از بندر پاسنی تا کریدور ترامپ؛ کلان پروژه بزرگ مهار چین و ایران

  • 2025-11-05 09:00

در سال‌های اخیر تحولات زیرساختی و کریدوری دیگر صرفاً پروژه‌های اقتصادی محسوب نمی‌شوند، بلکه بیش از هر زمانی در طول تاریخ این کریدورها به ابزارهای کلیدی اعمال قدرت و بازآرایی نظم ژئوپلیتیکی بدل شده‌اند چرا که در چارچوب نوین رقابت قدرت‌های بزرگ، «جغرافیا» به اصلی‌ترین صحنه و «اتصال» به کلیدی‌ترین ابزار اعمال اراده و تحمیل مطلوبیت‌ها به دیگر قدرت‌ها و بازیگران تبدیل شده است.

دکتر نوید کمالی، تحلیل‌گر مسائل قفقاز جنوبی

اندیشکده زاویه: ما وارد دورانی شده‌ایم که می‌توان آن را عصر جنگ کریدورها نامید. امروز، کنترل شریان‌های تجاری، انرژی و داده، به مراتب تعیین‌کننده‌تر از تصرف فیزیکی سرزمین‌هاست. به همین دلیل نیز در طی سالیان اخیر رقابت شدیدی بین قدرت‌های جهان برای دسترسی و کسب کنترل بر شریان‌های اقتصادی و تجاری و ارتباطی شکل گرفته است. برای فهم بهتر این موضوع بایستی به این نکته توجه داشت که در این معماری نوین قدرت، هر بندر، هر خط لوله و هر جاده، نه یک پروژه عمرانی، بلکه یک بیانیه راهبردی است و در همین بستر است که خبر پیشنهاد پاکستان به ایالات متحده آمریکا برای توسعه و مدیریت بندر «پاسنی» در سواحل بلوچستان دارای اهمیت شده و رمزگشایی ابعاد و تبعات آن دارای اهمیت راهبردی و حیاتی می‌شود!

این اقدام دولت پاکستان، در نگاه اول و با ذهنیتی ساده‌اندیش، یک تفاهم اقتصادی دوجانبه به نظر می‌رسد، اما با نگاهی عمیق‌تر و آگاهانه‌تر در می‌یابیم که این پیشنهاد رونمایی از یک جبهه جدید در رقابت‌های ژئوپلیتیک جهانی و نقطه عطفی در تلاش برای بازطراحی نقشه قدرت در قلب اوراسیاست. این پروژه بالقوه که احتمالاً با استقبال و سرمایه‌گذاری دولت آمریکا روبرو خواهد شد، لنگرگاه جنوبی یک استراتژی جامع برای محاصره ژئواکونومیک رقبای شرقی و به حاشیه راندن کریدورهای مستقل منطقه‌ای است.

با توجه به اهمیت موضوع پرسش کلیدی پیش روزی دوستداران و دغدغه‌مندان منافع ملی کشورمان صرفاً این نیست که این بندر چه تأثیری بر موازنه قوا در دریای عرب دارد، بلکه این است که چگونه این نقطه کوچک بر نقشه ساحل دریای عمان، به اهرمی برای دگرگون ساختن معادلات قدرت از اقیانوس هند تا فلات قفقاز بدل خواهد شد و چه پیامدهای حیاتی برای امنیت و توسعه بلندمدت کشورمان به همراه خواهد داشت؟ در ادامه و با نگاهی دقیق و چند وجهی به این پرسش پاسخ داده خواهد شد.

پاسنی، فراتر از یک بندر

برای درک اهمیت راهبردی بندر پاسنی، باید آن را از سه منظر مکمل اقتصادی، ژئوپلیتیکی و نظامی – امنیتی واکاوی کرد. در لایه نخست، یعنی بعد اقتصادی، این پروژه یک پاسخ مستقیم به دغدغه فزاینده غرب در خصوص «امنیت زنجیره تأمین» مواد معدنی حیاتی است. ایالت بلوچستان پاکستان، میزبان ذخایر عظیمی از مس، طلا، آنتیموان و فلزات نادر خاکی مانند نئودیمیم است که در صنایع پیشرفته، از تولید باتری خودروهای الکتریکی گرفته تا فناوری‌های موشکی و الکترونیک، کاربرد انحصاری دارند. تسلط چین بر بخش بزرگی از فرآوری این مواد در سطح جهان، به پاشنه آشیل استراتژیک غرب تبدیل شده است.

