بازی اردوغان با بلوک اپوزیسیون ترکیه

یک عکس به ظاهر معمولی از گردهمایی رهبران سیاسی ترکیه، پرده از یکی از هوشمندانهترین بازیهای ژئوپلیتیک اردوغان برداشت. در مراسم افتتاحیه مجلس ملی ترکیه، رجب طیب اردوغان در حالی با رهبران احزاب به ظاهر مخالف در یک قاب نشسته بود که صندلی حزب جمهوریخواه خلق – اصلیترین رقیب سیاسی او – به عمد خالی مانده بود. این تصویر که به سرعت در رسانههای ترکیه منتشر شد، تنها یک گردهمایی پارلمانی نبود، بلکه پیامی استراتژیک بود: “من با همه مخالفانم به جز شما گفتگو میکنم”. این مقاله با واکاوی این استراتژی جدید، به بررسی تاکتیک “انزواسازی هدفمند” حزب جمهوریخواه خلق و تحلیل آینده سیاسی ترکیه در آستانه مباحث جانشینی اردوغان میپردازد.
دکتر حسن صادقیان کارشناس مسائل ترکیه و قفقاز
اندیشکده زاویه: اخیراً عکسی در رسانههای ترکیه منتشر شد که در نگاه اول تصویر «اردوغان و رهبران سیاسی در کنار هم…» را انعکاس می داد؛ اما پسزمینه آن عکس معنادار حکایت از بازیهای جدید ساختار حاکم بر ترکیه در قبال بلوک اپوزیسیون این کشور دارد که در ادامه به دو هدف اصلی آن اشاره میگردد:
نخست؛ انعکاس پلتفرم سیاسی غیر از حزب جمهوری خلق
تصویر یک صحنه کاملاً از پیش تعیینشده است. افتتاحیه چهارمین سال قانونگذاری بیست و هشتمین دوره قانونگذاری در مجلس ملی بزرگ ترکیه (TBMM) در اتاقی در سالن تشریفات با حضور رجب طیب اردوغان رئیس جمهور و رئیس حزب عدالت و توسعه، نعمان کورتولموش رئیس پارلمان و دولت باغچلی رئیس حزب حرکت ملی آغاز شد. این نشست بعداً با حضور رهبران احزاب سیاسی برگزار شد. همچنین در این جلسه زکریا یاپیچی اوغلو، رئیس هودا پار / HUDA PAR، فاتح اربکان رئیس حزب رفاه جدید، علی باباجان رئیس حزب دموکراسی و پیشرفت/ DEVA، احمد داوود اوغلو رئیس حزب آینده، مصطفی یازیجی، رئیس حزب اتحاد بزرگ /BBP، تولای حاتم اوغولاری و تونجر باقرخان، روئسای مشترک حزب دموکراسی و برابری خلقها/ DEM حضور داشتند.
در حالی که داوود اوغلو و باباجان برای اولین بار پس از سالها با اردوغان دیدار کردند، تصاویر گفتگوی صرف چای در افتتاحیه که توسط حزب جمهوری خلق تحریم شده بود، به عنوان «جستجوی یک پلتفرم سیاسی غیر از حزب جمهوری خلق» تفسیر شد و ارزیابیها بر انتخابات ریاست جمهوری و فرآیندهای جدید قانون اساسی تأکید داشت.
دوم؛ تشدید سیاست منزویسازی در سپهر سیاسی
در حقیقت، آن عکس توسط اردوغان گرفته شد تا به حزب جمهوری خلق این پیام را برساند که «شما اینجا نیستید، اما همه با من هستند»؛ این یعنی «تشدید سیاست منزویسازی در سپهر سیاسی ترکیه». ساختار حاکم بر ترکیه تنها آلترناتیو جدی و دارای مشروعیت و مقبولیت مردمی را حزب جمهوری خلق میداند؛ طوریکه آخرین نظرسنجیها هم حکایت از افزایش آراء این حزب دارد. واقعیت این است که رژیمهای شبه اقتدارگرا در ظاهر خود را به سیاست رقابتآمیز متعهد نشان میدهند؛ در حالی که واقعیت این است که آنها زمان و منابع زیادی را صرف میکنند تا فضای سیاسی را برای آنهایی که قادرند قدرتشان را به چالش بکشند، نامساعد کنند.
در این میان، مسئله «جانشینی و انتقال قدرت» هم مزید بر علت شده است تا سیاست منزوی سازی مهمترین حزب بلوک اپوزیسیون بیش از پیش تشدید شود. مسئله جانشینی رجب طیب اردوغان به تدریج به یکی از مهمترین پرسشهای سیاست داخلی و خارجی ترکیه بدل شده است. افزایش سن و وضعیت سلامت او، در کنار شکافهای درونی ائتلاف حاکم، موجب شده تا نه تنها حلقه نزدیکان رئیس جمهور، بلکه رهبران احزاب و جریانهای مختلف ترکیه هم به دنبال سهمخواهی و نقشآفرینی در این امر باشند.
