همکاری با اسرائیل، راهبرد باکو برای نفوذ عمیقتر در بازار جهانی انرژی

همکاری انرژی میان آذربایجان و اسرائیل صرفاً یک تعامل اقتصادی نیست، بلکه بخشی از یک راهبرد جامع برای تحول ساختاری و افزایش نفوذ منطقهای آذربایجان است. این همکاری با هدف کاهش وابستگی به نفت، بهرهبرداری از فناوریهای پیشرفته و ایجاد توازن استراتژیک در معادلات ژئوپلیتیکی انجام میشود.
اندیشکده زاویه – اختصاصی: در سالهای اخیر، روابط میان جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی وارد مرحلهای نوین و راهبردی شده است که دیگر نمیتوان آن را تنها در قالب همکاریهای دوجانبه تفسیر کرد. اکنون نشانههای برجستهای از همگرایی ژئوپلیتیکی و ژئواقتصادی عمیق بین دو طرف به چشم میخورد که فراتر از مرزهای منطقهای اثرگذاریهای جهانی به دنبال دارد. در این میان، سرمایهگذاری اخیر شرکت دولتی نفت و گاز آذربایجان، «سوکار»، در میدان گازی «تامار» متعلق به اسرائیل نمادی بارز از این تحولات راهبردی است.
طبق توافقات انجام شده، شرکت سوکار موفق شده حدود ۱۰ درصد از سهام میدان گازی «تامار» را در قالب توافقی به ارزش نزدیک به یک میلیارد دلار به دست آورد. این میدان که از سال ۲۰۱۳ وارد فاز بهرهبرداری شده، یکی از منابع اصلی گاز طبیعی اسرائیل به شمار میرود و با ذخایر تخمینی ۳۸۹ میلیارد مترمکعب، جایگاهی راهبردی در امنیت انرژی تلآویو دارد. طبق مفاد قرارداد توسعه این میدان، اعتبار پروژه تا سال ۲۰۳۸ ادامه دارد و امکان تمدید آن تا ۲۰۴۷ نیز پیشبینی شده است. سوکار همچنین اعلام کرده که در سه سال آینده، چاههای جدیدی در این میدان حفر خواهد کرد تا ظرفیت تولید سالانه گاز به حدود ۱۵ میلیارد مترمکعب افزایش یابد.
این اقدام را باید در بستر یک دکترین ژئوپلیتیکی وسیعتر مورد بررسی قرار داد. آذربایجان به عنوان یکی از صادرکنندگان اصلی انرژی به اروپا، در سالهای اخیر تلاش داشته حوزه نفوذ و اثرگذاری خود را به مناطق فراتر از قفقاز گسترش دهد و مشارکت در پروژههای انرژی شرق مدیترانه، نشانهای از تمایل باکو برای تبدیل شدن به یک بازیگر چندوجهی در بازار جهانی انرژی است. چنین اقدامی بیانگر درک عمیق آذربایجان از تحولات ژئوپلیتیکی و ضرورت همگامسازی با تغییرات در الگوی مصرف جهانی انرژی است، جایی که گاز طبیعی در مقام یک سوخت انتقالی نقش مهمی در گذار به سمت انرژیهای پاک ایفا میکند.
از جنبه فنی نیز انتقال دانش از اسرائیل در حوزههایی مانند حفاری فراساحلی و تولید گاز مایع میتواند به ارتقای توانمندیهای سوکار و افزایش امنیت انرژی داخلی آذربایجان کمک شایانی کند. همافزایی ناشی از این همکاری نه تنها موجب توسعه ظرفیتهای فنی میشود بلکه ابزارهای دیپلماتیک بیشتری در اختیار باکو قرار میدهد.
علاوه براین، باکو با ورود به میدانهای گازی اسرائیل، عملاً گامی مهم به سوی پیوستن به بلوک انرژی شرق مدیترانه برداشته است. بلوکی متشکل از اسرائیل، یونان، قبرس و مصر که در تلاش برای تبدیل منطقه مدیترانه شرقی به یکی از کانونهای اصلی تامین گاز برای اروپا هستند. زیرا در صورت بروز نوسانات ژئوپلیتیکی در مسیرهای سنتی انتقال گاز مانند قفقاز، ترکیه یا روسیه، مسیرهای جدید از طریق مدیترانه میتوانند به عنوان گزینههای جایگزین و مطمئن مورد استفاده قرار گیرند. از این منظر، آذربایجان به درستی تشخیص داده که برای باقی ماندن در زمره بازیگران کلیدی بازار انرژی اروپا، باید در روندهای نوظهور انرژی مشارکت فعال داشته باشد.
