الگوهای امنیتی جدید در قفقاز جنوبی و منافع ایران

  • 2025-10-09 12:36

از منظر راهبردی، ایران باید سیاست خارجی خود را در قفقاز جنوبی از رویکرد آرمان‌گرایانه به سمت آرمان‌گرایی واقع‌گرایانه پیش ببرد. تمرکز بر منطق قدرت، به جای روایت‌های تاریخی صرف، در این برهه حساس ضروری است.

مصطفی باباجانی پژوهشگر مسائل قفقاز جنوبی

اندیشکده زاویه: فروپاشى اتحاد شوروى در سال ،۱۹۹۱ فرصتى را ایجاد کرد تا کشورهاى منطقه و بازیگران بین‌المللى به بازیابى و بازتعریف منافع ملى خود در حوزه قفقاز و در نتیجه به ترسیم معادلات جدیدى در روابط خود با کشورهاى تازه استقلال همت گمارند.

آمریکا، اروپا، روسیه، ایران، ترکیه، چین، هند و پاکستان اصلى ترین بازیگران صحنه قفقاز هستند که در تلاش براى برقرارى رابطه و حضور در عرصه منطقه قفقاز می‌باشند. هر چند، این تلاش‌ها همسو و یکنواخت نیست و هر کشورى بنا به ملاحظات و اولویت‌هاى استراتژیکى، اقتصادى، سیاسى و فرهنگى به تعقیب منافع و اهداف خود پرداخته که البته منجر به طیف بندى هاى استراتژیک منطقه‌اى و جهانى در این منطقه حساس شده است و از طرفى، کشورهاى این منطقه نیز به دلیل برخوردارى ازموقعیت‌هاى ژئوپلیتیکی و تاریخى، راهکارهاى متفاوتى را براى حفظ استقلال و تحکیم ثبات و امنیت خود انتخاب کرده‌اند که معادلات امنیتى و سیاسى منطقه قفقاز را بسیار پیچیده کرده است.

 تجربه تاریخ نشان داده که منطقه قفقاز همیشه حائز اهمیت بوده است و به لحاظ جغرافیایى، یکى از مناطق ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک جهان به شمار مى‌رود. موقعیت جغرافیایى این منطقه در طول تاریخ نقش ارتباطى و تجارى مهمى را بین اروپا و آسیا بازى کرده است. به همین دلیل، قدرت‌هاى منطقه‌اى و جهانى همواره خواهان تسلط براین منطقه بوده‌اند.

منطقه قفقاز جنوبی همواره به عنوان یک پل ژئوپولیتیک میان اروپا، آسیای مرکزی و خاورمیانه عمل کرده است. این منطقه به دلیل منابع انرژی، مسیرهای ترانزیتی و موقعیت استراتژیک، صحنه رقابت قدرت‌های بزرگ مانند روسیه، ترکیه، ایالات متحده، رژیم اسرائیل و ایران بوده است. در سال‌های اخیر، به ویژه پس از جنگ دوم قره‌باغ در 2020 و تحولات 2023، الگوهای امنیتی در این منطقه دستخوش تغییرات اساسی شده‌اند. توافق صلح ارمنستان و آذربایجان در 8 آگوست 2025، با میانجی‌گری ترامپ که شامل مدیریت 99 ساله کریدور زنگزور توسط ایالات متحده است، نمادی از این تغییرات است. این تحولات نه تنها توازن قدرت را به نفع ترکیه و آذربایجان تغییر داده، بلکه منافع امنیتی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران را به چالش خواهد کشید.

آخرین تحولات در ژئوپولتیک قفقاز

در دو دهه گذشته، منطقه قفقاز شاهد کاهش نفوذ روسیه به عنوان هژمون سنتی بوده است. جنگ اوکراین و تحریم‌های غرب، روسیه را وادار به تمرکز بر جبهه‌های داخلی کرده و خلأ استراتژیک در قفقاز ایجاد کرده است. ترکیه با حمایت از آذربایجان در جنگ‌های قره‌باغ، نفوذ خود را گسترش داده و مسیرهای ترانزیتی مانند کریدور زنگزور را به عنوان بخشی از “مسیر تورانی” به آسیای مرکزی پیش می‌برد. ایالات متحده نیز با ورود به میانجی‌گری صلح، حضور خود را در منطقه تثبیت کرده و کریدور زنگزور را به ابزاری برای فشار بر ایران تبدیل کرده است.

