روابط ترکیه و مصر: از تنش تا اتحاد در برابر پیمان ابراهیم

  • 2025-09-23 08:30


روابط آنکارا و قاهره پس از یک دهه تنش عمیق، به ناگاه به «بهترین سطح در تاریخ مدرن» رسیده است. این تحول که با سفرهای اردوغان و سیسی و افزایش حجم تجارت به ۱۵ میلیارد دلار همراه شده، تنها یک عادی‌سازی ساده نیست؛ بلکه یک بازآرایی ژئوپلیتیک کلان در غرب آسیا است. 

حامد حق‌پناه کارشناس مسائل ترکیه

اندیشکده زاویه: روابط ترکیه و مصر پس از یک دوره تنش‌آمیز ناشی از تحولات سیاسی سال ۲۰۱۳، اکنون به سطحی از همکاری رسیده که وزیر امور خارجه ترکیه، هاکان فیدان، آن را “بهترین سطح در تاریخ مدرن” توصیف کرده است. این بهبود که با سفرهای متقابل رؤسای جمهور دو کشور (اردوغان به قاهره و سیسی به آنکارا) همراه بوده، نه تنها بر جنبه‌های اقتصادی مانند افزایش تجارت به ۱۵ میلیارد دلار و سرمایه‌گذاری‌های ترکیه‌ای به ارزش ۳.۵ میلیارد دلار تمرکز دارد، بلکه ابعاد ژئوپولیتیک عمیقی را نیز در بر می‌گیرد.

از دیدگاه واقع گرایی کلاسیک هانس مورگنتا که سیاست خارجی را بر پایه پیگیری قدرت و امنیت ملی می‌بیند، این روابط می‌تواند تعادل قوا در غرب آسیا را تغییر دهد. همچنین، از منظر ژئوپولیتیک هالفورد مک‌کیندر، که بر “هارتلند” اوراسیا و کنترل دروازه‌های استراتژیک تأکید دارد، مصر به عنوان دروازه آفریقا و ترکیه به عنوان پل اوراسیا – آفریقا، همکاری‌شان را به یک راهبرد کلیدی تبدیل می‌کند.

این یادداشت، اهمیت این روابط را از دیدگاه سیاست داخلی و خارجی بررسی کرده و تأثیر آن بر امنیت دو کشور در برابر زیاده‌خواهی اسرائیل (مانند پیمان ابراهیم و طرح ادعایی نیل تا فرات) و نو عثمانی‌گری ترکیه را تحلیل می‌نماید.

سیاست داخلی: تقویت ثبات اقتصادی و ایدئولوژیک

از منظر سیاست داخلی، بهبود روابط ترکیه و مصر می‌تواند به عنوان ابزاری برای تقویت مشروعیت رهبران و ثبات اقتصادی عمل کند. در ترکیه، اردوغان که با چالش‌های اقتصادی مانند تورم بالا و کاهش ارزش لیر روبرو است، از این روابط برای گسترش بازارهای صادراتی بهره می‌برد. سرمایه‌گذاری‌های ترکیه‌ای در مصر، که به ۳.۵ میلیارد دلار رسیده و قرار است ۵۰۰ میلیون دلار دیگر در سال‌های ۲۰۲۵-۲۰۲۶ اضافه شود، فرصت‌های شغلی ایجاد کرده و به رشد اقتصادی کمک می‌کند.

این امر، بر اساس نظریه لیبرالیسم نهادگرا رابرت کوهن که همکاری اقتصادی را عامل کاهش تنش‌های داخلی می‌داند، می‌تواند فشارهای اجتماعی در ترکیه را کاهش دهد. برای نمونه، تمرکز بر صنایع پارچه، لوازم خانگی و گردشگری که ۱۰۰ هزار شغل در مصر ایجاد می‌کند، به ترکیه اجازه می‌دهد تا صادرات خود را متنوع کرده و وابستگی به بازارهای غربی را کم کند.

در مصر، سیسی که پس از کودتای ۲۰۱۳ بر قدرت تکیه زده، از این روابط برای مشروعیت‌بخشی به رژیم خود استفاده می‌کند. سرمایه‌گذاری‌های ترکیه‌ای، که بیش از ۲۰۰ هزار شغل مستقیم و غیرمستقیم ایجاد کرده، به کاهش بیکاری و تقویت اقتصاد کمک می‌کند. از دیدگاه سازه‌انگاری الکساندر ونت، هویت سیاسی رهبران مصری که بر “برادری” با ترکیه تأکید دارد (همان‌طور که فیدان اشاره کرده)، می‌تواند ایدئولوژی اخوان‌المسلمین را که ترکیه حمایت می‌کرد، خنثی کند.

