«قفقاز» مقصد تازه سرمایهگذاری عربستان در راستای نفوذ ژئوپلیتیک

عربستان با سرمایهگذاری هدفمند در گرجستان، اقتصاد و دیپلماسی نرم را به ابزاری برای تقویت نفوذ راهبردی خود تبدیل کرده است و این رویکرد علاوهبر تعمیق روابط دوجانبه، جایگاه ریاض را در معادلات ژئوپلیتیکی قفقاز تثبیت میکند.
فرشید پرهام کارشناس مسائل قفقاز جنوبی
اندیشکده زاویه: منطقه قفقاز که پیش از این عرصه رقابت سنتی شرق و غرب بود اکنون برای سایر بازیگران نیز جذابیت یافته است. عربستان سعودی یکی از کشورهای مهمی است که با تمرکز راهبردی بر این حوزه، در پی بهرهگیری از ظرفیتهای سیاسی و اقتصادی آن است.
عربستان در سالهای اخیر با بازتعریف سیاست خارجی خود و در چارچوب راهبرد «چشمانداز ۲۰۳۰»، به دنبال تنوع بخشی به روابط بینالمللی، منابع سرمایهگذاری و مسیرهای نفوذ منطقهای است. در این میان، قفقاز جنوبی و به ویژه گرجستان به یکی از عرصههای نوظهور برای تحرک دیپلماتیک و اقتصادی ریاض تبدیل شده است.
در این رابطه، گرجستان و عربستان در آستانه امضای یادداشت تفاهمی برای آغاز مذاکرات در مورد توافقنامه سرمایهگذاری دوجانبه هستند که نشاندهنده تعمیق روابط اقتصادی بین دو کشور است. این یادداشت تفاهم درحالی به امضا میرسد که مقدمات گسترش همکاریهای اقتصادی بین دو کشور از ماهها قبل آغاز شده و مسیر اجرای آن به تدریج شکل گرفته است.
افزایش ۷۲ درصدی سرمایهگذاری مستقیم عربستان در گرجستان در نیمه نخست سال ۲۰۲۵ نسبت به مدت مشابه سال گذشته، از ۲.۴ میلیون دلار به ۴.۱۸ میلیون دلار، نشاندهنده علاقه فزاینده ریاض به بهرهگیری از فرصتهای اقتصادی در این کشور است. تنها در سهماهه دوم سال جاری میلادی بیش از ۱.۳۴ میلیون دلار سرمایه سعودی وارد گرجستان شده است؛ رقمی که اگرچه در مقیاس کلی اقتصاد جهانی اندک است اما در چارچوب سیاست منطقهای عربستان و سطح روابط دوجانبه با تفلیس نشانهای از یک روند صعودی و هدفمند است.
این افزایش سرمایهگذاری، بازتابی از رویکرد عربستان به تبدیل سرمایه مالی به اهرم نفوذ سیاسی است، زیرا ریاض به خوبی میداند که در محیط رقابتی قفقاز جنوبی، حضور پایدار از مسیر سرمایهگذاری و پروژههای زیرساختی مؤثرتر از ابزارهای سنتی دیپلماسی است.
از منظر اقتصادی، عربستان در پی آن است تا گرجستان را به بستری برای تنوعبخشی به سرمایههای خود و پلی میان اقتصادهای خلیج فارس، قفقاز و آسیای مرکزی تبدیل کند. دستیابی به گردش مالی ۳۸ میلیون دلاری در سال ۲۰۲۴ که بالاترین رقم در ده سال اخیر است، نشان میدهد روابط تجاری دو کشور از سطح نمادین فراتر رفته و در مسیر نهادینه شدن قرار دارد. هرچند مجموع تجارت دوجانبه از ژانویه تا آگوست ۲۰۲۵ با رقم ۱۰.۷ میلیون دلار اندکی کاهش یافته اما این افت بیش از آنکه نشانه کاهش تمایل باشد نتیجه شرایط گذرا و تغییرات فصلی در مسیرهای تجاری و ترانزیتی گرجستان است.
در عوض، صادرات ۷.۷ میلیون دلاری گرجستان در برابر واردات ۳.۰۳ میلیون دلاری از عربستان نیز تراز تجاری مثبتی برای تفلیس رقم زده که خود محرکی برای تداوم همکاری و جذب سرمایه سعودی بهویژه در بخشهای زیرساختی و انرژی به شمار میرود.
گرجستان به دلیل قرار گرفتن در نقطه اتصال مسیرهای تجاری اروپا و آسیای مرکزی، از جایگاه ژئواکونومیکی ویژه برخوردار است. عربستان با درک اهمیت این موقعیت، در پی آن است تا از گرجستان به عنوان یکی از حلقههای کلیدی در زنجیرههای آینده انتقال انرژی، کالا و سرمایه بهره گیرد.
سرمایهگذاری ریاض در پروژههای لجستیکی، توسعه بنادر دریای سیاه و شبکه حملونقل زمینی، میتواند موقعیت عربستان را در عرصه ترانزیتی جهانی ارتقا دهد و به آن امکان دهد تا در معماری جدید زنجیرههای تأمین نقش فعالتری ایفا کند.