علاوه بر این، ادغام قفقاز جنوبی با خاورمیانه درحال شکل‌گیری است. ادغام ناشی از پیوندهای انرژی، امنیتی و سیاسی میان کشورها، منطقه را به یک مجموعه امنیتی واحد تبدیل کرده که در آن ترکیه، ایران و روسیه نقش محوری دارند. اسرائیل نیز با تقویت روابط با آذربایجان، پایگاه‌های اطلاعاتی و نظامی در نزدیکی مرزهای ایران ایجاد کرده که تهدیدی مستقیم برای امنیت تهران محسوب می‌شود. ارمنستان نیز در مقابل، به سمت غرب و اتحادیه اروپا گرایش یافته و روابط خود با روسیه را کاهش داده است. هرچند در ظاهر روابط خود را با ایران عادی نمایش می دهد و روابط دیپلماتیک خود را در سطوح بالا حفظ کرده است، درحالی که حاکمیت فعلی ارمنستان تحت تاثیر غرب قرار دارد.

این تحولات، الگوهای امنیتی را از مدل روسی‌محور به یک سیستم چندقطبی تغییر داده که در آن ایالات متحده و ترکیه بازیگران اصلی هستند. گزارش‌های ژئوپولیتیکی نشان می‌دهند که این تغییرات، ریسک‌های امنیتی در قفقاز، آسیای مرکزی و خاورمیانه را افزایش داده است.

الگوهای امنیتی جدید

الگوهای امنیتی جدید در قفقاز بر پایه سه عنصر اصلی شکل گرفته‌اند:

  1. چندقطبی‌سازی امنیت: کاهش هژمونی روسیه و ورود بازیگران غربی مانند ایالات متحده و اتحادیه اروپا، امنیت منطقه را چندقطبی کرده است. کریدور زنگزور نه تنها مسیر انرژی غیرروسی به اروپا فراهم می‌کند، بلکه ابزاری برای کنترل جریان‌های ترانزیتی است. این الگو، تهدیدی برای مسیرهای سنتی انرژی روسیه و ایران است.
  2. پیوندهای منطقه‌ای با خاورمیانه: قفقاز جنوبی اکنون بخشی از “مجموعه امنیتی خاورمیانه” است. تنش‌های ایران-اسرائیل به قفقاز نیز کشیده شده و باکو به عنوان متحد رژیم صهیونی، نقش کلیدی ایفا می‌کند. ترکیه نیز با تمرکز بر هویت تورانی، نفوذ فرهنگی و اقتصادی خود را گسترش می‌دهد.
  3. تمرکز بر اتصالات اقتصادی و امنیتی: پروژه‌های ترانزیتی مانند زنگزور، امنیت را با اقتصاد پیوند زده‌اند. این الگوها، ریسک‌های ژئوپولیتیکی مانند تغییرات مرزها و نفوذ خارجی را افزایش می‌دهند. ایران، با مرز مشترک با آذربایجان و ارمنستان، مستقیماً تحت تأثیر قرار گرفته است. یکی از اهداف چنین پروژه هایی در تنگنا قرار دادن ایران از شقوق گوناگون است. کارشناسان فن از این توطئه به عنوان «خفگی ژئوپلتیک» یاد می کنند.

این الگوها، از یک سو فرصت‌هایی برای تجارت و انرژی ایجاد می‌کنند، اما از سوی دیگر، ریسک‌های امنیتی مانند نفوذ اسرائیل و ایالات متحده را تشدید می‌کنند.

