چرخش راهبردی؛ واکاوی دیدار اردوغان و پاشینیان در شانگهای

  • 2025-09-04 17:28

چه شد که دشمنی دیرینه ترکیه و ارمنستان جای خود را به گفت‌وگو در حاشیه نشست شانگهای داد؟ تحلیل این رویداد نشان می‌دهد ترکیبی از پیروزی نظامی آذربایجان، تضعیف روسیه، بحران اقتصادی ترکیه و جاه‌طلبی‌های شخصی اردوغان، محرک این چرخش دیپلماتیک غیرمنتظره بوده است.

اندیشکده زاویه – اختصاصی: دیدار اخیر رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه و نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان، در حاشیه نشست سازمان همکاری شانگهای (SCO) در تیانجین چین، که در ۳۱ اوت تا ۱ سپتامبر ۲۰۲۵ برگزار شد، نشان‌دهنده یک نقطه عطف در روابط پرتنش دو کشور است. این دیدار، که بر روابط دوجانبه، همکاری‌های اقتصادی و روند صلح در قفقاز جنوبی تمرکز داشت، اولین تعامل مستقیم رهبران دو کشور در این سال بود و بر اهمیت حفظ رویکردهای سازنده برای ایجاد اعتماد متقابل تأکید کرد. با وجود عدم روابط دیپلماتیک رسمی و بسته بودن مرزها از سال ۱۹۹۳، این رویداد بیانگر چرخشی در سیاست خارجی ترکیه است که از دیدگاه ژئوپولتیک، اقتصاد سیاسی، مکاتب روابط بین‌الملل و روانشناختی سیاسی اردوغان قابل بررسی است. در این تحلیل، ابتدا ریشه‌های تاریخی اختلافات را مرور می‌کنیم و سپس عوامل مؤثر بر این چرخش را واکاوی می‌نماییم.

ریشه‌های اختلاف ترکیه و ارمنستان به دوران امپراتوری عثمانی بازمی‌گردد. اصلی‌ترین نقطه تنش، آنچه ارمنی‌ها “نسل‌کشی ۱۹۱۵” می‌نامند، است که طی آن بیش از ۱.۵ میلیون ارمنی در جریان جنگ جهانی اول توسط نیروهای عثمانی کشته یا تبعید شدند. ترکیه این رویداد را انکار کرده و آن را به عنوان تلفات جنگی ناشی از شورش‌های داخلی توصیف می‌کند، که این انکار، مانع اصلی به رسمیت شناختن بین‌المللی آن شده است. این مسئله نه تنها یک اختلاف تاریخی است، بلکه به هویت ملی هر دو کشور گره خورده: برای ارمنی‌ها، نماد رنج و هویت دیاسپورایی است، در حالی که برای ترکیه، بخشی از انکار میراث عثمانی منفی به شمار می‌رود. عامل دوم، مناقشه قره‌باغ است. ترکیه از دهه ۱۹۹۰، در حمایت از آذربایجان – که با آن پیوندهای قومی و زبانی دارد – مرزهای خود با ارمنستان را بست و روابط دیپلماتیک را تعلیق کرد. این اقدام پس از اشغال قره‌باغ توسط ارمنستان در جنگ اول قره‌باغ (۱۹۹۴-۱۹۹۱) رخ داد، که منجر به قطع تجارت و انزوای اقتصادی ارمنستان شد. تنش‌ها با حمایت نظامی ترکیه از آذربایجان در جنگ دوم قره‌باغ (۲۰۲۰) تشدید شد، جایی که ترکیه با ارائه پهپادها و مشاوران نظامی، به پیروزی آذربایجان کمک کرد. این عوامل، ریشه در رقابت‌های قومی – ملی‌گرایانه و منافع انرژی (مانند خطوط لوله آذربایجان-ترکیه) دارند و روابط را به سطح خصمانه رسانده‌اند.