این رویکرد زمانی اهمیت بیشتری مییابد که عربستان تلاش دارد وابستگی تاریخی خود به مسیرهای سنتی و پرریسک مانند «کانال سوئز و خلیج فارس» را کاهش داده و در نظم اقتصادی نوین پس از تحولات ژئوپولیتیکی اخیر، جایگاهی مستقلتر و اثرگذارتر برای خود تثبیت کند.
علاوهبر این، گرجستان به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی خاص خود در مجاورت روسیه و در مسیر اتصال شرق و غرب، همواره یکی از نقاط حساس تقابل میان مسکو و ناتو بوده است. در این چارچوب، نزدیکی ریاض به تفلیس میتواند برای عربستان ابزاری جهت افزایش نفوذ و حضور غیرمستقیم در تحولات منطقه قفقاز و دریای سیاه باشد. این رویکرد به عربستان امکان میدهد بدون ورود به رقابتهای نظامی پرهزینه، نقشی فعالتر در معماری امنیتی قفقاز ایفا کند.
توسعه روابط گردشگری میان عربستان سعودی و گرجستان را میتوان بخشی از دیپلماسی نرم و راهبرد فرهنگی ریاض در قفقاز دانست. هرچند در نیمه نخست سال ۲۰۲۵ شمار گردشگران سعودی در گرجستان به ۲۶٬۹۱۰ نفر رسید که نسبت به سال گذشته کاهش حدود ۴۶۰۰ نفری را نشان میدهد اما تداوم سطح بالای تعاملات انسانی و فرهنگی، بیانگر پویایی این ارتباط است. حضور چشمگیر گردشگران سعودی نه تنها موجب ارتقای شناخت متقابل و اعتماد اجتماعی میان دو ملت میشود بلکه در چشمانداز بلندمدت میتواند بستری برای تحکیم همکاریهای اقتصادی، آموزشی و فناورانه میان ریاض و تفلیس فراهم آورد و جایگاه عربستان را در معادلات نرم منطقهای تقویت کند.
در سطحی کلانتر، گسترش روابط عربستان و گرجستان را باید در چارچوب رقابت گستردهتر میان بازیگران خلیج فارس در جغرافیای اوراسیا تحلیل کرد. ریاض با نگاه راهبردی، تحرکات امارات به عنوان رقیب اقتصادی خود را در قفقاز رصد میکند، کشوری که طی دو سال اخیر با گسترش روابط خود با گرجستان، آذربایجان و ارمنستان و امضای توافق جامع اقتصادی با تفلیس، نفوذ خود را در این منطقه استراتژیک تثبیت کرده است. از دید عربستان، این روند رقابتی در منطقهای جریان دارد که در آینده میتواند به مسیر ارتباطی مهمی میان خلیج فارس، دریای سیاه و اروپا تبدیل شود.
این رقابت نه در قالب تقابل آشکار بلکه در شکل یک «مسابقه نفوذ آرام» جریان دارد و هر دو کشور میکوشند تصویر خود را به عنوان شریک باثبات، قابل اعتماد و دارای منابع مالی قدرتمند در قفقاز تثبیت کنند. از اینرو، ورود ریاض به گفتگو برای توافق سرمایهگذاری با گرجستان اقدامی هدفمند و حساب شده است تا ضمن حفظ توازن در رقابت خلیج فارس، جایگاه خود را در معادلات اقتصادی و ژئوپولیتیکی قفقاز نیز تقویت کند.
از منظر سیاست خارجی، گرجستان با استقبال از سرمایهگذاری سعودی به دنبال تنوع بخشی در روابط خارجی خود است تا وابستگی بیش از حد به غرب را کاهش داده و در عین حال در برابر فشارهای روسیه ابزارهای جدیدی برای مانور دیپلماتیک پیدا کند. لذا، روابط با عربستان میتواند برای تفلیس به معنای دسترسی به منابع مالی جدید، بازارهای صادراتی تازه و تکیهگاهی در جهان اسلام باشد. برای ریاض نیز این رابطه فرصتی است تا جایگاه خود را به عنوان بازیگری فرامنطقهای تثبیت کند، کشوری که نه تنها در خاورمیانه بلکه در قفقاز و آسیای مرکزی نیز نفوذ سیاسی و اقتصادی دارد.
در مجموع، روند رو به گسترش همکاریهای عربستان سعودی و گرجستان را باید فراتر از یک ابتکار اقتصادی دانست؛ این روند بخشی از راهبرد کلان ریاض برای بازتعریف نقش خود در ساختار ژئوپولیتیکی اوراسیا است. در صورت نهادینه شدن این همکاریها در قالب توافق سرمایهگذاری دوجانبه در آینده نزدیک میتوان انتظار داشت که مرحلهای نو از پیوندهای استراتژیک میان دو کشور شکل گیرد. با این وجود، قفقاز نه تنها ظرفیت تبدیل شدن به یکی از محورهای جدید در سیاست خارجی شیخنشینهای خلیج فارس را دارد بلکه میتواند در بلندمدت بر آرایش توازن قدرت و تعاملات فرامنطقهای اثرگذار باشد.