حملات روسیه به سوکار و بازی بزرگ جدید در اوراسیا

حمله اخیر پهپادهای روسی به ترمینال نفتی شرکت سوکار آذربایجان در اودسا، تنها یک حمله نظامی نیست، بلکه پیامی ژئوپلیتیک برای تغییر معادلات انرژی در شرق اروپاست. این حملات که همزمان با ادعاهای آلودگی عمدی محمولههای نفتی گزارش شده، زنگ خطری برای بازار انرژی اروپاست و نشان میدهد که میدان نبرد فراتر از اوکراین، به زیرساختهای حیاتی انتقال انرژی در سراسر اوراسیا کشیده شده است.
دکتر توحید ورستان، کارشناس اقتصاد انرژی
اندیشکده زاویه: پهپادهای روسی با حمله به ترمینال نفتی نوا پشتا و یک پمپ بنزین متعلق به شرکت سوکار آذربایجان در شهر اودسا، خسارات قابل توجهی به این تأسیسات وارد کردند. این امر گویای پیچیدهتر شدن ژئوپلیتیک انرژی به ویژه در شرق اروپاست.
این اقدامات زنگ خطر را در محافل انرژی و دیپلماتیک به صدا درآورده است. بهطوریکه رسانههای رومانی ادعاهایی را مبنی بر آلوده کردن عمدی محمولههای نفتی آذربایجان با غلظت بالای کلر و هدف قرار دادن خط لوله باکو – تفلیس – جیهان گزارش دادند. کارشناسان هشدار میدهند که در صورت تأیید این دخالت، پالایشگاه پتروبرازی رومانی از کار خواهد افتاد و باعث اختلالات پیدرپی در سراسر بازار انرژی منطقهای میشود که به طور بالقوه بحران انرژی گستردهتری در اروپا ایجاد کند.
این امر به هیچ وجه یک اختلال فنی ساده نیست و تحلیلگران انرژی تأکید میکنند که نشاندهنده یک راهبرد ژئوپلیتیکی پرخطر است. در سال ۲۰۲۴، تأسیسات شرکت سوکار در اوکراین مورد حمله قرار گرفت که آسیبپذیری زیرساختهای انرژی در مناطق مستعد درگیری را آشکار میکند.
در مقابل، از آغاز سال موشکهای دوربرد اوکراین به تأسیسات نظامی و انرژی در روسیه اصابت کردهاند و خساراتی را به بار آوردهاند که براساس ادعای ستاد کل اوکراین بیش از ۷۴ میلیارد دلار، معادل ۴.۱۱ درصد از تولید ناخالص داخلی سالانه روسیه، بوده است.
نزدیک به ۸۰ درصد از این حملات، پالایشگاهها و انبارهای نفت را هدف قرار دادند که باعث کمبود سوخت داخلی و اختلال در توانایی روسیه برای تأمین فرآوردههای نفتی به مراکز نظامی نزدیکتر به مرز اوکراین شد. با این حال، از ابتدای ماه آگوست، سلسله حملات اوکراین و روسیه علیه تأسیسات نفت یا گاز نشان میدهد که هدفگیری این دو کشور بسیار فراتر از محدوده میدان نبرد فعلی و به عمق سرزمین اوراسیا نیز رفته است.
در تحلیل علل و چرایی این حمله باید گفت، پس از جنگ روسیه و اوکراین، کشورهای اروپایی به دنبال جایگزینهایی برای انرژی روسیه، از جمله نفت و گاز آذربایجان بودند و موقعیت راهبردی ترکیه، آن را در مرکز این مسیرهای تأمین جایگزین قرار داده است. جنگ ترکیبی اکنون مستقیماً این کریدورها را هدف قرار داده و مرحله جدیدی از رویارویی ژئوپلیتیکی را رقم زده است که در آن امنیت انرژی، ثبات منطقهای و دیپلماسی از نزدیک در هم تنیدهاند.
تحلیلگران هشدار میدهند که حتی اختلالات جزئی در امتداد این کریدورها میتواند باعث نوسانات قیمت، کمبود عرضه و تنشهای ژئوپلیتیکی شود. خط لوله باکو – تفلیس – جیهان، تاسیسات شرکت سوکار و زیرساختهای مرتبط، نه تنها نقاط انتقال انرژی، بلکه نقاط حساس ژئوپلیتیکی هستند که جنگ ترکیبی، پیامرسانی راهبردی و دیپلماسی با هم تلاقی میکنند.