این همکاری، سیاست داخلی مصر را از تهدیدات اسلام‌گرایانه دور کرده و به سیسی اجازه می‌دهد تا بر توسعه اقتصادی تمرکز کند، همان‌طور که توافق‌نامه‌های امضا شده در زمینه‌های آموزش، انرژی و بهداشت نشان می‌دهد. در نهایت، این روابط داخلی دو کشور را از طریق وابستگی متقابل اقتصادی پایدار می‌سازد، اما ریسک وابستگی بیش از حد به ترکیه را برای مصر افزایش می‌دهد.

سیاست خارجی: تعادل قوا و همکاری منطقه‌ای

از دیدگاه سیاست خارجی، روابط ترکیه و مصر می‌تواند به عنوان یک اتحاد استراتژیک در برابر قدرت‌های رقیب عمل کند. بر اساس واقع گرایی ساختاری کنت والتز، که بر نظام آنارشیک بین‌المللی و تعادل قوا تأکید دارد، این همکاری می‌تواند وزنه‌ای در برابر نفوذ اسرائیل، عربستان و امارات ایجاد کند. ترکیه، که به دنبال نقش‌آفرینی در شرق مدیترانه است، مصر را به عنوان شریک کلیدی برای دسترسی به آفریقا می‌بیند. همان‌طور که عثمان افرن اریکان اشاره کرده، مصر نه تنها بازار پویایی است، بلکه دروازه‌ای به آفریقا محسوب می‌شود. این امر، راهبرد نو عثمانی‌گری ترکیه را تقویت می‌کند، که بر پایه احیای نفوذ در مناطق سابق عثمانی (مانند شمال آفریقا) استوار است.

برای مصر، این روابط بخشی از سیاست خارجی چندجانبه‌گرا است که بر پایه ژئوپولیتیک نیکلاس اسپایکمن (ریم‌لند) بنا شده، جایی که کنترل سواحل و کانال‌های استراتژیک مانند کانال سوئز حیاتی است. همکاری در انرژی، مانند توافق BOTAŞ و EGEA برای واحد شناور LNG، به مصر کمک می‌کند تا وابستگی به گاز اسرائیل را کاهش دهد و موقعیت خود را در اتحادیه گازی شرق مدیترانه تقویت کند. علاوه بر این، سفرهای متقابل هیئت‌های تجاری و هدف افزایش تجارت به ۲۰ میلیارد دلار، نشان‌دهنده یک راهبرد لیبرال است که تجارت را ابزاری برای صلح می‌بیند.

با این حال، تفاوت دیدگاه‌ها در لیبی (حمایت ترکیه از طرابلس و مصر از بنغازی) می‌تواند چالش‌ساز باشد، اما توافق برای برگزاری انتخابات می تواند نشان‌دهنده تمایل به مدیریت تعارضات باشد.

تأثیر بر امنیت: مقابله با زیاده‌خواهی اسرائیل و نو عثمانی‌گری ترکیه

یکی از جنبه‌های کلیدی این روابط، تأثیر آن بر امنیت دو کشور در برابر نقشه‌های منطقه‌ای اسرائیل است. پیمان ابراهیم  که از ۲۰۲۰ آغاز شد و روابط اسرائیل با امارات، بحرین، سودان و مراکش را عادی‌سازی کرد، به عنوان ابزاری برای گسترش نفوذ اسرائیل در غرب آسیا و آفریقا دیده می‌شود.

از دیدگاه واقع گرایان، این پیمان می‌تواند تعادل قوا را به نفع اسرائیل تغییر دهد، به ویژه با تمرکز بر فناوری، انرژی و امنیت. طرح ادعایی “نیل تا فرات”، که هرچند تئوری توطئه‌ای است اما در گفتمان عربی رایج، به معنای گسترش اسرائیل از رود نیل تا فرات تلقی می‌شود، نگرانی‌های امنیتی مصر را افزایش می‌دهد.

مصر، با موقعیت استراتژیک در سینا و کانال سوئز، از این روابط با ترکیه برای ایجاد یک جبهه متحد استفاده می‌کند. همکاری در غزه و لیبی، همان‌طور که در دیدارهای فیدان و عبدالعاطی بحث شده، می‌تواند فشار بر اسرائیل را افزایش دهد و از گسترش پیمان ابراهیم به کشورهای دیگر جلوگیری کند.

