فرصت‏‌ها و چالش‏‌های سازمان دولت‌‏های ترک برای ایران

  • 2025-07-08 08:30

اتحادها و سازمان‌‏ها همیشگی نیست و کشورها هم همواره سعی نکرده‌‏اند هویت خود را بر اساس آن‌ها تعریف و تثبیت ببخشند؛ ایران همانند منطقه غرب آسیا که با دول عرب‏زبان اتحادیه‏‌ها و محور مقاومت گسترده و قدرتمندی را تأسیس و نقش‌‏آفرینی می‏‌کند، در مناطق قفقاز و آسیای مرکزی هم می‏‌بایست با همین رویکرد در اتحادها و سازمان‌‏ها عضو شود و نقش‌آفرینی کند. اگر در منطقه غرب آسیا موضوع «دینی – اسلامی» محور اتحاد و همگرایی بوده در این مناطق باید موضوع «تاریخ و هویت» محور باشد.

دکتر حسن صادقیان تحلیل‌گر مسائل ترکیه

اندیشکده زاویه: برای بررسی فرصت‌‏ها و چالش‌‏های سازمان دولت‏‌های ترک می‌‏بایست نخست به این سؤال مهم توجه نمود که اساساً آیا نگاه ما به هرگونه اتحادیه‌‏ها و سازمان‏‌های منطقه‏‌ای و جهانی در قالب فرصت و امتیاز است یا در قالب تهدید و چالش؟ چرا که در چارچوب هر کدام از این رویکردها می‌‏توان به پاسخ‌‏های متفاوتی دست یافت.

بنابراین، در یادداشت حاضر تلاش شده است به هر دو قالب و رویکرد توجه شود و «فرصت‏‌ها و چالش‏‌‏های سازمان دولت‏‌های ترک» را بر اساس آن‌ها ارزیابی و تجزیه و تحلیل نمود.

بخش اول: معرفی و تجزیه و تحلیل رویکردی به اتحادیه‏‌ها و سازمان‌‏ها

1. رویکرد فرصت و امتیاز

در این رویکرد؛ اولاً فرض بر این است که اساساً هر اتحادیه و سازمانی اعم از منطقه‌‏ای و جهانی یک فرصت و امتیاز محسوب می‏باشد و کشورها هر کدام می‌‏توانند با عضویت در آن، به نسبت پتانسیل‌‏ها و ظرفیت‌‏های مختلف دولتمندی و حکمرانی، دموکراتیزاسیون و جامعه‌‏پذیری، جایگاه و موقعیت منطقه‌‏ای و بین‌المللی، نهادمندی و زیرساخت نهادی و تشکیلاتی، جمعیت و سرمایه انسانی، قدرت نظامی و تسلیحاتی و … منافع ملی خودشان را دنبال و تحقق ببخشند.  

ثانیاً بر اساس این فرض دولت‏ها نگاهی ترکیبی و چند رگه‏ای به ماهیت اتحادیه‌‏ها و سازمان‌‏ها دارند؛ به این معنا که عضویت‏شان همواره روند همگرایانه و همسویی نیست و بعضاً دلایل عضویت و فعالیت‌‏ها، در راستای خنثی‌‏سازی و رفع تهدیدها و چالش‌‏های موجود و یا احتمالی است و گاهی هم ترکیبی از دلایل همسویی و ضدیت مطرح است. در هر صورت آنچه مهم است «منافع ملی» است که کشورها با انتخاب هر کدام از این گزینه‌‏ها و یا کاربست همسان آن‌ها درصد تحقق آن قدم بر می‌‏دارند.

ثالثاً طبق این فرض، اتحادها و سازمان‏‌ها همیشگی نیست و کشورها هم همواره سعی نکرده‌‏اند هویت خود را بر اساس آن‌ها تعریف و تثبیت ببخشند. این اصل مهم همواره در طول تاریخ از سوی کشورهای مختلف مدنظر بوده است. بنابراین در دوران جدید به ویژه در چند سده اخیر شاهد ظهور و بروز اتحادیه‌‏هایی هستیم که عضویت‏ اعضاء نه در قالب هویتی و همگنی بلکه در قالب منافع و مقطعی بوده است.  