جدای از حوزه انرژی، اسرائیل به عنوان منبعی مهم و ارزشمند در زمینه فناوریهای پیشرفته شناخته میشود که در حوزههایی چون کشاورزی، مدیریت منابع آب و سلامت به پیشرفتهای قابل توجهی دست یافته است. این تنوع فناوریها میتواند فرصتهای گستردهای را برای همکاری اقتصادی با آذربایجان فراهم کند. همکاری اقتصادی میان دو طرف نه تنها به تحقق اهداف آذربایجان در جهت نوسازی و تحول ساختار اقتصادی کمک میکند، بلکه نقش کلیدی در کاهش وابستگی اقتصادی این کشور به درآمدهای نفتی ایفا مینماید.
از سوی دیگر، توسعه زیرساختهای غیرنفتی که به واسطه انتقال فناوریهای نوین میسر میشود، میتواند زمینهساز تقویت پایدار اقتصاد آذربایجان باشد. اهمیت این همکاری در بازسازی مناطق بازپسگرفته شده قرهباغ نیز چشمگیر است، زیرا بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته در حوزههای مختلف میتواند روند توسعه و بهبود زیرساختها را تسریع و کیفیت زندگی در این مناطق را ارتقاء دهد.
شاید یکی از مهمترین ابعاد پنهان این همکاری، جنبههای ژئوپلیتیکی و امنیتی آن باشد. روابط نزدیک میان باکو و تلآویو همواره نگرانیهای جدی ایران را برانگیخته است و آذربایجان با آگاهی از این حساسیت، این نگرانی را به عنوان یک اهرم موازنهساز در روابط خود با ایران به کار میگیرد و از آن برای افزایش قدرت چانهزنی و ارتقای موقعیت سیاسی خود بهره میبرد. بنابراین، تقویت همکاریهای انرژی با تلآویو، عملاً به نوعی سرمایهگذاری سیاسی و امنیتی برای آذربایجان بدل شده است تا از طریق ایجاد و تحکیم اتحادهای منطقهای و فرامنطقهای، شبکهای از پشتوانههای قوی فراهم کند که بتواند در برابر تهدیدات بالقوه مقابله کند و نقش خود را به عنوان یک بازیگر کلیدی در معادلات قدرت منطقه تثبیت نماید. به این ترتیب، همکاری آذربایجان و اسرائیل نه تنها یک همکاری اقتصادی ساده، بلکه بخشی از یک استراتژی کلان برای تامین امنیت و نفوذ در محیط پیچیده ژئوپلیتیکی منطقه است.
ورود به پروژههای بزرگ انرژی در اسرائیل، همچنین جنبهای نمادین و دیپلماتیک هم دارد. چنین اقدامی، تصویری از آذربایجان به عنوان یک بازیگر قابل اعتماد، پویا و آیندهنگر در بازار جهانی انرژی ترسیم میکند. این امر نه تنها اعتماد سرمایهگذاران بینالمللی را جلب میکند بلکه میتواند اعتبار شرکت سوکار را در اجرای پروژههای پیچیده چندملیتی افزایش دهد.
از منظر سیاسی، نزدیکی به اسرائیل میتواند به آذربایجان کمک کند تا از طریق لابیهای سیاسی و اقتصادی که در غرب از نفوذ بالایی برخوردارند، نوعی پوشش دیپلماتیک در برابر فشارهای بینالمللی حاصل از چالشهای حقوق بشری یا مسائل داخلی ایجاد کند. در شرایطی که جامعه بینالمللی نسبت به باکو انتقادات خاصی وارد ¬کند، تعامل با یک شریک راهبردی همچون اسرائیل ابزاری برای متعادلسازی این فضا خواهد بود.
در پایان، این همکاری در نگاه اول صرفاً یک سرمایهگذاری اقتصادی به نظر میرسد اما در واقع بخشی از یک استراتژی جامع و چندلایه آذربایجان برای تبدیل شدن به یک قدرت انرژی مدرن و متنوع است. این رویکرد فراتر از صرف توسعه اقتصادی، در پی ایجاد یک موقعیت استراتژیک است که از طریق ترکیب ابزارهای دیپلماتیک، امنیتی، فناوری و اقتصادی تحقق مییابد. آذربایجان با استفاده از این ترکیب چندوجهی، تلاش میکند نقش مؤثری در توازن قدرت منطقهای ایفا کرده و جایگاه خود را در نظام جهانی به طور قابل توجهی تقویت کند.