اما حمله اخیر، سومین حمله هدفمند روسیه در هفتههای اخیر به زیرساختهای حیاتی اوکراین و آذربایجان است. حمله به ایستگاه توزیع گاز اورلیوکا، واقع در نزدیکی مرز رومانی، انجام شده که بخش مهم خط لوله گاز ترانس بالکان است و انتظار میرود از طریق آن گاز آذربایجان به اوکراین عرضه شود.
روسیه که همواره به دنبال بازی با کارت انرژی در مقابل اروپا بوده از همکاری راهبردی آذربایجان و ترکیه در حوزه انرژی هراس دارد. به ویژه که اخیرا این همکاری موجب صادرات گاز به سوریه و اوکراین شده که هر دو کشور برای مسکو از اهمیت راهبردی برخوردار است. این اقدامات در کنار همکاری باکو باواشنگتن برای ایجاد کریدور زنگزور که موجب تضعیف مسکو در قفقاز جنوبی شده، همه نشان دهنده بازی محور باکو-آنکارا در حوزه نفوذ مسکو بوده، که این امر موجب خشم پوتین شده است.
در واقع، مسکو با هدف قرار دادن زیرساختهای انرژی، هم پیامی به آذربایجان ارسال کرده و هم اوکراین را کمی تضعیف میکند. از همین روی، تحلیلگران باور دارند که حملات مکرر مسکو به زیرساختهای سوکار تصادفی نبوده و استدلال میکنند که چنین حملاتی نه تنها امنیت انرژی اوکراین را تضعیف میکند، بلکه هدف آن تضعیف همکاری استراتژیک انرژی بین باکو و کیف نیز هست.
فراتر از موارد فوق، باکو به دنبال تصاحب بازار گاز بالکان و شرق اروپا نیز است. برای نمونه، اخیر رومانی با تعمیق همکاری با آذربایجان، گامهای قاطعی برای تقویت امنیت انرژی خود برمیدارد و قصد دارد سالانه تا ۹ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی مایع (LNG) از منطقه دریای خزر وارد کند. این ابتکار که در حال حاضر تحت ارزیابی فنی و مالی مشترک است، نشان دهنده برنامه بخارست به تنوع بخشیدن به ترکیب انرژی خود و تقویت پیوندهای انرژی منطقهای در حوزه دریای سیاه است.
در یک نقطه عطف مهم دیگر و در راستای همکاریهای انرژی منطقهای، شرکت اوکراینی اولین قرارداد خود را برای خرید گاز طبیعی آذربایجان امضا کرد. این قرارداد که با شرکت سوکار انرژی اوکراین – شرکت تابعه اوکراینی شرکت دولتی نفت آذربایجان (سوکار) – منعقد شده است، نه تنها تحولی اساسی در روابط دوجانبه، بلکه در چشمانداز وسیعتر امنیت انرژی اروپای شرقی نیز محسوب میشود.
در مورد دیگر، اسلوونی از همکاری بین شرکت دولتی نفت آذربایجان (سوکار) و شرکت ژئوپلین اسلوونی، بزرگترین تأمینکننده گاز این کشور، حمایت کرده است. در اول آگوست ۲۰۲۴، شرکت سوکار طبق تفاهمنامهای که در ژوئیه همان سال امضا شد، تحویل گاز به اسلوونی را از طریق خط لوله ترانس آدریاتیک آغاز کرد. گاز آذربایجان حدود ۵ درصد از کل مصرف گاز اسلوونی در سال ۲۰۲۴ را تشکیل میداد، البته مذاکرات برای افزایش حجم عرضه ادامه دارد.
تمام موارد فوق گویای آن است که مسکو با هدف گرفتن تاسیسات انرژی سوکار، درپی ارسال پیام به باکو برای جلوگیری از ورود به بازارهای انرژی مسکو است. این امر میتواند با تضعیف اهمیت ژئواکونومیکی مسکو، پیامدهای راهبردی برای کرملین داشته باشد.