دیپلماسی آب ایران در حوضه ارس – کورا: چالشها و فرصتها
با تغییر ماهیت رود ارس از مرزی به فرامرزی و افزایش کشورهای ساحلی، مدیریت یکپارچه و رژیم حقوقی حوضه آبریز ارس – کورا به چالشی پیچیده تبدیل شده است. این مقاله با بررسی چالشهای هیدروپلیتیکی و حقوقی این حوضه، راهکارهای دیپلماتیک و حکمرانی داخلی را برای تأمین امنیت آبی پایدار شمال غرب ایران تحلیل میکند.
دکتر احمد کاظمزاده، تحلیلگر مسائل مسائل سیاسی و عضو شورای راهبردی اندیشکده زاویه
اندیشکده زاویه: با توجه به تغییر ماهیت رود ارس از “مرزی” به “فرامرزی و متوالی”، فقدان رژیم حقوقی جامع و افزایش کشورهای ساحلی، امنیت آبی شمال غرب ایران را تهدید میکند. راهکارهای پیشنهادی شامل گذار به رژیم چندجانبه (استفاده منصفانه و معقول/قواعد برلین ۲۰۰۴) و پرداختن به تلاقی دیپلماسی آب با منازعات ژئوپلیتیک منطقهای (مانند کریدورها و پروژه DAP ترکیه) است. همچنین، تحولات جدید ژئوپلیتیکی در قفقاز، از جمله تلاش برای انتقال پیمانهای ابراهیمی به منطقه، نیازمند دیپلماسی فعال ایران برای خنثیسازی فشارهای منطقهای همسو شده با غرب است. نتیجهگیری بر لزوم تقویت حکمرانی داخلی، دیپلماسی علمی/مردمی (Track 2 و 3) و اتخاذ رویکرد پیشدستانه برای دستیابی به امنیت آبی پایدار تأکید دارد.
مقدمه
حوضه رودخانه ارس و کورا( کُر)، با مساحتی بالغ بر ۱۹۰,۱۱۰ کیلومتر مربع، یکی از مهمترین حوضههای آبی در منطقه قفقاز و شمال غرب ایران محسوب میشود. رود ارس که بخش مهمی از مرز مشترک ایران با ترکیه و جمهوری آذربایجان را تشکیل میدهد، شریان حیاتی دشت مغان و مناطق وسیعی از استانهای آذربایجان شرقی و اردبیل است. دشت مغان، که ۸۰ درصد از منابع آبی خود را از طریق این رودخانه تأمین میکند، وابستگی شدیدی به رژیمهای هیدرولوژیکی جاری دارد. با وجود اهمیت حیاتی این منابع، تنها ۱۲ درصد از آب ورودی حوضه ارس- کورا(کُر) سهم ایران است (پاکنژاد، متکی و فرجیراد، ۱۳۸۹: ۸۶). این عدم توازن ، در کنار کمبود بارش در ۹۶ درصد مساحت کشور و تمرکز بیش از ۸۰ درصد جمعیت ایران در مناطق شمال غرب، مسئله آب را به یک متغیر امنیتی تبدیل کرده است.
چالش اصلی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، فقدان یک رژیم حقوقی جامع و کارآمد برای مدیریت این منابع مشترک است. توافقات باقیمانده عمدتاً دوجانبه و مبتنی بر تقسیم منابع در طول خط مرزی هستند، که این ساختار برای یک رودخانه فرامرزی و متوالی کفایت نمیکند (کلانتری و حکمتآراء، ۱۳۹۹: ۲۸۷۰). این مقاله به بررسی ساختار حقوقی حاکم، چالشهای ژئوپلیتیک ناشی از توسعه نامتوازن کشورهای ساحلی و ارائه چارچوبی برای دیپلماسی آبی فعال ایران میپردازد.
الف) ویژگیهای هیدرولوژیکی و اهمیت استراتژیک حوضه
حوضه آبریز ارس- کورا(ُکر) از منظر جغرافیایی، تنها ۴/۲ درصد از کل مساحت ایران را پوشش میدهد، اما این سهم در مناطقی مانند آذربایجان شرقی و اردبیل، به دلیل تمرکز جمعیتی و کشاورزی، حیاتی است.
ابعاد هیدرولوژیکی و محیطی:
- تخریب کیفیت آب: توسعه صنعتی و کشاورزی بدون نظارت بینالمللی منجر به افزایش بار آلودگی شیمیایی و بیولوژیکی در طول رودخانه شده است. کیفیت آب، به ویژه در بخشهای پاییندست ایران، به شدت تحت تأثیر قرار گرفته است.
