شرطبندی پرمخاطره آمریکا روی زنگزور

اندیشکده زاویه – رصد: طرح اجاره 100 ساله کریدور زنگزور منعکس کننده جاه طلبی گسترده تر آمریکا برای بهره برداری از خلاء قدرت نادر در قفقاز جنوبی است، منطقه ای که از نظر تاریخی تحت سلطه روسیه بوده اما اکنون پس از شکست آشکار مسکو در محافظت از متحد خود ارمنستان در جریان حمله سرنوشت ساز آذربایجان در سپتامبر 2023 به قره باغ، مستعد تجدید آرایش است.
گونی ییلدیز مشاور کمیته منتخب امور خارجه پارلمان بریتانیا با انتشار یادداشتی در وبسایت «فوربس» نوشت: در جهانی که در بحبوحه تشدید تنشهای جهانی، برای انرژی غیرروسی تلاش میشود، آیا یک نوار ۴۳ کیلومتری از خاک ارمنستان میتواند به شاهکار آمریکا علیه مسکو و تهران تبدیل شود؟ پیشنهاد جسورانه ایالات متحده برای اجاره کریدور زنگزور به مدت یک قرن، نویدبخش ۵۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار جریان تجاری سالانه است، اما خطر شعلهور شدن یک نقطه اشتعال جدید جنگ سرد در قفقاز را نیز به همراه دارد.
ایالات متحده خود را در مرکز یک قمار دیپلماتیک پرخطر قرار داده است که میتواند جریان انرژی در سراسر اوراسیا را به طور اساسی تغییر دهد. واشنگتن از طریق پیشنهاد بلندپروازانه خود برای کریدور زنگزور قصد دارد بنبستهای چند دههای را بشکند، منابع انرژی اروپا را از روسیه متنوع کند و با نفوذ رو به رشد مسکو، پکن و تهران در یک منطقه ترانزیتی حیاتی مقابله کند.
این ابتکار عمل، منعکسکننده جاهطلبی گستردهتر آمریکا برای بهرهبرداری از خلاء قدرت نادر در قفقاز جنوبی است؛ منطقهای که از نظر تاریخی تحت سلطه روسیه بوده اما اکنون پس از شکست آشکار مسکو در محافظت از متحد خود ارمنستان در جریان حمله سرنوشتساز آذربایجان در سپتامبر 2023 به قرهباغ، مستعد تجدید آرایش است.
تجدید آرایش استراتژیک در قفقاز
اعتبار روسیه به عنوان ضامن امنیت در قفقاز جنوبی در حال نابودی است. علیرغم حضور نیروهای حافظ صلح روسی که طبق توافق آتشبس نوامبر ۲۰۲۰ ایجاد شده بود، مسکو هنگامی که آذربایجان کنترل قرهباغ کوهستانی را بازپس گرفت و 100 هزار ارمنی را آواره کرد، مداخلهای نکرد. این بیعملی در ایروان به عنوان یک خیانت عمیق تلقی شد که اعتماد به ضمانتهای امنیتی روسیه را از بین برد و چرخش تاریخی ارمنستان به سمت غرب را تسریع کرد.
پیامدهای استراتژیک سریع و چشمگیر بودهاند. پارلمان ارمنستان در آوریل ۲۰۲۵ قانون الحاق به اتحادیه اروپا را تصویب کرد، در حالی که منشور استراتژیک ایالات متحده با ارمنستان، همکاری رو به رشد را رسمیت بخشید. همانطور که جیمز اوبراین، معاون وزیر امور خارجه سابق ایالات متحده خاطرنشان کرده است: «آیندهای که حول محور روسیه و ایران به عنوان بازیگران اصلی امنیت منطقهای ساخته شود، ناپایدار و نامطلوب است، از جمله برای دولتهای ارمنستان و آذربایجان.»
این اتحاد غرب، زمینه بیسابقهای را برای نفوذ ایالات متحده ایجاد میکند. واردات روسیه به منطقه که پیش از سال ۲۰۲۲، ۲۰ تا ۳۰ درصد از تجارت منطقهای را تأمین میکرد، اکنون با محدودیتهای تحریمی مواجه است. در همین حال، لوئیس بونو، مشاور ارشد ایالات متحده در مذاکرات قفقاز، با تکیه بر سوابقی مانند کانال پاناما و کریدورهای برلین در دوران جنگ سرد، پیشنهادهایی را برای نظارت بینالمللی بر این کریدور ارائه کرده است.
