رفتارشناسی چین در قبال دالان ادعایی زنگزور
چین دالان ادعایی زنگزور را مسألهای میداند که فرصتهای اقتصادی و تهدیدهای سیاسی دارد؛ اما فرصتهای نهفته در آن بیشتر از ضررها و تهدیدهای آن است. نکته حائز اهمیت در نگاه چینیها به تهدیدهای موجود در این دالان، احتمالی بودن این تهدیدها و توانایی و قابلیت خود در دفع آنهاست.
علی کاظم خانلو، کارشناس مسائل قفقاز جنوبی
اندیشکده زاویه: یکی از راههای مقابله با هر پدیده تهدید کنندهای در سطح منطقه یا بینالملل، همکاری با کشورهایی است که آن پدیده برای آنها نیز زیانآور و تهدیدآفرین است. بر همین اساس، برخی کارشناسان معتقدند که برای مقابله با تهدیدهای دالان ادعایی زنگزور برای ایران، باید با کشورهایی مانند چین که راهاندازی این دالان برای آن نیز زیانآور و خطرآفرین است، همکاری کرد. اما نکته حائز اهمیت در این میان، پیش نیازهای لازم برای مؤثر بودن این همکاری است. مهمترین این پیش نیازها، فهم و درک رفتار چین نسبت به دالان جعلی زنگزور است که براساس ارزیابی و برآورد مسئولین این کشور از میزان و سطح تهدیدها و فرصتهای دالان مورد نظر شکل گرفته است.
اگرچه مقامهای چین به طور علنی از زیانها و تهدیدهای دالان زنگزور سخن نگفتهاند، اما براساس اظهارنظرها و مواضع حداقلی، سیاستهای منطقهای و بینالمللی و همچنین تجربه رفتار چین میتوان استنباط کرد که ارزیابی و برآورد پکن از تهدیدها و فرصتهای دالان ادعایی زنگزور به شکل زیر است:
نخست، چین نمیخواهد درگیر مسائل سیاسی این دالان شود. موضع رسمی چین بر احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان و ارمنستان تأکید دارد. این کشور هم در مذاکرات با جمهوری آذربایجان و هم در مذاکرات با ارمنستان با رویکردی محتاطانه و متعادل، از حقوق و منافع هر یک از این دو کشور در این دالان سخن میگوید. از این رو، هم تلاش جمهوری آذربایجان را برای اتصال به منطقه برون بوم خود (نخجوان) و تقویت راههای تجاری خود قابل قبول میداند و هم حق ارمنستان برای اعمال حاکمیت بر سرزمینهای جنوبی خود را قانونی میداند و به تمامیت ارضی این کشور احترام میگذارد. در نتیجه این رویکرد است که چینیها از مسألهای به نام «دالان زنگزور» صحبت نمیکنند و از آن اسم نمی برند؛ بلکه فقط از مسیرهای ارتباطی که تجارت را تقویت میکند، سخن میگویند.
دوم، چینیها از اجرای بخش آذربایجانی و ارمنستانی کریدور میانی که دالان ادعایی زنگزور یک قطعه بسیار مهم از آن است، حمایت میکنتد. یعنی از سهم و منافع هر یک از این دو کشور در این طرح حمایت میکنند.
سوم، نگاه غالب چین به این دالان، تجاری و اقتصادی است. این دالان به صورت بالقوه تقویتکننده اتصال و جریانهای تجاری است؛ یعنی این دالان از دیدگاه اقتصادی/حمل و نقل، میتواند بسیار امیدوارکننده باشد.
چهارم، در نگاه مسئولین چینی، این دالان تکمیلکننده و تقویتکننده دالان میانی (چین ـ آسیای مرکزی ـ دریای خزر ـ قفقاز جنوبی ـ اروپا) است. زنگزور، دالان میانی را به عنوان یک جایگزین مهم برای مسیرهای دریایی/زمینی دیگر تبدیل میکند. از این رو، دالان ادعایی زنگزور امکان مانور زیادی را در حوزههای اقتصادی، سیاسی و ژئوپلیتیکی به چین میدهد.
پنجم، زنگزور عاری از چالش و خطر برای چین نیست. چینیها معتقدند دالان زنگزور میتواند باعث از دست دادن کنترل یا نفوذ بر مسیرهای ترانزیتی اوراسیا شود، شبکههای تحت نفوذ چین را دور بزند، با اهداف بازیگران غربی همسو و جایگاه استراتژیک چین را تضعیف کند. از نظر پکن مهمترین خطر و تهدید نهفته در این دالان، حضور آمریکا و برخی کشورهای اروپایی با اهداف سیاسی و امنیتی است. چینیها ایفای نقش آمریکا در این دالان را مثبت ارزیابی نمیکنند. با ایفای نقش ترامپ در توافق مرداد 1404/آگوست 2025 میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان و نامگذاری دالان به نام «مسیر ترامپ» چینیها بیش از پیش نگرانی شدند؛ زیرا توافق فوق بخش مهمی از مدیریت دالان زنگزور را در اختیار آمریکا قرار میدهد که رقابت و حتی فراتر از آن، تقابل شدیدی در حوزههای اقتصادی، سیاسی و ژئوپلیتیکی با چین دارد.
بر این اساس، چینیها بر این موضوع آگاه هستند که یکی از مهمترین سیاستهای آمریکا، به خصوص دولت دونالد ترامپ، مهار چین و ابتکارهای آن از جمله، «ابتکار کمربند و راه» این کشور است. این در حالی است که کنترل و مدیریت دالان زنگزور، این قابلیت را به آمریکاییها میدهد که با افزایش هزینههای تجاری و کاهش توان ژئوپلیتیکی چین، در راستای هدف و سیاست خود گام بردارند.
ششم، پکن معتقد است با وجود مزیتهای خوب دالان زنگزور، نباید خود را به این دالان محدود کرد و همچنان باید مسیرهای متنوع در دسترس باشد.
آنچه گفته شد را میتوان اینگونه جمعبندی کرد که چین دالان ادعایی زنگزور را مسألهای میداند که فرصتهای اقتصادی و تهدیدهای سیاسی دارد؛ اما فرصتهای نهفته در آن بیشتر از ضررها و تهدیدهای آن است. نکته حائز اهمیت در نگاه چینیها به تهدیدهای موجود در این دالان، احتمالی بودن این تهدیدها و توانایی و قابلیت خود در دفع آنهاست.
به عبارت دیگر، چین معتقد است تهدیدهای ناشی از زنگزور، نه تهدیدهای بالفعل، بلکه تهدیدهایی است که احتمال دارد در آینده به وجود بیاید. گذشته از این، بر فرض احتمال، اگر از ناحیه این دالان تهدیدهایی علیه چین به وجود آید، این کشور با توجه به قدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی خود میتواند آن تهدیدها را دفع کند. به همین دلیل، چین بیش از آن که در قبال دالان جعلی زنگزور موضع مخالفتآمیز اتخاذ کند، موضع مثبتی از خود نشان داده است.