- افزایش دما و تبخیر: تغییرات اقلیمی باعث افزایش نرخ تبخیر و کاهش روانابها شده است، که این امر فشار بیشتری بر سیستمهای مدیریت سدها و تخصیص آب وارد میآورد.
توسعه اقتصادی و تصرف منابع:
کشورهای بالادست (ترکیه و ارمنستان/جمهوری آذربایجان)، با توسعه اقتصادی مجزا و بدون هماهنگی با ایران، به سمت توسعه زیرساختهای آبی (به ویژه سدسازی) حرکت کردهاند. این رویکرد، که میتوان آن را “تصرف منابع آبی” از طریق احداث سازههای کنترلی دانست، منجر به تغییر رژیم جریانهای طبیعی به ضرر کشورهای پاییندست شده است (محمدعلیپور و طالبیان، ۱۳۹۶: ۲۳۱-۲۳۶). این امر نیازمند تغییر پارادایم از دفاع صرف به مدیریت فعال منابع است.
ب) رژیم حقوقی حاکم: میراث توافقنامههای دوجانبه
رژیم حقوقی کنونی در حوضه ارس- کورا(کُر)، عمدتاً میراث دوران شوروی و توافقات دوجانبهای است که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی منعقد شدهاند. این توافقات فاقد اصول جامع حقوق بینالملل آب هستند و بر تقسیمبندیهای ساده تأکید دارند.
ساختار حقوقی موجود:
- توافقات پساشوروی (ایران و آذربایجان): در مورد سدهای مشترک خداآفرین و قیز قلعهسی، حقوق مساوی در بهرهبرداری و مالکیت سدها تعریف شده است. این رویکرد، هرچند در عمل امکان مدیریت مشترک را فراهم میسازد، اما سازوکار حقوقی جامعی برای تخصیص حقابه ندارد.
- ابهام حقوقی با ترکیه: ایران و ترکیه در تاریخ 18 نوامبر 1955 برابر با 26 آبان1334 پروتکلی را درباره تقسیم آب رودخانههای قرهسو و ساریسو به امضا رساندند. طبق این پروتکل، بهرهبرداری در قرهسو به صورت مساوی و در ساریسو بر تامین جریان حداقل 1.8 مترمکعب بر ثانیه به سوی ایران تصریح شده است. این پروتکل در حال اجرا است. با این حال بهرهبرداری ایران و ترکیه درباره ارس بدون قرارداد است (عطاری و آوریده، 1397: 223). این فضا، ترکیه را در موقعیت هژمونی قرار میدهد.
ج) محدودیتهای رژیم دوجانبه و نیاز به رژیم فراگیر
تحول بنیادین در این حوضه، که رژیم حقوقی دوجانبه را ناکارآمد میسازد، تغییر ماهیت رود ارس از “رود مرزی ثابت”به “رود فرامرزی و متوالی” است. در این ساختار، رود ارس به کورا (کُر) متصل شده و مدیریت یکپارچه حوضه را ضروری میسازد.
اصول حاکم بر رودخانههای متوالی:
در رودخانههایی که کشورهای متعددی در طول مسیر قرار دارند (متوالی)، اصل حاکم در حقوق بینالملل آب، اصل بهرهبرداری معقول و منصفانه (Equitable and Reasonable Utilization) است، نه صرفاً اصل خط منصف (Midline Principle) که برای رودخانههای مرزی متداول است (ممتاز، ۱۳۸۲: ۱۱۲). این اصل الزام کشورهای بالادست را بر این مسئله تحمیل میکند که سدسازیها و بهرهبرداریهایشان نباید به طور نامعقول و زیانآور بر وضعیت کشورهای پاییندست تأثیر بگذارد.
آسیبپذیری پاییندست:
فقدان رژیم حقوقی الزامآور، کشورهای پاییندست (از جمله ایران) را در برابر آلودگی و کاهش جریان خروجی بسیار آسیبپذیر ساخته است (Huseynova, 2015: 41).
راهکارهای پیشنهادی برای رژیم حقوقی:
- پیوستن به کنوانسیون ۱۹۹۷ سازمان ملل: ایران باید فعالانه برای تبدیل کردن مذاکرات به چارچوب کنوانسیون (که بر اساس اصل استفاده منصفانه است) تلاش کند. این امر فضای گفتمانی مشترک ایجاد کرده و میتواند ترکیه را وادار به پذیرش دکترین حاکمیت محدود سرزمینی بر منابع آب فرامرزی کند.