منافع جمهوری اسلامی ایران و چالش‌ها

ایران منافع حیاتی در قفقاز دارد که شامل امنیت مرزها، تجارت انرژی و جلوگیری از نفوذ رقبا است. سهم ایران از تجارت با قفقاز کمتر از 5 درصد است، اما منطقه برای امنیت شمال غربی کشور حیاتی است. توافق زنگزور، مسیر غیرترکی – آذربایجانی ایران به منطقه را قطع کرده و مرزهای شمال غربی را به محیط امنیتی ایالات متحده تبدیل می‌کند.

تهدیدها

  • نفوذ ایالات متحده و اسرائیل: مدیریت آمریکایی زنگزور، حلقه فشار بر ایران را کامل می‌کند و امکان پایگاه‌های اطلاعاتی اسرائیلی را افزایش می‌دهد.
  • کاهش نفوذ روسیه: ایران به لحاظ تاریخی از سلطه روسیه در منطقه استفاده می کند، اما اکنون با خلأ روسی مواجه است.
  • مسیرهای انرژی جایگزین: این تغییرات، وابستگی اروپا به انرژی روسی – ایرانی را کاهش می‌دهد و اقتصاد ایران را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
  • ریسک‌های داخلی: تنش‌ها می‌تواند اقوام آذری در ایران را تحت تأثیر قرار دهد و امنیت داخلی را تهدید کند.

فرصت‌ها

  • اتحاد با روسیه و چین: ایران می‌تواند با تقویت روابط با روسیه (مانند توافق راهبردی جامع) و چین، در برابر فشار غرب ایستادگی کند. مانورهای نظامی در دریای خزر و معاملات انرژی، نمونه‌هایی از این همکاری هستند.
  • میانجی‌گری متوازن: ایران می‌تواند نقش میانجی بین ارمنستان و آذربایجان ایفا کند و نفوذ خود را بازسازی کند.
  • اتصالات اقتصادی: توسعه مسیرهای ترانزیتی جایگزین مانند کریدور شمال-جنوب و کریدور ارس می‌تواند منافع اقتصادی ایران را حفظ کند.

ارزیابی‌ها نشان‌دهنده این است که جمهوری اسلامی ایران ناشی از غفلت دو دهه‌ای در بازسازی قدرت نرم و سخت، با موضع ضعف و موقعیت شکننده در قفقاز جنوبی روبروست. برخی از منتقدین این وضعیت، آن را مشابه معاهده ترکمنچای و نمادی از افول نفوذ ایران می‌دانند.

ارزیابی راهبردی

از منظر راهبردی، ایران باید سیاست خارجی خود را از رویکرد آرمان‌گرایانه به سمت آرمان‌گرایی واقع‌گرایانه پیش ببرد. تمرکز بر منطق قدرت، به جای روایت‌های تاریخی صرف، در این برهه حساس ضروری است. هر کدام از بازیگران در قفقاز الگویی مطلوب از همکاری را که بیشتر ناشی از امنیت آن است، را پیشنهاد داده‌اند. بهترین الگوی همکاری میان کشورهای مستقر در این محدوده است که شامل روسیه، ایران، آذربایجان، ارمنستان، گرجستان و ترکیه را شامل می‌شوند.

برخی از بازیگران قفقاز خواهان ورود قدرت‌های غربی به این عرصه هستند. آمریکا، رژیم صهیونیستی و اروپا سه قدرت نامأنوس با قفقاز هستند که وجود آن‌ها باعث چالش‌ها و تنش‌های امنیتی و نظامی در این منطقه شده است. نقش روسیه و ایران در قفقاز بسیار تاثیرگذار است که نباید از آن غافل شد. حاکمیت سیاسی در مسکو و تهران می‌بایست بازی تاثیرگذاری در قفقاز را ارائه کنند تا خلا قدرت باعث طمع رقبا و دشمنان آنان نگردد.