2. رویکرد تهدید و چالش

در این رویکرد؛ اولاً فرض بر این است که اساساً هر اتحادیه و سازمانی اعم از منطقه‌‏ای و جهانی یک تهدید و چالش محسوب می‌‏شود؛ چرا که کشورهای قدرتمند و هژمونیک منطقه‌‏ای و بین‌‏المللی با تأسیس اتحادیه‌‏ها و سازمان‌‏ها درصدد حفظ منافع حداکثری و تثبیت جایگاه سلطه‏‌گرایانه‌‏شان هستند. بنابراین، عملاً کشورها هر کدام نمی‌‏توانند بسته به میزان پتانسیل‏‌ها و ظرفیت‌‏های مختلف دولتمندی و حکمرانی، دموکراتیزاسیون و جامعه‏‌پذیری، جایگاه و موقعیت منطقه‏‌ای و بین‌المللی، نهادمندی و زیرساخت نهادی و تشکیلاتی، قدرت نظامی و تسلیحاتی و … منافع ملی خودشان را دنبال و تحقق ببخشند و سهم عادلانه‌‏ای از معادلات و معاملات نصیب‏شان نخواهد شد. 

ثانیاً بر اساس این فرض دولت‏‌ها نگاهی ایدئولوژیک و تک‏ بعدی به ماهیت اتحادیه‏‌ها و سازمان‏‌ها دارند؛ به این معنا که عضویت‏شان همواره روند همگرایانه و همسویی دارد و از عضویت در اتحادیه‌‏ها و سازمان‏‌های غیرهمسو و حتی چندوجهی امتناع می‏‌کنند. در این رویکرد هم، آنچه مهم است تحقق «منافع ملی» است اما این‌گونه اتحادیه‏‌ها و سازمان‏‌ها، روند عضویت‌‏ها با محدودیت و تأثیرگذاری مواجه است که آن‌هم ناشی از حاکم بودن رویکرد معطوف به هویت و ایدئولوژیک می‌‏باشد.

ثالثاً طبق این فرض، اتحادیه‌‏ها و سازمان‏‌ها همیشگی هستند و کشورها هم همواره سعی می‏‌کنند هویت خود را بر اساس آن‌ها تعریف و تثبیت ببخشند. این اصل مهم همواره در طول تاریخ از سوی برخی کشورهای مدنظر بوده است. لذا در دوران معاصر به ویژه در چند سده اخیر شاهد ظهور و بروز اتحادیه‌‏هایی هستیم که عضویت‏ اعضاء نه در قالب منافع صرف و مقطعی بلکه در چارچوب مبتنی بر هویتی و همگنی بوده است. 

بخش دوم: ارزیابی و تجزیه و تحلیل فرصت‌‏ها و چالش‏‌های اتحادیه جهان ترک

1. رویکرد فرصت و امتیاز

در این رویکرد اولاً «اتحادیه جهان ترک» یک فرصت و امتیاز است و ایران می‏‌تواند بیشترین منافع ملی و منطقه‌‏ای و جهانی را از این اتحادیه تحقق ببخشد؛ دلایل آن را می‌توان در موارد زیر جستجو کرد:

– پتانسیل جمعیت و سرمایه انسانی [حدود 90 میلیون که حداقل 30 میلیون آن شهروند ترک هستند]

– پتانسیل دولتمندی و حکمرانی [میراث حکمرانی و دولتمندی دیرین با ابعاد منطقه‌ای و بین‌المللی: سلسله‏‌هایی نظیر غزنویان، سلجوقیان، خوارزم‌شاهیان، صفویان، و …. که عموماً هم ریشه هویتی ترکی دارند]

– جایگاه و موقعیت منطقه‏‌ای و جهانی [ایران جزو حداقل پنج کشور قدرتمند منطقه است که قدرت و نفوذ آن ابعاد بین‌المللی هم دارد]

– قدرت نظامی و تسلیحاتی [ایران در دوره جمهوری اسلامی ایران به لحاظ نظامی و تسلیحاتی جزو سه کشور قدرتمند منطقه است]

– نهادمندی و زیرساخت نهادی [ایران جزو کشورهای پیشرو می‌‏باشد که در طول یک سده اخیر روند دموکراتیزاسیون را تجربه می‏‌کند].