- ایجاد رژیم جدید بر اساس قواعد ۲۰۰۴ برلین: این قواعد، که به عنوان تفسیر عرفی حقوق بینالملل آب تلقی میشوند، چارچوبی جامعتر برای مدیریت رودخانههای فرامرزی فراهم میسازند. قواعد برلین بر التزام به عدم آسیبرسانی شدید (No Significant Harm) به صورت پیشگیرانه تأکید دارند و میتوانند برای ایجاد سازوکار گزارشدهی مشترک و ارزیابی اثرات زیستمحیطی (EIA) مورد استفاده قرار گیرند.
د) تلاقی دیپلماسی آب با ابعاد ژئوپلیتیکی (رویکرد استانی آذربایجان شرقی)
مسئله آب در شمال غرب ایران دیگر صرفاً یک مسئله فنی یا زیستمحیطی نیست؛ بلکه به طور جداییناپذیری با تحولات ژئواستراتژیک منطقه قفقاز و سیاستهای قدرتهای بزرگ گره خورده است.
۱. جنگ کریدورها و اهمیت استراتژیک مرز:
استانهای مرزی ایران در کانون رقابت برای کریدورهای ترانزیتی منطقهای (شمال-جنوب و شرق-غرب) قرار دارند. هرگونه تنش آبی میتواند به عنوان اهرمی برای فشار بر ایران در زمینه توسعه زیرساختهای حمل و نقل و انرژی استفاده شود.
۲. هژمونی آبی ترکیه و پروژه DAP:
ترکیه با اجرای پروژههای عظیم سدسازی در حوضه ارس (پروژه DAP – توسعه شرقی آناتولی)، سیاستی مشابه آنچه در دجله و فرات اتخاذ کرده است، در پیش گرفته است. احداث ۱۴ سد در مسیر ارس توسط ترکیه، کنترل کامل بر جریان آب ورودی به ایران و آذربایجان را فراهم میآورد. این امر یک تهدید استراتژیک برای امنیت آبی ایران است که نیازمند پاسخ دیپلماتیک همزمان با توسعه ظرفیتهای انتقال آب داخلی (مانند طرح انتقال بخشی از آب ارس تبریز و سپس فاضلاب آن به دریاچه ارومیه) است.
۳. تحولات قفقاز و پیمانهای ابراهیمی:
تحولات اخیر در قفقاز جنوبی، به ویژه عادیسازی روابط بین جمهوری آذربایجان و اسرائیل، و تلاشها برای تثبیت نظم منطقهای جدید با محوریت غرب و کشورهای متمایل به آن (مانند پیوستن قزاقستان به دایره نفوذ پیمانهای ابراهیمی و طرحهای نظامی منطقهای)، فشار ژئوپلیتیکی بر کشورهای ساحلی ارس-کُر را افزایش داده است. این وضعیت میتواند منجر به همسویی دیپلماتیک آذربایجان و ترکیه با بلوکهای منطقهای شود که در مذاکرات آبی، رویکردی سختتر در برابر منافع ایران اتخاذ میکنند.
- پیامد بر دیپلماسی آب: ایران باید آماده باشد که مناقشات آبی را در بستر دیپلماسی امنیتی گستردهتر و رقابت ژئوپلیتیکی منطقهای تفسیر کند.
۴. راهکار مکمل: کشت فراسرزمینی:
به جای تکیه صرف بر منابع سطحی داخلی که در معرض تهدید بالادستی هستند، ایران باید به طور جدی دیپلماسی مربوط به کشت فراسرزمینی در کشورهای همسایه (مانند روسیه یا قزاقستان) را برای جبران بخشی از کمبودهای غذایی خود در دستور کار قرار دهد، تا فشار بر منابع آبی حیاتی ارس کاهش یابد و در عین حال، از تبعات ژئوپلیتیکی تمرکز منابع آبی داخلی کاسته شود.
۵. لزوم ارائه روایت اول:
در فضای رسانهای و دانشگاهی منطقهای، ایران باید فعالانه «روایت اول» خود در مورد حقابه و مدیریت پایدار را ترویج دهد. این امر نیازمند سرمایهگذاری بر دیپلماسی علمی (Track 2) و استفاده از دانشگاههای محلی (مانند تبریز) برای تولید دانش تخصصی در حوزه “هیدروپلیتیک” منطقه است.