فرصتی تاریخی برای حزب جمهوری خلق
به نظر میرسد «ائتلاف شش حزبی» که ظاهراً حزب عدالت و توسعه به دنبال آن است، در نهایت به نفع حزب جمهوری خلق رقم خواهد خورد؛ چرا که این حزب به عنوان تنها حزب مخالف، این فرصت را دارد که آرای اپوزیسیون ترکیه را تماماً به خود جلب کند. اگر چنین اتحاد شش حزبی محقق شود، حتی اگر آنها به عنوان چهرههای مخالف امروز و حامیان استبداد فردا وارد پارلمان شوند، به احزاب صرفاً عروسکی تبدیل خواهند شد.
بعد از حدود دو دهه، به نظر میرسد حزب جمهوری خلق به تجارب ارزشمندی رسیده است و با اجرای کامل وظایف چندگانه ذیل، میتواند اختلافات درون اقتدارگرایان را تشدید نماید و همچنین شالودههای سیاسی و ضروری برای رژیم دموکراتیک بعدی را فراهم کند:
- مقاومت در برابر ادغام در رژیم؛
- حراست از حوزههای مستقل و خودگردان در برابر رژیم؛
- زیر سؤال بردن مشروعیت رژیم؛
- بالا بردن هزینه حاکمیت اقتدارگرا؛
- ایجاد یک بدیل دموکراتیک قابل قبول.
از پنج کارکرد اصلی فوق، حزب جمهوری خلق، امروزه تقریباً در همه موارد موفق عمل میکند. لذا ادعای حزب حاکم بر ترکیه در این باره که «تنها بدیل ممکن خودشان هستند»، دیگر اعتباری ندارد و هر تغییری در آینده صرفاً تغییری از یک حکومت اقتدارگرا به حکومت اقتدارگرای دیگر نیست.
با این حال، بهرغم اینکه حزب جمهوری خلق برای پیریزی بنیانهای رویهای دموکراسی اقدامات عملی مهم انجام میدهد اما هنوز نتوانسته است بر اساس رویههای دموکراتیکِ منصفانه، تضمینهایی به حامیان قبلی حزب حاکم عدالت و توسعه در خصوص پیگیری منافع شان در ترتیبات نهادی جدید، بدهد. به همین خاطر است که همچنان رهبران احزاب و جریانهای مختلف، بهرغم میل باطنی به امید سهمخواهی در سیاست و حکمرانی به سمت حزب حاکم عدالت و توسعه کشیده میشوند. حتی احزاب مخالف کُردی هم در بازی سیاسی ساختار حاکم به امید سهم و نقشآفرینی در سپهر سیاسی و اجتماعی، پا پیش نهادهاند و عملاً وظایف اپوزیسیون خود را فراموش نمودهاند.
نتیجهگیری
باید توجه داشت که محدود کردن بازیهایی که رژیمهای شبهاقتدارگرا به آنها متوسل میشوند که نمونه آن در سطور فوق اشاره شد، کافی نیست؛ رهبران این نوع رژیمها، بازیهای خود را در خلاء انجام نمیدهند. موفقیت آنها در این بازیها، صرفاً به خاطر مهارت سیاسی اینگونه رژیمها و رهبرانشان نیست؛ بلکه شرایط موجود در جوامع آنها نیز امکان پرداختن به این گونه بازیها را فراهم میکند و حتی این شرایط، رهبران را به بهرهگیری از این قواعد بازی ترغیب مینماید. درک و فهم این شرایط اجتماعی، برای تبین علل ظهور و بقای رژیمهای اقتدارگرا، اهمیت بسیاری دارد.
شناخت ظرفیت و پتانسیل احزاب سیاسی بلوک اپوزیسیون در انجام وظایف کارکردی فوقالذکر یکی از شاخصههای شرایط موجود در کشور ترکیه است؛ لذا گزارهای که میتوان بر این موضوع تصویر کرد این است که «همراهی احزاب و جریانهای اپوزیسیون با ساختار حاکم، امکان پرداختن آقای اردوغان به بازی جدید “منزویسازی” حزب جمهوری خلق را به مثابه تنها آلترناتیو قابل قبول فراهم میکند».
در پایان به تعبیر ابراهیم آرتوینلی، نماینده سابق حزب راه راست اشاره میکنیم که از تونجر باقرخان رئیس حزب برابری و دموکراسی/ DEM، علی باباجان رئیس حزب دموکراسی و پیشرفت/DEVA و احمد داوود اوغلو، رئیس حزب آینده به خاطر عکس گرفتن با رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور، در افتتاحیه بیست و هشتمین دوره از چهارمین سال قانونگذاری مجلس ملی کبیر ترکیه انتقاد کرد: «شرم بر شما، ننگهای بیشرمانه سیاست! شما مثل گربههایی هستید که در کنار رئیس حزب عدالت و توسعه که همین دیروز از او انتقاد و توهین کردید، قرار دارید!»