بندر پاسنی، با اتصال مستقیم ریلی به معادن «ریکو دیک» و دیگر مناطق معدنی پاکستان، عملاً یک دروازه اختصاصی برای صادرات این منابع به ایالات متحده و شکستن انحصار چین ایجاد می‌کند. این اقدام، بخشی از راهبرد کلان واشنگتن برای ایجاد زنجیره‌های تأمین دوست – محور و کاهش وابستگی به رقبای راهبردی خواهد بود.

لایه دوم، بعد ژئوپلیتیکی است که شاید مهم‌ترین وجه این طرح باشد. استقرار یک بندر تحت مدیریت آمریکا در فاصله تنها ۱۱۳ کیلومتری «گوادر»، که نماد سرمایه‌گذاری ۶۰ میلیارد دلاری چین در قالب «کریدور اقتصادی چین و پاکستان» یا همان CPEC است، یک اقدام موازنه منفی آشکار و بی‌سابقه محسوب می‌شود. گوادر قرار بود نقطه پایانی ابتکار «کمربند – راه» یا همان BRI و شاهراه اتصال چین به آب‌های گرم و بازارهای غرب آسیا و آفریقا باشد. حضور آمریکا در پاسنی، این شاهراه را مستقیماً زیر سایه نظارت اطلاعاتی و عملیاتی خود قرار می‌دهد. این امر نه‌تنها اهرم فشار قابل‌توجهی علیه پکن ایجاد می‌کند، بلکه به آمریکا اجازه می‌دهد تا جریان تجارت، انرژی و اطلاعات در این کریدور حیاتی را رصد کرده و در صورت لزوم، در آن اخلال ایجاد کند. این اقدام، کاشت یک غده چرکین و سرطانی با عوارضی راهبردی است که در قلب مهم‌ترین پروژه ژئواکونومیک چین کار گذاشته می‌شود!

لایه سوم و نهایی، بعد نظامی – امنیتی است. هرچند در طرح اولیه بر ماهیت غیرنظامی بندر تأکید شده، اما در منطق ژئوپلیتیک، تفکیک کامل کاربری‌های تجاری و نظامی در چنین نقاط راهبردی‌ای تقریباً ناممکن است. پاسنی می‌تواند به یک پایگاه لجستیکی دو منظوره برای پشتیبانی از ناوگان دریایی آمریکا در اقیانوس هند، یک مرکز جمع‌آوری اطلاعات سیگنالی برای رصد فعالیت‌های دریایی در دریای عمان و تنگه هرمز، و سکویی برای واکنش سریع به بحران‌های احتمالی در منطقه خلیج فارس و افغانستان تبدیل شود. این حضور، قدرت فرافکنی واشنگتن را در محیط پیرامونی کشورمان به شکل چشمگیری افزایش داده و حلقه محاصره امنیتی را تنگ‌تر می‌کند.

سودای پر عارضه پاکستان!

انگیزه‌های پاکستان از ارائه چنین پیشنهادی، در چارچوب یک قمار ژئوپلیتیکی پرخطر قابل فهم است. اسلام‌آباد با این کار، سیاست معمول و سنتی خود مبنی بر موازنه‌سازی میان قدرت‌های بزرگ را به سطح جدیدی ارتقا می‌دهد. این کشور از یک سو به دنبال کاهش وابستگی اقتصادی شدید خود به چین و جذب سرمایه و فناوری غربی برای مقابله با بحران‌های مالی داخلی است و از سوی دیگر، تلاش می‌کند با دادن امتیاز به واشنگتن، اهرم فشار خود را در مقابل پکن افزایش دهد. با این حال، این بازی بر لبه تیغ حرکت کردن است و می‌تواند ثبات نسبی سیاسی و امنیتی پاکستان را قربانی منافع کوتاه‌مدت کند.

ا

برای چین نیز، این اقدام پاکستان و  دعوت از آمریکا برای سرمایه‌گذاری در بندر پاسنی یک شکست راهبردی سنگین و زنگ خطری جدی در مورد کیفیت تعهد و وفاداری شرکا و همپیمانان منطقه‌ای به سرمایه‌گذاری‌های چین در کشورهایشان است. این اقدام پاکستان روابط پکن و اسلام‌آباد را خدشه‌دار کرده و نشان می‌دهد که تعهدات بلندمدت کشورهای سست بنیاد اقتصادی می‌تواند در برابر وسوسه‌های مالی و سیاسی کوتاه‌مدت رنگ ببازد. این امر همچنین اعتبار جهانی ابتکار کمربند-راه را به چالش می‌کشد و به دیگر کشورها این پیام را می‌دهد که جایگزین‌های غربی نیز برای توسعه زیرساخت‌ها وجود دارد.