ه) سطوح دیپلماسی آب قابل اجرا
برای مقابله با چالشهای چندوجهی، یک استراتژی تلفیقی در سه سطح دیپلماسی ضروری است:
- سطح اول (Track 1 – دیپلماسی رسمی): این سطح بر مذاکرات مستقیم بین وزرای امور خارجه و کمیتههای فنی برای نهایی کردن رژیم حقوقی فراگیر (با تأکید بر کنوانسیون ۱۹۹۷ یا قواعد برلین ۲۰۰۴) متمرکز است. هدف اصلی باید ایجاد مکانیسمهای الزامآور برای تبادل دادههای هیدرولوژیکی و ارزیابی اثرات مشترک باشد.
- سطح دوم (Track 2 – دیپلماسی علمی–دانشگاهی): تقویت رشتههای تخصصی مانند هیدروپلیتیک و حقوق بینالملل آب در دانشگاههای منطقه. این سطح به تولید ادبیات حقوقی پشتیبان برای دیپلماسی رسمی و همچنین ایجاد کانالهای ارتباطی میان کارشناسان ترکیه، آذربایجان و ایران کمک میکند.
- سطح سوم (Track 3 – دیپلماسی اجتماعی و مردمی): تقویت ارتباطات میان ذینفعان غیردولتی، سازمانهای مردمنهاد (NGOs) و جوامع محلی در حوضه. این امر به ایجاد حساسیت عمومی نسبت به مدیریت منابع آبی کمک کرده و فشار نرم برای همکاری ایجاد میکند.
الزامات حکمرانی داخلی:
از آنجا که سیاست خارجی در این حوزه ادامه سیاست داخلی است، تقویت حکمرانی داخلی در تخصیص و مدیریت آب ضروری است. تدوین یک “نقشه راه دیپلماسی آب استان” که انتظارات منابع آبی را با ظرفیتهای دیپلماتیک هماهنگ سازد، باید در اولویت قرار گیرد. همچنین، ایجاد یک “دبیرخانه دائمی پیگیری تعاملات بینالمللی آب” در وزارت امور خارجه برای اطمینان از استمرار و پیگیری منظم پروندههای آبی حیاتی است.
نتیجهگیری نهایی
امنیت آبی شمال غرب ایران در حوضه ارس-کُر به شدت تحت تأثیر رژیم حقوقی منسوخ دوجانبه، توسعه نامتوازن ترکیه و تحولات ژئوپلیتیکی جدید در قفقاز قرار دارد. حرکت از موضع دفاعی به موضع فعال دیپلماتیک، با تأکید بر پذیرش اصول بینالمللی بهرهبرداری منصفانه و عادلانه، زیربنای استراتژی ایران است.
تقویت دیپلماسی هوشمندانه در سطوح Track 1، 2 و 3، و پرهیز از تکرار تجربه هژمونی آبی دیگران، ضامن امنیت زیستمحیطی و ژئوپلیتیکی منطقه خواهد بود. مدیریت تحولات ژئوپلیتیکی اخیر در قفقاز، به ویژه مقابله با تأثیرات احتمالی ائتلافهای منطقهای جدید بر منافع آبی ایران، نیازمند یک استراتژی جامع و تلفیقی است که مسائل فنی آب را در بستر رقابت استراتژیک تفسیر کند. دستیابی به امنیت آبی پایدار مستلزم درک عمیق از این تلاقی پیچیده حقوق، محیط زیست و ژئوپلیتیک است.
فهرست منابع و مآخذ:
الف) فارسی
- آزادبخت، بهرام و نوروزی، غلامرضا(1387). جغرافیای آبهای ایران. چاپ اول، تهران: انتشارات سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح.
- اردبیلیاصل، بهرام، آقایی، لیلا (1386). بررسی دادههای بارندگی در حوضه آبریز سد ارس با استفاده از آرشیودادههای سایت NASA.مقاله ارائه شده به سمینار سومین کنگره ملی مهندسی عمران، تبریز.
- امیراحمدیان، بهرام( 1381). جغرافیای کامل قفقاز.چاپ اول. تهران: انتشارات سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح.
- امینزاده، الهام(1397). حقوق آب؛ فرصتها و راهکارها . چاپ اول. تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
- آوريده، فريبا، عطاري، جلال و عبداللهي، محسن(1395). مطالعه تطبيقي اصول و قواعد بينالمللي حاکم بر تقسيم آب در رودخانههای فرامرزي. فصلنامه علوم محيطي، 14(2)، 79- 96.
- بذرپور، فرزانه.(1397، 11آذر). اردوغان، آب و بازی قدرت. برگرفته از:
- پاکنژاد متکي، حميدرضا و فرجيراد، عبدالرضا(1389). هيدروپلتيک رودخانه مرزي ارس و تاثير آن بر امنيت استان اردبيل. فصلنامه جغرافيايي سرزمين، 7(4)، 79-96.