 پیشنهادات

  • تقویت اتحاد با روسیه و چین برای مقابله با تحریم‌ها و فشارهای غربی؛
  • سرمایه‌گذاری در دیپلماسی اقتصادی برای حفظ سهم در تجارت قفقاز؛
  • توسعه قابلیت‌های نظامی در مرزهای شمالی برای جلوگیری از نفوذ خارجی؛
  • حمایت از توازن منافع منطقه‌ای، مانند حفظ تمامیت ارضی ارمنستان برای جلوگیری از تغییرات مرزها.

بدون این تغییرات، ایران ریسک انزوای بیشتر و از دست دادن موقعیت استراتژیک را دارد.

نتیجه‌گیری

تحولات ژئوپولتیک عمده‌ای که در منطقه قفقاز طی سال‌های گذشته رخ داده، الگوهای دفاعی ایران را دچار چالش‌های جدی کرده است. ایران با وجود اشتراکات تاریخی، فرهنگی، اقتصادی با کشورهای منطقه قفقاز، الگوی دفاعی مناسبی برای رویارویی با تحولات ژئوپلتیک منطقه نداشته است و ممکن است در آینده باز هم با چالش‌های دفاعی و امنیتی متعدد روبرو گردد.

الگوهای امنیتی جدید در قفقاز، با تمرکز بر چندقطبی‌سازی و ادغام با خاورمیانه، چالش‌های جدی برای منافع ایران ایجاد کرده‌اند. توافق زنگزور(کریدور ترامپ) و کاهش نفوذ روسیه، تهران را در موقعیت دفاعی قرار داده است. با این حال، با اتخاذ رویکردهای راهبردی مانند تقویت اتحادها و سرمایه‌گذاری اقتصادی، ایران می‌تواند فرصت‌هایی برای بازسازی نفوذ خود بیابد. کلید موفقیت، گذار از غفلت گذشته به اقدام فعالانه در منطق قدرت است. این تحلیل نشان می‌دهد که بدون تغییرات فوری، تضعیف موقعیت ژئوپولیتیک ایران ادامه خواهد یافت.

مطالب بیشتر:

رزمایش وحدت۲۰۲۵؛ همگرایی جهان ترک در سایه واگرایی از روسیه

رزمایش وحدت ۲۰۲۵ را که با حضور نیروهای نظامی آذربایجان، ازبکستان، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان برگزار خواهد شد، نه صرفاً تمرینی نظامی، بلکه نخستین تلاش منسجم برای استانداردسازی تاکتیک‌ها و…

درس روسیه از جنگ اوکراین و احیای نظامی خود

در نخستین ماه‌های تهاجم به اوکراین، ارتش روسیه با تصور غلط از یک پیروزی سریع، با شکست‌های سنگینی روبرو شد. اما برخلاف تصور بسیاری، مسکو تسلیم نشد و در عوض،…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب پیشنهادی

رزمایش وحدت۲۰۲۵؛ همگرایی جهان ترک در سایه واگرایی از روسیه

رزمایش وحدت۲۰۲۵؛ همگرایی جهان ترک در سایه واگرایی از روسیه

درس روسیه از جنگ اوکراین و احیای نظامی خود

درس روسیه از جنگ اوکراین و احیای نظامی خود

تحلیلی بر راهبرد ایران در آسیای مرکزی و قفقاز

تحلیلی بر راهبرد ایران در آسیای مرکزی و قفقاز

«قفقاز» مقصد تازه سرمایه‌گذاری عربستان در راستای نفوذ ژئوپلیتیک

«قفقاز» مقصد تازه سرمایه‌گذاری عربستان در راستای نفوذ ژئوپلیتیک

استاد دانشگاه مک‌مستر کانادا در گفتگو با اندیشکده زاویه: ایران بازیگری با «کارنامه پاک» در قفقاز است

استاد دانشگاه مک‌مستر کانادا در گفتگو با اندیشکده زاویه: ایران بازیگری با «کارنامه پاک» در قفقاز است

نقش ژئوپولیتیک قفقاز جنوبی در استراتژی ایران در برابر چالش‌های ترانزیتی و تحریمی

نقش ژئوپولیتیک قفقاز جنوبی در استراتژی ایران در برابر چالش‌های ترانزیتی و تحریمی