جایزه اقتصادی
مزایای اقتصادی بالقوه به اندازهای گسترده هستند که میتوانند نگرانیهای سیاسی و امنیتی را نادیده بگیرند. مدلسازی بانک جهانی نشان میدهد که این کریدور میتواند تا سال ۲۰۲۷، ارزش تجاری سالانه ۵۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار را آزاد کند. این افزایش به دلیل پیشرفتهای چشمگیر لجستیکی خواهد بود؛ دادههای بلومبرگ از ماه مه ۲۰۲۵ نشان میدهد که این مسیر میتواند زمان ترانزیت اروپا – آسیا را در مقایسه با مسیرهای موجود ۱۲ تا ۱۵ روز کاهش دهد.
بازگشت سرمایه قانعکننده به نظر میرسد. مرکز سیاست خزر هزینههای زیرساخت را طی ۵ تا ۱۰ سال ۳ تا ۵ میلیارد دلار تخمین میزند، در حالی که مدلهای اقتصاد آکسفورد ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار صرفهجویی لجستیکی سالانه را پیشبینی میکنند. برای آذربایجان، مرکز تحلیل و ارتباطات اصلاحات اقتصادی پیشبینی میکند که این کریدور صادرات کل را بیش از ۷۰۰ میلیون دلار افزایش میدهد و تولید ناخالص داخلی غیرنفتی را سالانه ۲ درصد افزایش میدهد.
جریانهای انرژی فوریت این موضوع را برجسته میکنند. کریدور گاز جنوبی آذربایجان در سال ۲۰۲۳، ۱۲ میلیارد متر مکعب به اروپا تحویل داد و طبق تفاهمنامه اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۲، این رقم را تا سال ۲۰۲۷ به ۲۰ میلیارد متر مکعب هدفگذاری کرده است. قزاقستان قصد دارد حجم فزایندهای از نفت را از طریق آذربایجان ترانزیت کند و با وجود چالشهای فنی محدودکننده ظرفیت، جریان واقعی بین ژانویه و اکتبر ۲۰۲۴ به ۱.۲ میلیون تن برسد.
برای امنیت انرژی اروپا، این امر پیامدهای عمیقی دارد. چشمانداز انرژی جهانی ۲۰۲۵ آژانس بینالمللی انرژی پیشبینی میکند که اروپا تا سال ۲۰۳۰ به ۲۰ میلیارد متر مکعب گاز غیر روسی بیشتری نیاز خواهد داشت. عادیسازی مرزهای ارمنستان و ترکیه میتواند دسترسی به ذخایر دریای خزر را افزایش دهد و بهطور بالقوه هزینههای واردات را برای شرکتهایی مانند BP 10 تا ۱۵ درصد کاهش دهد.
نوآوری دیپلماتیک
چالش اصلی در مواضع آشتیناپذیر نهفته است: آذربایجان خواستار یک کریدور بدون مانع به عنوان سود حاصل از پیروزی نظامی خود در سال ۲۰۲۳ است، در حالی که ارمنستان قاطعانه از واگذاری حاکمیت بر آنچه که آن را سرزمینی حیاتی میداند، خودداری میکند. پیشنهاد «اجاره» ایالات متحده نشان دهنده تلاشی خلاقانه برای استفاده از چارچوبهای حقوقی – شرکتی برای دور زدن این بنبست است که به باکو تضمینهای امنیتی میدهد و در عین حال به ایروان اجازه میدهد حاکمیت اسمی خود را حفظ کند.
این رویکرد از سوابق تاریخی الهام میگیرد که در آنها ترتیبات خلاقانهی حکمرانی، اختلافات به ظاهر لاینحل را حل میکردند. مانند کانال پاناما تحت مدیریت ایالات متحده از سال ۱۹۱۴ تا ۱۹۹۹، این مدل نوید تسهیل تجارت جهانی را میدهد و در عین حال به نگرانیهای امنیتی نیز میپردازد. با این حال، منتقدان نسبت به پیامدهای احتمالی نواستعماری و خطر واکنشهای منفی بلندمدت هشدار میدهند.
پیشنویسهای توافق صلح مارس ۲۰۲۵ پیشرفت قابل توجهی را نشان دادند و شرایط مربوط به به رسمیت شناختن متقابل سرزمینها، تعیین حدود مرزی و عدم استفاده از زور را نهایی کردند. با این حال، آنها در مورد تضمینهای حمل و نقل و دسترسی به مناطق محصور – دقیقاً همان جایی که پیشنهاد ایالات متحده به دنبال دستیابی به آن است – متوقف شدند.