- تکاپو برای تکمیل طرح انتقال هفت ساله انتقال آب ارس به تبریز.(1399، 2مرداد). برگرفته از:
- حيدري، اسدالله(1391). تحليل هيدروپلتيک ايران و کشورهاي همسايه(مطالعه موردي کشورهاي عراق، ترکيه، جمهوريآذربايجان، نخجوان و ارمنستان). جغرافيا(فصلنامه علمي-پژوهشي انجمن جغرافياي ايران)، 10(35)، 41- 56.
- خالقینژاد، مریم.(1398، 16 آذر). مزایا و معایب برنامههای آبی ترکیه در رودخانه ارس. برگرفته از:
- دهشیری، محمدرضا، حکمتآرا، حامد(1397). دیپلماسی آب ایران در قبال همسایگان. فصلنامه سیاستهای راهبردی و کلان، 6(24)، 597-616.
- عراقچي، سيدعباس(1393). ديپلماسي آب، از منازعه تا همکاري. سياست جهاني، 3(4)، 91- 119.
- محمد عليپور، فريده و طالبيان،حامد(1397). منابع آبي مشترک در حوضه کورا-ارس؛ پيشران صلح در قفقاز جنوبي. مطالعات اوراسياي مرکزي، 11(1)، 231 -246.
- ممتاز، جمشید. (۱۳۸۲). حقوق بینالملل رودخانههای مرزی. تهران: نشر حقوقی.
- پاکنژاد، متکی و فرجیراد. (۱۳۸۹). تحلیل وضعیت منابع آب مرزی ایران. (اشاره به صفحه ۸۶).
- کلانتری، ع. و حکمتآراء، م. (۱۳۹۹). چالشهای مدیریت منابع آب فرامرزی در حوضه ارس-کُر پس از فروپاشی شوروی. فصلنامه پژوهشهای جغرافیایی. (اشاره به صفحه ۲۸۷۰).
- محمدعلیپور، س. و طالبیان، ح. (۱۳۹۶). بررسی اثرات توسعه سدسازی ترکیه بر منابع آب حوضه ارس. مجله مطالعات بینالمللی. (اشاره به صفحات ۲۳۱-۲۳۶).
- ممتاز، جمشید. (۱۳۸۲). حقوق بینالملل رودخانههای مرزی. تهران: نشر حقوقی. (اشاره به صفحه ۱۱۲).
ب) انگلیسی
- Huseynova, H. (2015). Water-Energy Nexus and Transboundary Water Management as part of Integrated Water Resource Management in Azerbaijan, Tbilisi: Konrad-Adenauer-Stiftung (KAS) Retrived from
- https://www.kas.de/wf/doc/kas_43558-1522-1-30.pdf?151208062836
- Hefny, M.A.(2011). Water Diplomacy: A Tool for Enhancing Water Peace and Sustainability in the Arab Region. Retrieved from http://www.unesco.org/new/fileadmin/MULTIMEDIA/FIELD/Cairo/Water%20
- Kibaroglu,A.(2014). “An analysis of Turkey’s water diplomacy and its evolving position vis-à-vis international water law”. Water International, 40(1),153-167. DOI: 10.1080/02508060.2014.978971
- Klaphake, A. & Kramer, A.(2011). Kura-Aras River Basin: Burgeoning Transboundary Water Issues. Retrived from
- https://link.springer.com/chapter/10.1007%2F978-3-642-19636-2_15
- UN- Water. (2012). Status Report on the Application of Integrated Approaches to Water Resources Management. Retrived from
- https://www.un.org/waterforlifedecade/pdf/un_water_status_report_2012.pdf
- UNDP/GEF. (2013). Transboundary Diagnostic Analysis for the Kura-Aras River Basin.Baku, Tbilisi & Yerevan. Retrived from
- https://www.ge.undp.org/content/georgia/en/home/library/environment_energy/transboundary-diagnostic-analysis-for-the-kura-aras-river-basin-.html
- UNDP Project Document.(2010). Reducing Transboundary Degradation in the Kura-Aras Basin. Retrived from
- https://iwlearn.net/resolveuid/5ed0f3514f4447f4703162c0ca76b1c1
- UNDP/GEF.(2014). Reducing Transboundary Degradation in the Kura-Aras River Basin; FINAL TERMINAL EVALUATION REPORT Retrived from https://erc.undp.org/evaluation/documents/download/8220
- Huseynova, R. (2015). Transboundary Water Management in the South Caucasus: The Kura-Araz Basin





