نمایش عبای منتسب به پیامبر (ص) در استانبول؛ تبرک یا توریسم؟

مردم و گردشگران ترکیه روز جمعه برای دیدن عبای منتسب به پیامبر اسلام (ص) که پس از دو سال دوباره به نمایش گذاشته شده بود، به مسجد هیرکای شریف در منطقه فاتح استانبول هجوم آوردند. خرقهای که پیامبر پوشیده بود، نزدیک به ۱۴۰۰ سال با دقت حفظ شده است و جمعیت زیادی را به مسجدی که در آن توسط نوادگان اویس قرنی که پیامبر این خرقه را به او هدیه داده بود، نگهداری میشود، جذب کرده است.
اندیشکده زاویه: سئوالی که در اینجا مطرح میشود این است که عبای منتسب به پیامبر و سایر اشیای منتسب به ایشان که در موزه توپقاپو وجود دارند، تا چه حد سندیت دارند و اساساً آیا از شگردهای جذب توریست در ترکیه است؟
توپکاپی از دو واژه مجزای توپ و قاپو شکل گرفته و به معنی دروازه توپ است که در زبان ترکی به صورت توپکاپو تلفظ میشود. موزه قصر توپکاپی با اینکه آثار مقدسی از اکثر ادیان منطقه دارد، اما بیشترین آثار مربوط به اسلام، اهل بیت، صحابه و بهخصوص پیامبر است. مهمترین و مقدسترین موزه اسلام محسوب میشود. خلفای عثمانی اشیای زیادی دراین موزه گذاشتهاند. این موزه در جذب توریست ترکیه هم تأثیرگذار است. مثلاً جبهای منتسب به پیامبر در مسجد سلطان احمد بود که سالی یک بار آن را بیرون میآوردند تا از بین نرود. خیلیها برای دیدن آن میرفتند. بعدها آن لباس را به موزه توپکاپی منتقل کردند تا ایمنتر حفظ شود.
البته حقیقت امر این است که همه اشیای منتسب در این موزه لازم به تأیید نیستند، ولی اگر حتی یک شیء از وجود مقدس پیامبر مانده باشد برای مسلمانان ارزشمند است. این اشیا تاریخچه دارند و در منابع معتبر اهل تسنن ازجمله صحیح بخاری به آنها اشاره شده است. مثلاً در صحیح بخاری آمده است پیامبر یکبار از ظرفی آب خوردند، اصحاب از این ظرف آب میخورند تا متبرک شوند یا انس مالک خادم پیامبر ظرفی را که پیامبر از آن آب میخوردند، نگه داشته بود. ظرف گلی بود، اما حلقهای فلزی برای آویزان کردن داشت. او میخواست حلقه را عوض کند، ولی صحابه نگذاشتند. گفتند چیزی که پیامبر از آن آب خورده نباید عوض نشود. در صحیح بخاری بابی هست که لفظ یتبرک آورده شده و در آن نوشته تبرک به ظروف، لباس، شمشیر، کفش و… پیامبر و همه اینها منابع معتبر اهل سنت هستند که در موزه توپکاپی نگهداری میشوند.
موهایی در موزههای مصر، بنگلادش و در استانبول موزه توپکاپی وجود دارد که میتوان آزمایش کرد و نسبت به صحت و سقم آنها تا حدودی مطمئن شد، اما در هر حال این اشیا در میان قبایل گذشته جنبه تقدس و اعتبار داشته است. مثلاً اگر تارهایی از موهای پیامبر را به عنوان تبرک نگه میداشتند برایشان مهم بوده است. بنابراین نمیتوان به آسانی اصل را انکار کرد چرا که اینها نسل به نسل در قبایل به ارث میرسید.
لازم به توضیح است سلاطین عثمانی در طول سالها سعی کردند با تحقیق اشیای منتسب به پیامبر را بخرند و جمعآوری کنند. امپراتوری عثمانی نیازی به جعل اشیا به نام پیامبر نداشت. آنها روابط خوبی با آلمان داشتند. بعضی از اشیایی را که برایشان مهم بود به آلمان میفرستادند تا به صورت دقیق درباره آنها تحقیق شود مثلاً تکهای از نامه منتسب به پیامبر را فرستادند آزمایش و اسکن انجام دادند سپس متوجه شدند که مربوط به همان زمان پیامبر است. البته در خانقاهها هم اشیایی نگهداری میشده که احتمال دروغین بودن آنها وجود دارد، اما امپراتوری عثمانی نیازی به این دروغها نداشت، چون رقیبی نداشتند تا خود را بهتر و معتبرتر نشان بدهند. نمیتوان گفت قطعاً آن اشیا مرتبط به پیامبر است، اما به هر حال همه اشیا جمعآوری شده را راستیآزمایی میکردند. سلاطین عثمانی جبه و عمامه و شمشیر منتسب به پیامبر را نصف روز به تن میکردند تا تأیید شوند. وقتی امپراتوری عثمانی از بین رفت پادشاه سعودی این اشیا را میخواست برای همین به مذاکره با ترکیه پرداخت تا اینها را به دولت سعودی هدیه کند حتی اعلام کردند در ازای آنها یکچهارم نفت سعودی مادام برای شما باشد، اما آن زمان آتاتورک این کار را نکرد و نپذیرفت.