شکست روسیه در قفقاز: از ارعاب همسایگان تا چرخش به غرب

شکست روسیه در نقشآفرینی به عنوان ضامن امنیت در قفقاز، به ویژه در جریان درگیریهای اخیر قرهباغ، باعث چرخش راهبردی تاریخی ارمنستان به سمت غرب شده است. این گزارش به تحلیل تاکتیکهای سنتی مسکو برای حفظ نفوذ میپردازد و نشان میدهد که چگونه این رویکرد اقتدارگرایانه در نهایت در حال دفع کردن متحدان سنتی و باز کردن فضایی برای نقشآفرینی جدید ایالات متحده و همکاریهای منطقهای است.
اندیشکده زاویه: شیلا پایلان وکیل حقوق بشر و مشاور ارشد حقوقی سازمان ملل متحد و جوزف اپستین مدیر مرکز تحقیقات توران در موسسه یورکتاون در یادداشت مشترکی در وبسایت اندیشکده «شورای آتلانتیک» نوشتند:
از بسیاری جهات، تفکر اقتدارگرایانه روسیه صدها سال است که حاکمان این کشور را هدایت میکند. همانطور که نیکلاس اول در اواسط قرن نوزدهم جمله معروفی گفت: «هر جا که پرچم روسیه برافراشته شده باشد، هرگز پایین نخواهد آمد.» اخیراً، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه هم این نظر را تکرار کرد و گفت: «مرزهای روسیه پایان نمییابند.» و هنگامی که سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، با ژاکتی که روی آن کلمه «اتحاد جماهیر شوروی» گلدوزی شده بود، به اجلاس آلاسکا رسید، همین پیام را فرستاد: «آنچه زمانی مال ما بود، همیشه مال ما خواهد بود.»
اما دقیقاً همین طرز فکر است که همسایگانی را که در غیر این صورت میتوانستند با هم همکاری کنند، از خود رانده است. در طول سی سال درگیری بر سر قرهباغ، مسکو هر دو طرف را برای وابسته نگه داشتن ایروان و باکو به کار گرفت و به دنبال تسلط بر آنها بود. در ارمنستان، ادغام محدود منطقهای، اقتصاد را برای انرژی حیاتی و بیشتر واردات گندم به روسیه وابسته کرد. در آذربایجان، هر حرکتی که ممکن است روسیه را ناراحت کند، تهدیدی برای حمایت بیشتر از استقلال قرهباغ محسوب میشود.
ارمنستان برای دههها، امنیت خود را از طریق سازمان پیمان امنیت جمعی به روسیه واگذار میکرد. اما هنگامی که درگیریها در سپتامبر ۲۰۲۲ منجر به ورود نیروهای آذربایجانی به خاک ارمنستان شد، درخواست ایروان برای کمک نظامی رد شد. و در سال ۲۰۲۳، نیروهای حافظ صلح روسیه در حالی که باکو قره باغ را بازپس گرفت، کنار ایستادند و جمعیت ارمنی تبار آن را مجبور به فرار کردند. در مقابل، آذربایجان در سال ۱۹۹۹ از سیستم امنیت جمعی به رهبری روسیه خارج شده بود ، با این حال مسکو با فروش عمده اسلحه و تعمیق روابط در بخش انرژی و سایر بخشها، همچنان به باکو ابراز علاقه میکرد، در حالی که به عنوان ضامن امنیت ایروان و صادرکننده برتر سلاح عمل میکرد. در پی خیانت روسیه، چرخش ارمنستان اجتنابناپذیر است – آنچه هنوز نامشخص است این است که چقدر سریع و تا چه حد میتواند از سایه مسکو رهایی یابد.
در حالی که کارشناسان روسی اهمیت توافق صلح را کماهمیت جلوه دادهاند، منطقه قفقاز همچنان برای مسکو مهم است – نه فقط از نظر احساسی، بلکه از نظر استراتژیک. حوزه دریای خزر سرشار از نفت و گاز است و محل قرارگیری کریدور میانی، یک مسیر ترانزیتی از آسیا به اروپا که از روسیه و ایران عبور میکند، میباشد. این کریدور احتمالاً با افزایش رقابت برای عناصر کمیاب، اهمیت فزایندهای پیدا خواهد کرد، زیرا آسیای مرکزی ذخایر عظیمی از مواد معدنی حیاتی را در خود جای داده است. مسکو این موضوع را درک میکند، به همین دلیل است که از اوایل دهه 1990 از دو جمهوری جداییطلب در گرجستان حمایت کرده و از نیروی نظامی، از جمله حمله به این کشور در سال 2008، زمانی که به دنبال نزدیک شدن به غرب بود، استفاده کرده است.