حال، چه عواملی باعث چرخش سیاست خارجی ترکیه و تأکید بر حفظ روابط با ارمنستان شده است؟ از منظر ژئوپولتیک، تغییرات پس از جنگ ۲۰۲۰ قره‌باغ کلیدی است. پیروزی آذربایجان حالت حفظ وضع موجود را تغییر داد و ارمنستان را وادار به عقب‌نشینی کرد، که این امر فرصت‌هایی برای ترکیه ایجاد نمود تا نقش میانجی‌گری در صلح منطقه‌ای ایفا کند. ترکیه، به عنوان متحد نزدیک آذربایجان، اکنون می‌تواند از طریق بازگشایی مرزها و ایجاد کریدورهای حمل‌ونقل مانند “کریدور زنگزور” (که ارمنستان را به آذربایجان متصل می‌کند)، نفوذ خود در قفقاز جنوبی را گسترش دهد.(«راه ترامپ» فرضیه است و در این تحلیل جایگاهی ندارد)

 این کریدور نه تنها دسترسی ترکیه به آسیای مرکزی را تسهیل می‌کند، بلکه بخشی از ابتکار “کمربند میانی” ترکیه برای رقابت با “کمربند و جاده” چین است. همچنین، تضعیف نقش روسیه در منطقه – به دلیل جنگ اوکراین و عدم حمایت مسکو از ارمنستان – خلأیی ایجاد کرده که ترکیه می‌خواهد آن را پر کند. ارمنستان نیز، با چرخش به سمت غرب (مانند تعمیق روابط با اتحادیه اروپا و ایالات متحده)، به دنبال تنوع‌بخشی است، که این امر ترکیه را به عنوان پلی میان شرق و غرب جذاب می‌سازد. از دیدگاه اقتصاد سیاسی، بازگشایی مرزها می‌تواند تجارت دوجانبه را از سطح فعلی ناچیز به میلیاردها دلار افزایش دهد. ترکیه، با اقتصاد مبتنی بر صادرات و انرژی، از دسترسی به بازارهای ارمنستان و فراتر از آن (مانند ایران) سود می‌برد. ارمنستان نیز، که از انزوا اقتصادی رنج می‌برد، می‌تواند از مسیرهای ترانزیتی ترکیه برای صادرات استفاده کند. این عوامل، در چارچوب بحران اقتصادی ترکیه (تورم بالا و کاهش ارزش لیر)، اردوغان را به سمت عمل‌گرایی اقتصادی سوق داده است.

از دیدگاه مکاتب روابط بین‌الملل، این چرخش را می‌توان با واقع گرایی توضیح داد. در واقع گرایی کلاسیک (هانس مورگنتاو)، کشورها بر اساس منافع ملی و تعادل قدرت عمل می‌کنند. ترکیه، با دیدن ضعف ارمنستان پس از ۲۰۲۰، از موقعیت برتر خود برای کسب امتیازات ژئوپولتیک استفاده می‌کند، بدون اینکه به مسائل تاریخی مانند نسل‌کشی بپردازد. این رویکرد، ترکیه را به عنوان قدرت هژمون منطقه‌ای تثبیت می‌کند. از سوی دیگر، لیبرالیسم (مانند نظریه وابستگی متقابل رابرت کوهن و جوزف نای) بر همکاری اقتصادی تأکید دارد.

بازگشایی مرزها و توافقات ۲۰۲۲ (مانند اجازه عبور اتباع کشورهای ثالث) می‌تواند وابستگی اقتصادی ایجاد کند که تنش‌ها را کاهش دهد. ترکیه و ارمنستان می‌توانند از تجارت برای ساخت اعتماد استفاده کنند، که این امر با اصول لیبرالیسم همخوانی دارد. سازه‌انگاری (الکساندر ونت) نیز مفید است: اختلافات نه تنها مادی، بلکه اجتماعی-هویتی هستند. چرخش ترکیه می‌تواند هویت “دشمن” را به “شریک” تغییر دهد، به ویژه با تأکید اردوغان بر “صلح پایدار” که ادراکات را بازسازی می‌کند. این مکاتب نشان می‌دهند که چرخش ترکیه ترکیبی از قدرت‌طلبی، منافع اقتصادی و تغییر هویتی است.