محاسبات ژئوپلیتیکی و واکنشهای رقبا
موفقیت این کریدور، پویایی قدرت منطقهای را اساساً تغییر خواهد داد و توضیح میدهد که چرا قدرتهای رقیب در حال بازنگری در استراتژیهای خود هستند. ایران با احتمال از دست دادن 20 تا 30 درصد از نقش ترانزیتی خود و مختل کردن شریانهای حیاتی تجاری از جمله 43 هزار کامیون ترکیهای که سالانه به آسیای مرکزی تردد میکنند، روبرو است. روسیه با ضررهای احتمالی 10 تا 20 میلیارد دلاری در درآمدها طی یک دهه و فرسایش 10 تا 15 درصدی نفوذ خود بر بازارهای انرژی اروپا روبرو خواهد شد.
در همین حال، چین به دنبال افزایش بهرهوری ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلاری در طرح کمربند و جاده تا سال ۲۰۳۰ از طریق بهبود ارتباطات است. با این حال، پکن باید این دستاوردها را در مقابل خطر کاهش وابستگی به مسیرهای تحت کنترل چین متعادل کند. این کریدور میتواند ترکیه را به عنوان یک مرکز انرژی حیاتی با دسترسی مستقیم به کشورهای ترک زبان قرار دهد و به طور بالقوه تا سال ۲۰۳۰، ۱۰ تا ۱۵ میلیارد دلار درآمد سالانه از طریق ترانزیت به دست آورد.
شرکتهای بزرگ انرژی در حال آمادهسازی برای فرصتها هستند. شرکت دولتی نفت آذربایجان (SOCAR) ظرفیت خط لوله را گسترش میدهد در حالی که شرکت ملی نفت ابوظبی (ADNOC) در حال بررسی سرمایهگذاریهای مشترک هیدروژنی است. شرکتهای BP و Chevron افزایش ۵ تا ۱۰ میلیارد دلاری سرمایهگذاری در بخش بالادستی را از طریق افزایش ظرفیت صادرات پیشبینی میکنند. با این حال، بنبستهای سیاسی میتواند هزینههای پروژه را تا ۲۰ درصد افزایش دهد، در حالی که تأخیرهای نظارتی ممکن است جدول زمانی را فراتر از بازههای سرمایهگذاری قابل اجرا سوق دهد.
بُعد ترکیه و بازتنظیم منطقهای
محاسبات استراتژیک ترکیه، این معادله را پیچیدهتر میکند. آنکارا در حال بررسی کاهش تنش با کردها از طریق گفتگو با پ.ک.ک است که نشاندهنده یک «بازنشانی بزرگ» است که میتواند مرزها را تثبیت کرده و پتانسیل اقتصادی را آزاد کند. این بهبود دیپلماتیک، در صورت موفقیت، میتواند با ایجاد یک محیط منطقهای پایدارتر برای پروژههای زیرساختی بزرگ، ابتکار زنگزور را تکمیل کند.
کسبوکارهای ترکیه در استانهای شرقی آناتولی، در صورت تحقق این کریدور، افزایش ۳۱۰ درصدی ظرفیت صادرات – از ۱۶۰ میلیون دلار به ۵۰۰ میلیون دلار در سال – را پیشبینی میکنند. این حرکت اقتصادی، حتی در بحبوحه حساسیتهای سیاسی داخلی، انگیزههای قدرتمندی برای تعامل دیپلماتیک پایدار فراهم میکند.
ریسکها و چالشهای پیادهسازی
علیرغم شواهد اقتصادی قانعکننده، خطرات قابل توجهی همچنان وجود دارد. ناظران احتمال ۶۰ درصدی را برای مذاکرات متوقفشده قائل هستند که میتواند اجرای توافق را ۱۲ تا ۱۸ ماه به تأخیر بیندازد. دادههای لویدز از ژوئن ۲۰۲۵ هشدار میدهد که در صورت شکست مذاکرات، نوسانات ۲۰ درصدی کالاها وجود خواهد داشت، در حالی که حق بیمه میتواند ۲۰ درصد افزایش یابد.