فرای موارد فوق، اقدام پاکستان برای کشورمان نیز پیامدهای مستقیم و نگران‌کننده به همراه دارد. نخست، استقرار آمریکا در پاسنی، عملاً یک جبهه جدید فشار در مرزهای جنوب شرقی ما می‌گشاید. این حضور، علاوه بر تهدیدات امنیتی و اطلاعاتی، پروژه بندر چابهار را نیز به شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد. چابهار که به‌عنوان تنها بندر اقیانوسی کشورمان و یک قطب ترانزیتی برای اتصال هند به افغانستان و آسیای میانه طراحی شده، با رقابتی نامتقارن از سوی یک بندر تحت حمایت مستقیم آمریکا و یک بندر تحت حمایت چین که هر دو در پاکستان و مجاورت چابهار قرار دارند مواجه خواهد شد. این در حالی است که واشنگتن با لغو معافیت‌های تحریمی چابهار، عملاً تلاش کرده تا این پروژه را از کار بیندازد. بنابراین، سناریوی پاسنی را باید در کنار فشار بر چابهار تحلیل کرد و ان اینکه یک استراتژی گازانبری برای خنثی‌سازی ظرفیت‌های ژئوپلیتیکی کشورمان در سواحل مکران در جریان است!

حلقه محاصره از بلوچستان تا قفقاز

تأثیرات راهبردی پروژه پاسنی به مرزهای جنوبی کشورمان محدود نمی‌شود. اگر دقیق‌تر به موضوع نگاه کنیم، این بندر را باید «لنگرگاه جنوبی» یک استراتژی اوراسیایی بزرگ‌تر برای مهار کریدورهای رقیب دانست. هدف نهایی، ایجاد یک محور ترانزیتی عمودی تحت کنترل غرب است که از دریای عرب آغاز شده و با عبور از پاکستان و افغانستان، به آسیای میانه و نهایتاً قفقاز جنوبی و دریای سیاه متصل می‌شود. این محور که گاه از آن با عنوان «کریدور لاجورد» یا نسخه‌های توسعه‌یافته آن یاد می‌شود، به طور مستقیم با کریدورهای شرقی-غربی چین و کریدورهای شمالی-جنوبی تحت راهبری کشورمان و روسیه مانند کریدور حمل‌ونقل بین‌المللی شمال-جنوب موسوم به INSTC رقابت می‌کند.

در این چارچوب، تحولات قفقاز جنوبی که پس از جنگ دوم قره‌باغ شاهد افزایش نفوذ غرب و ترکیه بوده است، معنایی مضاعف می‌یابد. کریدور میانی (مسیر ترانس-کاسپین) که با هدف دور زدن کشورمان و روسیه طراحی شده، با وجود یک پایگاه لجستیکی قدرتمند مانند پاسنی در جنوب، به شکل چشمگیری تقویت می‌شود. پاسنی می‌تواند به مبدأ ارسال کالا و تجهیزات به سمت آسیای میانه و قفقاز تبدیل شده و جذابیت مسیرهای ترانزیتی ایران را برای کشورهای محصور در خشکی این مناطق کاهش دهد. این سناریو، به مهار همزمان ابتکار کمربند-راه چین در قفقاز که بخشی از آن می‌توانست از خاک ایران عبور کند و تضعیف اهرم ژئوپلیتیکی کشورمان در این منطقه حساس منجر خواهد شد. در واقع، آمریکا با اتصال دو جبهه رقابت در دریای عمان و قفقاز، یک بن‌بست ژئواکونومیک علیه محور تهران-مسکو-پکن ایجاد می‌کند و تلاش دارد تا این سه قدرت را در خشکی محصور و از مسیرهای اصلی تجارت جهانی منزوی سازد.

