافته، در حالی که آذربایجان، با لغو ممنوعیت ترانزیت کالا به ارمنستان در اکتبر ۲۰۲۵، گامهای عملی برای صلح برداشته است.
گرجستان، علیرغم عدم شرکت در نشست اتحادیه اروپا در لوکزامبورگ در ۲۰ اکتبر ۲۰۲۵، میزبان رزمایش ناتو “Agile Spirit 2025” بوده که نشاندهنده نفوذ رو به رشد ترکیه و ناتو در منطقه است.
این تحولات با برداشتن محدودیت موشکی اوکراین همخوانی دارد. تصمیم ایالات متحده برای اجازه استفاده از موشکهای ATACMS و Storm Shadow توسط کییف علیه اهداف روسی، بخشی از استراتژی “تشدید کنترلشده” است که هدف آن تضعیف ظرفیت نظامی روسیه بدون ورود مستقیم به جنگ است.
رهبران اروپایی، در بیانیههای اخیر شورای اروپا، بر “مواجهه مستقیم” با پوتین تأکید کردهاند، که به معنای افزایش تحریمها، حمایت نظامی و تقویت حضور ناتو در مرزهای شرقی است. این رویکرد، میتواند قفقاز جنوبی را به عنوان “جبهه جنوبی” بالقوه علیه روسیه تبدیل کند؛ جایی که کریدور میانی (از چین تا اروپا از طریق آسیای مرکزی و قفقاز) میتواند جایگزین مسیرهای روسی شود.
موقعیت آمریکا در قفقاز جنوبی
برای ایالات متحده، ورود به مناقشه باکو – ایروان در قفقاز جنوبی اکنون یک موفقیت دیپلماتیک است که ترامپ آن را به عنوان نماد “اول آمریکا” تبلیغ میکند. توافق TRIPP نه تنها دسترسی آمریکا به منابع انرژی خزر (نفت، گاز و فلزات کمیاب) را تضمین میکند، بلکه با تمرکز بر مشارکت تجاری – بدون تضمینهای امنیتی سخت مانند پایگاههای ناتو – هزینههای نظامی را کاهش میدهد. آمریکا از طریق این توافق، میتواند آذربایجان را به عنوان هاب اتصال کریدور میانی به کمربند و جاده چین قرار داده و ارمنستان را از نفوذ روسی دور کند.
نشست لوکزامبورگ اتحادیه اروپا که ۱۵ میلیارد یورو برای کریدور میانی تخصیص داد، نشاندهنده همگرایی منافع آمریکا و اروپا در منطقه است. با این حال، برداشتن محدودیت موشکی اوکراین، ریسک تشدید را افزایش میدهد و آمریکا را در موقعیت “مدیریت بحران” قرار میدهد، جایی که باید از گسترش درگیری به قفقاز جلوگیری کند تا منافع اقتصادیاش حفظ شود.
موقعیت روسیه در قفقاز
روسیه که بهطور سنتی بهعنوان ضامن امنیت در قفقاز جنوبی عمل میکرد، اکنون در موقعیت دفاعی قرار دارد. شکست میانجیگریهای قبلی مسکو در مناقشه قرهباغ و پذیرش اکراهآمیز TRIPP، نفوذ روسیه را کاهش داده است. تأکید اروپا بر مواجهه مستقیم با پوتین، همراه با رزمایشهای ناتو در گرجستان، روسیه را به سمت تقویت روابط با ایران و ترکیه سوق داده است. مسکو نگران است که کریدور زنگزور، تحت کنترل غربی، مسیر شمال-جنوب (از روسیه به ایران و هند) را قطع کند. با این حال، روسیه از طریق ترمیم روابط با آذربایجان و تضمینهای ارمنستان، سعی در حفظ نفوذ دارد.
برداشتن محدودیت موشکی اوکراین، روسیه را به سمت پاسخهای نامتقارن مانند افزایش حضور نظامی در قفقاز یا حمایت از نیروهای جداییطلب سوق میدهد، که میتواند توازن شکننده صلح را برهم زند.
تحلیل سناریو گسترش نبرد اروپا – روسیه و عاقبت روابط کشورهای قفقاز
در صورت گسترش نبرد میان اروپا و روسیه – سناریویی که با تشدید حملات موشکی اوکراین و پاسخ روسی ممکن است – قفقاز بهعنوان “جبهه جنوبی” وارد فاز بیثباتی خواهد شد. این سناریو که میتواند شامل حملات سایبری، اختلال در انرژی و حتی درگیریهای محدود باشد، روابط کشورهای منطقه را بر پایه “واقعگرایی دفاعی” بازتعریف میکند.
ارمنستان که از وابستگی به روسیه فاصله گرفته، ممکن است به سمت ناتو گرایش یابد، اما ریسک تهاجم روسی یا فشار ایرانی را افزایش دهد. آذربایجان، با موقعیت ژئواقتصادی قوی، میتواند نقش “توازنساز” ایفا کند، اما فشارهای روسی برای کنترل کریدور زنگزور ممکن است منجر به تنشهای مرزی شود. گرجستان، به عنوان دروازه ناتو، احتمالاً صحنه درگیریهای نیابتی خواهد شد، مشابه آنچه در رزمایش Agile Spirit تمرین شد.
عاقبت احتمالی این است که با قطبی شدن روابط منطقهای، کشورهای قفقاز ممکن است به دو اردوگاه تقسیم شوند؛ ارمنستان و گرجستان به سمت غرب (ناتو و اتحادیه اروپا)، و آذربایجان با رویکرد پراگماتیک، روابط با روسیه و ایران را حفظ کند. این تقسیم، کریدور میانی را مختل کرده و به “جنگ سرد جدید” در اوراسیا منجر میشود. بر اساس دیدگاه “واقعگرایی هجومی” جان میرشایمر، روسیه ممکن است برای حفظ حوزه نفوذ، به اقدامات پیشگیرانه روی آورد، که روابط ارمنستان-آذربایجان را به مناقشه بازگرداند. در مقابل، آمریکا میتواند از “بازدارندگی گسترده” برای حمایت از متحدان استفاده کند، اما هزینههای اقتصادی (مانند اختلال در صادرات انرژی) روابط را پیچیدهتر میکند.
نتیجهگیری
قفقاز در آستانه تحولات سرنوشتساز است. برداشتن محدودیت موشکی و تأکید بر مواجهه با پوتین، آمریکا را در موقعیت برتر قرار داده، اما روسیه را به سمت استراتژیهای نامتقارن سوق میدهد. گسترش نبرد میتواند روابط منطقه را به سمت قطبیشدن سوق دهد، جایی که کشورها بین غرب و شرق انتخاب کنند. برای جلوگیری، دیپلماسی معاملهگرا ضروری است تا صلح TRIPP حفظ شود.