برای ترکیه، این روابط نو عثمانی‌گری را تعدیل می‌کند. نو عثمانی‌گری، که اردوغان آن را با نفوذ در لیبی، سوریه و سومالی پیگیری می‌کند، می‌تواند با همکاری مصری، از حالت تهاجمی به تعاونی تغییر یابد. ترکیه از مصر برای دسترسی به آفریقا بهره می‌برد، اما این امر ریسک درگیری با اسرائیل را کاهش می‌دهد، زیرا مصر میانجی‌گر است.

از منظر ژئوپولیتیک، این اتحاد می‌تواند “ریم‌لند” را در برابر “هارتلند” روسی – ایرانی تقویت کند، اما اگر نو عثمانی‌گری غالب شود، مصر را به ابزاری برای جاه‌طلبی‌های ترکیه تبدیل می‌کند. امنیت ترکیه در برابر اسرائیل نیز افزایش می‌یابد، زیرا همکاری انرژی با مصر وابستگی به گاز اسرائیلی را کم می‌کند و موقعیت ترکیه در مدیترانه را تثبیت می‌نماید.

با این حال، چالش‌ها باقی است. اگر ترکیه نو عثمانی‌گری را شدت بخشد، مصر ممکن است به سمت پیمان ابراهیم گرایش یابد، که امنیت هر دو را تهدید می‌کند. همچنین، تأثیر جنگ غزه نشان می‌دهد که این روابط می‌تواند کمک‌های بشردوستانه را تسهیل کند، اما عدم توافق کامل بر سر حماس (حمایت ترکیه و مخالفت مصر) ریسک دارد.

نتیجه‌گیری

روابط ترکیه و مصر از دیدگاه سیاست داخلی، ثبات اقتصادی و ایدئولوژیک را تقویت می‌کند، در حالی که در سیاست خارجی، تعادل قوا را در غرب آسیا تغییر می‌دهد. این همکاری، امنیت دو کشور را در برابر زیاده‌خواهی اسرائیل (پیمان ابراهیم و طرح نیل تا فرات) افزایش می‌دهد و نو عثمانی‌گری ترکیه را به سمت یک راهبرد تعاونی هدایت می‌کند.

با این حال، برای پایداری، نیاز به مدیریت تفاوت‌ها در لیبی و غزه است. این تحلیل نشان می‌دهد که در نظام آنارشیک والتزی، چنین اتحادهایی می‌تواند به صلح منطقه‌ای کمک کند، اما ریسک وابستگی و درگیری را نیز به همراه دارد.

مطالب بیشتر:

رزمایش وحدت۲۰۲۵؛ همگرایی جهان ترک در سایه واگرایی از روسیه

رزمایش وحدت ۲۰۲۵ را که با حضور نیروهای نظامی آذربایجان، ازبکستان، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان برگزار خواهد شد، نه صرفاً تمرینی نظامی، بلکه نخستین تلاش منسجم برای استانداردسازی تاکتیک‌ها و…

درس روسیه از جنگ اوکراین و احیای نظامی خود

در نخستین ماه‌های تهاجم به اوکراین، ارتش روسیه با تصور غلط از یک پیروزی سریع، با شکست‌های سنگینی روبرو شد. اما برخلاف تصور بسیاری، مسکو تسلیم نشد و در عوض،…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب پیشنهادی

رزمایش وحدت۲۰۲۵؛ همگرایی جهان ترک در سایه واگرایی از روسیه

رزمایش وحدت۲۰۲۵؛ همگرایی جهان ترک در سایه واگرایی از روسیه

درس روسیه از جنگ اوکراین و احیای نظامی خود

درس روسیه از جنگ اوکراین و احیای نظامی خود

تحلیلی بر راهبرد ایران در آسیای مرکزی و قفقاز

تحلیلی بر راهبرد ایران در آسیای مرکزی و قفقاز

«قفقاز» مقصد تازه سرمایه‌گذاری عربستان در راستای نفوذ ژئوپلیتیک

«قفقاز» مقصد تازه سرمایه‌گذاری عربستان در راستای نفوذ ژئوپلیتیک

استاد دانشگاه مک‌مستر کانادا در گفتگو با اندیشکده زاویه: ایران بازیگری با «کارنامه پاک» در قفقاز است

استاد دانشگاه مک‌مستر کانادا در گفتگو با اندیشکده زاویه: ایران بازیگری با «کارنامه پاک» در قفقاز است

نقش ژئوپولیتیک قفقاز جنوبی در استراتژی ایران در برابر چالش‌های ترانزیتی و تحریمی

نقش ژئوپولیتیک قفقاز جنوبی در استراتژی ایران در برابر چالش‌های ترانزیتی و تحریمی