نتیجه‌گیری

با عنایت به آنچه بیان شد، تحلیل پیشنهاد دولت پاکستان به دولت آمریکا مبنی بر دعوت به سرمایه‌گذاری و توسعه بندر پاسنی به وضوح نشان می‌دهد که این پروژه، اقدامی فراتر از یک طرح اقتصادی دوجانبه بوده و در بطن خود، یک راهبرد کلان برای بازآرایی نقشه ژئوپلیتیک اوراسیا، تکمیل زنجیره مهار چین و تشدید محاصره راهبردی کشورمان را پنهان کرده است. فعال شدن این کریدور آمریکایی، نه‌تنها امنیت ملی و منافع اقتصادی ما را در آب‌های جنوبی به چالش می‌کشد، بلکه با تسری رقابت به حوزه قفقاز، موقعیت ترانزیتی و نفوذ راهبردی کشورمان در شمال را نیز تهدید می‌کند و محور تهران-مسکو-پکن را در معرض یک انزوای ژئواکونومیک پرهزینه قرار می‌دهد. در مواجهه با این چالش پیچیده، انفعال راه به جایی نخواهد برد و یک پاسخ جامع باید در دستور کار قرار گیرد که در گام نخست، مستلزم ارتقای هماهنگی میان کشورمان، چین و روسیه به سطح یک ائتلاف کریدوری عملیاتی با چارچوب‌های امنیتی و اقتصادی مشترک است. همزمان، بهترین واکنش عملی در داخل، به راه انداختن یک جهاد زیرساختی برای تکمیل فوری کریدور شمال-جنوب به عنوان یک پروژه ملی حیاتی است تا جذابیت مسیرهای جایگزین افزایش یابد. این تلاش‌ها باید با یک دیپلماسی فعال و هوشمند با همسایگانی چون پاکستان تکمیل شود تا ضمن تبیین پیامدهای بی‌ثبات‌کننده میزبانی از قدرت‌های متخاصم، بر مزیت‌های همکاری منطقه‌ای تأکید گردد و نهایتاً با تمرکز بر مزیت‌های منحصربه‌فرد چابهار و تبدیل آن به یک قطب صنعتی مستقل، این راهبرد جامع تکمیل شود. ما در آستانه دورانی قرار گرفته‌ایم که در آن، «مسیرها» به اندازه «مقاصد» اهمیت دارند و سرنوشت قدرت و منزلت کشورمان به توانایی ما در ترسیم، ساخت و حفاظت از این شریان‌های حیاتی بستگی خواهد داشت.

مطالب بیشتر:

تحرکات سفیر آمریکا در منطقه؛ تلاش برای ائتلاف‌سازی ترکیه و اسرائیل علیه ایران!

سخنان اخیر سفیر آمریکا در بحرین درباره همکاری ترکیه و اسرائیل از خزر تا مدیترانه، یکی از حلقه‌های مهم و کلیدی طرح واشنگتن برای تشکیل جبهه‌ای ضدایرانی است. این راهبرد…

تحلیلی بر سفر رئیس‌جمهور ترکیه به کویت، قطر و عمان

سفر اخیر رئیس‌جمهور ترکیه به کویت، قطر و عمان، هرچند با اهداف اقتصادی و تجاری امیدوارکننده‌ای انجام شد، اما در پس این روابط ریسک‌های قابل‌توجهی نهفته است. اولویت‌های سرمایه‌گذاری کشورهای…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب پیشنهادی

تحرکات سفیر آمریکا در منطقه؛ تلاش برای ائتلاف‌سازی ترکیه و اسرائیل علیه ایران!

تحرکات سفیر آمریکا در منطقه؛ تلاش برای ائتلاف‌سازی ترکیه و اسرائیل علیه ایران!

از بندر پاسنی تا کریدور ترامپ؛ کلان پروژه بزرگ مهار چین و ایران

از بندر پاسنی تا کریدور ترامپ؛ کلان پروژه بزرگ مهار چین و ایران

تحلیلی بر سفر رئیس‌جمهور ترکیه به کویت، قطر و عمان

تحلیلی بر سفر رئیس‌جمهور ترکیه به کویت، قطر و عمان

راز بقای روسیه در مقابل تحریم‌ها

راز بقای روسیه در مقابل تحریم‌ها

عمان؛ پل ژئوپلیتیک جدید قفقاز جنوبی برای گسست از وابستگی و تنش

عمان؛ پل ژئوپلیتیک جدید قفقاز جنوبی برای گسست از وابستگی و تنش

بحران آب در ترکیه؛ شمارش معکوس تا روز صفر

بحران آب در ترکیه؛ شمارش معکوس تا روز صفر