در نهایت، روانشناختی سیاسی اردوغان نقش محوری دارد. اردوغان، با شخصیت کاریزماتیک و ناسیونالیستی، سیاست خارجی را بر اساس “عثمانی‌گرایی جدید” پیش می‌برد، که جاه‌طلبی برای رهبری منطقه‌ای را نشان می‌دهد. از دیدگاه روانشناختی (مانند نظریه تصمیم‌گیری جیمز دیوید باربر)، اردوغان یک رهبر “فعال-مثبت” است: پرجنب‌وجوش، انعطاف‌پذیر و فرصت‌طلب. شکست‌های داخلی (مانند انتخابات محلی ۲۰۲۳) او را به سمت پیروزی‌های خارجی سوق داده، جایی که ایجاد روابط حسنه با ارمنستان می‌تواند تصویر او را به عنوان “صلح‌ساز” تقویت کند. همچنین، عمل‌گرایی او – که در چرخش‌های قبلی مانند روابط با اسرائیل یا عربستان دیده شد – نشان‌دهنده تمایل به تعدیل ایدئولوژی برای بقا سیاسی است. اردوغان، با ریشه‌های اسلام‌گرایانه، از شانگهای (که ترکیه شریک گفتگوی آن است) برای تعادل با غرب استفاده می‌کند، به ویژه در برابر فشارهای ایالات متحده بر ترکیه. این دیدار، بخشی از استراتژی او برای چندجانبه‌گرایی است، که روانشناختی او را به عنوان رهبری که از بحران‌ها فرصت می‌سازد، برجسته می‌کند.

در نتیجه، چرخش ترکیه از خصومت به همکاری با ارمنستان، نتیجه ترکیب عوامل ژئوپولتیک (تغییرات پس از ۲۰۲۰)، اقتصادی (فرصت‌های تجاری) و شخصی (جاه‌طلبی اردوغان) است. این روند، اگرچه می‌تواند به صلح پایدار در قفقاز منجر شود، اما نیازمند حل مسائل عمیق مانند نسل‌کشی است. با ادامه گفت‌وگوها، ترکیه می‌تواند نقش سازنده‌تری ایفا کند، که این امر نه تنها برای منطقه، بلکه برای تعادل جهانی مفید است.

مطالب بیشتر:

۷۶ درصد از افسران ارتش ترکیه فارغ‌التحصیل مدارس نظامی اردوغان هستند

اندیشکده زاویه – رصد: پس از کودتای نافرجام ۲۰۱۶، دولت اردوغان با تعطیلی آکادمی‌های نظامی سنتی و تأسیس «دانشگاه دفاع ملی»، پروژه بازسازی عمیق نیروهای مسلح ترکیه را آغاز کرد.…

ورود آرام انگلستان به بازی بزرگ جدید در قفقاز جنوبی

رقابت استعماری قرن نوزدهم میان امپراتوری‌های روسیه و انگلیس بر سر تسلط بر آسیای مرکزی و قفقاز، معروف به «بازی بزرگ»، امروزه در قالبی جدید و با بازیگرانی متفاوت در…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب پیشنهادی

۷۶ درصد از افسران ارتش ترکیه فارغ‌التحصیل مدارس نظامی اردوغان هستند

۷۶ درصد از افسران ارتش ترکیه فارغ‌التحصیل مدارس نظامی اردوغان هستند

ورود آرام انگلستان به بازی بزرگ جدید در قفقاز جنوبی

ورود آرام انگلستان به بازی بزرگ جدید در قفقاز جنوبی

نقش روسیه در جلوگیری از پیوستن جمهوری آذربایجان به شانگهای

نقش روسیه در جلوگیری از پیوستن جمهوری آذربایجان به شانگهای

تحلیلی بر به رسمیت شناختن نسل‌کشی ارامنه توسط رژیم صهیونیستی

تحلیلی بر به رسمیت شناختن نسل‌کشی ارامنه توسط رژیم صهیونیستی

رقابت ژئوپلیتیک چین و غرب در قفقاز؛ چالش کریدور میانی برای منافع ملی ایران

رقابت ژئوپلیتیک چین و غرب در قفقاز؛ چالش کریدور میانی برای منافع ملی ایران

کاتب چلپی؛ کسی که بزرگ‌ترین کتابخانه امپراتوری عثمانی را تأسیس کرد

کاتب چلپی؛ کسی که بزرگ‌ترین کتابخانه امپراتوری عثمانی را تأسیس کرد