روسیه از همین تاکتیکها برای تحت نفوذ نگه داشتن آذربایجان و ارمنستان استفاده میکند. مسکو بارها به تلاشهای ایروان برای همسویی با غرب با تلافیجویی پاسخ داده است و بیاعتناییهای دیپلماتیک را با فشار اقتصادی هدفمند همراه کرده است تا به ارمنیها یادآوری کند که چه کسی مسئول است. هنگامی که ایروان مشارکت در سازمان پیمان امنیت جمعی را متوقف کرد، کرملین سفیر خود را فراخواند و تصویب دادگاه بینالمللی کیفری توسط ارمنستان را علناً «نادرست» خواند. سپس نهادهای نظارتی به سراغ معیشت مردم رفتند و صادرات مهم ارمنستان را به شیوهای که شبیه یک کودتا بود، تحت فشار قرار دادند: ممنوعیت گسترده لبنیات در سال ۲۰۲۳، محدودیتهای گستردهتر واردات کشاورزی در سال ۲۰۲۴ و ضربهای فلجکننده به تجارت گل ارمنستان در سال ۲۰۲۵. در جبهه امنیتی، روسیه میلیونها دلار سلاح پیشپرداخت را توقیف کرد و وعدههای خود را زیر پا گذاشت و در عین حال ایروان را به شکایت واداشت. تا ژوئیه ۲۰۲۴، ایروان عقبنشینی کرد و مرزبانان FSB روسیه را از فرودگاه خود اخراج کرد .
به همین ترتیب، روسیه نیز به دنبال ارعاب آذربایجان بوده است. پس از آنکه پدافند هوایی روسیه در دسامبر 2024 یک هواپیمای غیرنظامی آذربایجانی را سرنگون کرد، باکو با تعطیلی رسانه دولتی روسیه، اسپوتنیک، تلافی کرد. مسکو با هدف قرار دادن مهاجران آذربایجانی پاسخ داد، تاکتیکی که سیاستمداران روسی در گذشته تهدید کرده بودند .با بهانه قرار دادن یک پرونده قتل بیست و چهار ساله، سرویسهای امنیتی در یکاترینبورگ روسیه، آذربایجانیهای برجسته را دستگیر کردند. بسیاری از آنها شکنجه شدند – و دو برادر، حسین و ضیاءالدین صفاروف، کشته شدند. روسیه اجساد آنها را برای دفن به آذربایجان بازگرداند و هیچ تلاشی برای پنهان کردن علت مرگ نکرد.
آسیای مرکزی نیز با برخورد مشابهی روبرو شده است. یک تاکتیک رایج روسیه ایجاد «اختلال در عملکرد» خطوط لوله حامل نفت قزاقستان به غرب است. جالب اینجاست که این اختلالات اغلب با اقدامات دیپلماتیک آستانه که مسکو نمیپسندد، همزمان میشود. به عنوان مثال، اندکی پس از سفر رئیس جمهور قاسم جومارت توکایف به آذربایجان در آگوست 2022 برای بررسی صادرات نفت قزاقستان از طریق کریدور میانه، اختلالی رخ داد.
این پیامرسانی، علیرغم نگرانیهای مسکو در مورد روابط منطقهای متشنج به دلیل جنگ علیه اوکراین و تحریمهای غرب، در سیاست روسیه ثابت است. حتی زمانی که روسیه دست ضعیفی دارد و نیاز به تقویت اتحادها دارد، به جای ترغیب، به ارعاب روی میآورد. مسکو از طریق قلدری و تاکتیکهای استعماری تفرقه بینداز و حکومت کن، همسایگان خود را در قفقاز که متوجه شدهاند روسیه به دنبال انقیاد آنهاست، از خود دور کرده است.
پیشرفت در صلح آذربایجان و ارمنستان در واشنگتن ممکن است با گسترش مشارکت ایالات متحده در منطقه قفقاز، اهرم فشار متفاوتی علیه روسیه ارائه دهد. اما تضمین صلح پایدار به چیزی بیش از ایجاد «مسیر ترامپ» نیاز دارد. همچنین مستلزم افتتاح مسیرهای جادهای و ریلی جدید از طریق ارمنستان به آذربایجان و ترکیه است که عملاً منطقه را به تجارت جهانی متصل میکند. گسترش این اتصال به آسیای مرکزی به کشورها اجازه میدهد تا از کریدور میانه عبور کرده و روسیه را دور بزنند. این امر میتواند به تأمین زنجیرههای تأمین کلیدی و بهرهبرداری از ذخایر عناصر خاکی کمیاب و مواد معدنی استراتژیک ضروری برای فناوریهای مدرن مانند تلفنهای هوشمند، خودروهای برقی و نیمهرساناها کمک کند. این استراتژی مکمل کمک به اوکراین و تحریمها علیه مسکو خواهد بود – بدون اینکه حتی یک گلوله شلیک شود.