تحویل «تاماهاوک» شلیک آمریکا به پنجره صلح اوکراین

تحویل موشکهای تاماهاوک به اوکراین همراه با موافقت واشنگتن برای مقابله ناتو با جنگندههای روسی، گرچه در کوتاهمدت ممکن است موجب افزایش فشار نظامی بر مسکو شود اما در بلندمدت خطر گسترش تنشهای نظامی، تشدید پیچیدگیهای دیپلماتیک و تعویق روند صلح را به دنبال خواهد داشت.
روحاله صالحی کارشناس مسائل بینالملل
اندیشکده زاویه: درحالی که دیدار دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین، رؤسای جمهور آمریکا و روسیه در آلاسکا به عنوان فرصتی بالقوه برای بازسازی اعتماد و آغاز روند کاهش تنشها در بحران اوکراین تلقی میشد اما واقعیتهای میدانی نشان میدهد روند تحولات از مسیر مصالحه فاصله گرفته و در جهت تشدید درگیریها حرکت میکند.
هر چند فرصتهایی برای حل دیپلماتیک بحران اوکراین به وجود آمده بود ولی محور غرب به رهبری ایالات متحده تصمیم گرفته فشار نظامی بر روسیه را از طریق حمایت تسلیحاتی گسترده از اوکراین افزایش دهد. مهمترین نمود این رویکرد، تصمیم واشنگتن برای تحویل موشکهای دوربرد «تاماهاوک» به کییف است، اقدامی که نه تنها از نظر نظامی بلکه از حیث راهبردی، توازن قدرت در منطقه را تحت تأثیر قرار میدهد.
موشکهای تاماهاوک، با برد 2500 کیلومتر و دقت بالا، این توان را به اوکراین میدهند که اهداف حیاتی روسیه، از پایگاههای هوایی و مراکز فرماندهی تا انبارهای مهمات و مسیرهای لجستیکی را در عمق خاک روسیه هدف قرار دهد. از نگاه تحلیلگران نظامی این اقدام عبور از یک «خط قرمز استراتژیک» محسوب میشود، زیرا برای نخستین بار امکان حمله مستقیم به عمق خاک روسیه توسط موشکهای ناتو را فراهم میکند. واکنش کرملین نیز نشاندهنده حساسیت فوقالعاده این تحول است و مقامات روسیه این تصمیم را اقدامی تحریکآمیز و به منزله اعلان جنگ ناتو توصیف کردهاند.
تحویل موشکهای تاماهاوک به اوکراین پیام روشنی به مسکو ارسال میکند که ایالات متحده نه تنها قصد عقبنشینی ندارد بلکه از همه ظرفیتهای نظامی خود برای حفظ برتری اوکراین در میدان نبرد استفاده خواهد کرد. از دید کاخ سفید، این اقدام میتواند توان دفاعی اوکراین را در برابر حملات روسیه ارتقا دهد و زمینه را برای بازپسگیری سرزمینهای اشغال شده فراهم آورد اما در ورای این منطق نظامی، ابعاد سیاسی و اقتصادی مهمی نیز نهفته است.
اظهارات اخیر ترامپ نشان داده که سیاست تسلیحاتی جدید آمریکا تنها از ملاحظات امنیتی نشأت نمیگیرد. او صراحتاً اعلام کرده که فروش تسلیحات به کشورهای عضو ناتو و ارسال آن به اوکراین سود کلانی برای صنایع دفاعی ایالات متحده به همراه دارد. این رویکرد واقعگرایانه اما خطرناک نشان میدهد که پیوند منافع اقتصادی با راهبردهای نظامی ممکن است انگیزه واشنگتن برای کاهش تنش با مسکو را تضعیف کند. به بیان دیگر، جنگ اوکراین به بازاری برای گردش سرمایههای نظامی تبدیل شده و هر چه درگیری بیشتر تداوم یابد، سود آن نیز افزایش مییابد.
از سوی دیگر، چراغ سبز ترامپ به اعضای ناتو برای مقابله مستقیم با پهپادها و جنگندههای روسی نیز میتواند مرحلهای تازه از بحران را رقم بزند. در صورت اجرای چنین سیاستی، احتمال برخورد نظامی مستقیم میان نیروهای ناتو و روسیه افزایش مییابد، رخدادی که میتواند جنگ اوکراین را از یک بحران منطقهای به بحرانی جهانی ارتقا دهد. تجربههای تاریخی نشان میدهد که درگیریهای چندلایه در غیاب سازوکارهای مدیریت بحران، به سرعت از کنترل خارج میشوند.
با توجه به هشدارهای مکرر رهبران کرملین به جنگافروزی غربیها، هرگونه واکنش متقابل روسیه میتواند زیرساختهای حیاتی، شبکههای ارتباطی و سیستمهای انرژی اوکراین و حتی کشورهای همسایه را هدف قرار دهد. این وضعیت، فشار بر کشورهای اروپای شرقی ناتو را افزایش میدهد و آنها را مجبور به بازنگری در بودجه و استراتژیهای دفاعی خود میکند. این وضعیت، نوعی رقابت تسلیحاتی جدید در قلب اروپا را رقم میزند که تبعات آن فراتر از قاره سبز گسترش خواهد یافت و میتواند به فروپاشی روندهای دیپلماتیک منجر شود.
طی ماههای اخیر، تلاشهایی از سوی برخی میانجیها برای برقراری آتشبس و آغاز گفتگوهای صلح انجام گرفته بود اما ورود تسلیحات پیشرفته و تشدید مداخلات ناتو میتواند اراده طرفین برای مصالحه را تضعیف کند. جنگی که قرار بود به تدریج فروکش کند اکنون در معرض گسترش به حوزههای جدید نظامی و فناورانه قرار دارد.
به نظر میرسد تصمیم اخیر آمریکا بازتابی از تغییر در اولویتهای ژئوپلیتیکی غرب است. هدف نه فقط بازدارندگی روسیه بلکه مهار بلندمدت توان ژئواستراتژیک آن در اوراسیا است. با این حال، این سیاست در صورت عدم همراهی با ابتکارات دیپلماتیک میتواند به بنبست امنیتی منجر شود که در آن هیچ یک از طرفین قادر به پیروزی قاطع نیستند و تداوم درگیری تنها به فرسایش منابع و افزایش خطر اشتباه محاسباتی منجر خواهد شد.
در جمعبندی میتوان گفت تحویل موشکهای تاماهاوک به اوکراین همراه با موافقت واشنگتن برای مقابله ناتو با جنگندههای روسی، گرچه در کوتاهمدت ممکن است موجب افزایش فشار نظامی بر مسکو شود اما در بلندمدت خطر گسترش تنشهای نظامی، تشدید پیچیدگیهای دیپلماتیک و تعویق روند صلح را به دنبال خواهد داشت. بنابراین، در شرایطی که جهان شاهد افزایش تنشها در شرق اروپا است، ضرورت بازگشت به مسیر دیپلماسی و مذاکره بیش از هر زمان دیگری احساس میشود، مسیری که میتواند از گسترش بحران و تبدیل آن به یک درگیری فراگیر جهانی جلوگیری کند و فرصتهای صلح را دوباره زنده سازد.