ارمنستان صراحتاً هرگونه بحث در مورد اجاره یا انتقال کنترل ارضی را تکذیب کرده است. نازلی باغداساریان، سخنگوی مطبوعاتی، قاطعانه اظهار داشته که «ارمنستان در مورد انتقال کنترل بر قلمرو حاکمیتی خود به هیچ شخص ثالثی بحث نکرده و نمیکند.» این مقاومت، چالش اساسی پیش روی میانجیگران آمریکایی را برجسته میکند.
امکانسنجی نظارت بینالمللی همچنان نامشخص است. تحلیلهای CSIS احتمال موفقیت را حتی با تضمینهای سازمان ملل تنها ۴۰ تا ۵۰ درصد تخمین میزند، که در برابر وتوهای ارمنستان به دلیل تجاوز به حاکمیت آسیبپذیر است. موفقیت این مدل به پرداختن به نگرانیهای امنیتی اصلی در عین حفظ مشروعیت بینالمللی کافی بستگی دارد.
پیامدهای استراتژیک
طرح زنگزور، بیش از یک پروژه توسعه زیرساختی، آزمونی گستردهتر از خلاقیت دیپلماتیک آمریکا در جهانی است که به طور فزایندهای چندقطبی میشود. موفقیت آن، توانایی واشنگتن را در ایجاد راهحلهایی که با نفوذ رقیب مقابله میکند و در عین حال منافع اقتصادی ملموس را تأمین میکند، نشان میدهد. شکست آن میتواند نشاندهنده کاهش ظرفیت ایالات متحده برای شکلدهی به نتایج در مناطق مورد مناقشه باشد.
برای متحدان اروپایی، این کریدور مسیری را به سوی تنوعبخشی واقعی به انرژی ارائه میدهد. صرفهجویی در انرژی اتحادیه اروپا میتواند تا سال ۲۰۳۰ به ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار برسد و از گذار به صفر خالص پشتیبانی کند و در عین حال وابستگی به تأمینکنندگان اقتدارگرا را کاهش دهد. این دستاوردها توضیح میدهد که چرا پایتختهای اروپایی علیرغم هشدارهای عمومی در مورد تنشهای منطقهای، بیسروصدا از ابتکار آمریکا حمایت میکنند.
این پروژه همچنین میآزماید که آیا مشوقهای اقتصادی میتوانند بر نارضایتیهای تاریخی غلبه کنند یا خیر. دسترسی بالقوه ارمنستان به ۲.۵ میلیارد دلار بودجه توسعه اتحادیه اروپا، انگیزههای قدرتمندی برای مصالحه ایجاد میکند، اما تنها در صورتی که نگرانیهای مربوط به حاکمیت به اندازه کافی مورد توجه قرار گیرد.
مسیر پیش رو
تا سال ۲۰۲۷، اجرای موفقیتآمیز میتواند از طریق افزایش ظرفیت کریدور میانی، ۲۰ تا ۵۰ میلیارد دلار جریان تجاری سالانه ایجاد کند. بانک جهانی ظرفیت بالقوه بار را ۱۱ میلیون تن تخمین زده است که اساساً لجستیک اوراسیا را تغییر میدهد. با این حال، این دستاورد همچنان منوط به رعایت حساسیتهای ارمنستان و در عین حال حفظ حمایت بینالمللی است.
رهبران شرکتها هنوز باید از طریق استراتژیهای متنوع، در برابر عدم قطعیتهای منطقه زنگزور (Zangezur) از خود محافظت کنند و از طریق مشارکتهای آذربایجان و ترکیه، سود بالقوه ۱۰ تا ۱۵ درصدی را به دست آورند و در عین حال، خود را برای شکستهای دیپلماتیک احتمالی آماده کنند. شرکتها باید به طور فعال با واسطههای آمریکایی تعامل داشته باشند تا به آنها در عبور از خطرات حاکمیتی کمک کنند و در عین حال، برای موفقیت نهایی آماده شوند.
طرح پیشنهادی زانگزور به رهبری ایالات متحده، در جهانی که رقابت قدرتهای بزرگ به طور فزایندهای نتایج منطقهای را شکل میدهد، اهمیت بالایی دارد. موفقیت در گرو پرداختن به نگرانیهای مشروع در مورد حاکمیت و در عین حال آزادسازی پتانسیل اقتصادی تحولآفرین است و این را میآزماید که آیا نوآوری دیپلماتیک آمریکا هنوز میتواند نظم جهانی را تغییر دهد یا خیر.