 ثانیاً با توجه به اینکه عموم کشورهای متعلق به «اتحادیه جهان ترک»، توأمان هم رویکرد معطوف به هویت را دنبال می‏‌کنند، هم درصدد تحقق منافع و رفع تهدیدها و خنثی‌‏سازی هستند. ایران می‌‏تواند اولاً با توجه به میراث هویتی عمیق و گسترده در مناطق تحت سیطره این اتحادیه، سیاست «مبتنی بر هویت» را دنبال کند و بدین ترتیب هم روند همگرایی و همسویی را جامه عمل بپوشاند هم تهدیدها و چالش‌‏ها موجود و احتمالی را خنثی کند. چراکه با فعال شدن و پیوستن رگه‌‏های هویتی و تاریخی همسو و همگن به همدیگر، رگه‌‏های غیرهمسو و معطوف به هویت نه به مثابه دال مرکزی، بلکه جزو دال‌های شناور خواهند بود که در اصل مفصل‌‏بندی اتحادیه جهان ترک را تشکیل خواهند داد. ثانیاً، با توجه به حضور عضوهای رقیب و بعضاً دشمن در این اتحادیه، عضویت ایران در این اتحادیه می‌‏تواند فرصتی برای رقابت و مقابله به هرگونه تحرکات و دشمنی‏‌هایی باشد که ممکن است از سوی این گونه اعضا در دستور کار قرار گیرد و اعضای دیگر را علیه ایران تحریک نماید.

ثالثاً با این فرض که اتحادها و سازمان‏‌ها همیشگی نیست و کشورها هم همواره سعی نکرده‌‏اند هویت خود را بر اساس آن‌ها تعریف و تثبیت ببخشند؛ ایران همانند منطقه غرب آسیا که با دول عرب‌‏زبان اتحادیه‌‏ها و محور مقاومت گسترده و قدرتمندی را تأسیس و نقش‌‏آفرینی می‏کند، در مناطق قفقاز و آسیای مرکزی هم می‌‏بایست با همین رویکرد در اتحادها و سازمان‏‌ها عضو شود و نقش‌آفرینی کند. اگر در منطقه غرب آسیا موضوع «دینی – اسلامی» محور اتحاد و همگرایی بوده در این مناطق باید موضوع «تاریخ و هویت» محور باشد.

2. رویکرد تهدید و چالش

در این رویکرد؛ اولاً با توجه به فرض اول این بخش که گفته شد اساساً هر اتحادیه و سازمانی اعم از منطقه‌‏ای و جهانی یک تهدید و چالش محسوب می‏‌شود و دلایل آن هم مطرح گردید؛ «اتحادیه جهان ترک» هم، یک تهدید و چالش محسوب می‏‌شود؛ چرا که برخی از کشورهای عضو این منطقه از جمله ترکیه به دنبال تسلط هژمونیک بر این اتحادیه هستند و از توانمندی‏‌ها و ظرفیت‏‌های زیرساختی در عرصه‏‌های مختلف تجاری و سرمایه‏‌گذاری، جهت ایجاد محدودیت و مانع‌‏تراشی در قبال حضور و نقش‌‏آفرینی ایران بهره‌‏برداری خواهند کرد.

همچنین موضوع رقابت‌‏های منطقه‏‌ای عامل چالشی مهمی است که احتمال تنش و درگیری میان ایران و برخی کشورهای عضو این اتحادیه از جمله جمهوری آذربایجان و ترکیه را به دنبال خواهد داشت.

علاوه بر این، بحث کریدورها و مسیرهای انتقال انرژی در مناطق مهم تحت سلطه این اتحادیه یعنی قفقاز و آسیای مرکزی، موضوع بحث‏‌برانگیز و محل نزاع مهمی دیگری است که با توجه به محدودیت‏‌های زیرساختی ایران و عدم همراهی کشورهای عضو با مسیرهای پیشنهادی ایران، احتمال درگیری و تنش را تشدید خواهد کرد.

ثانیاً بر اساس فرضیه دوم، طبعاً ایران با موانع دشواری مواجه است؛ چراکه نگاه ایدئولوژیک و مبتنی بر هویت آن، خوشایند و مقبول اکثریت کشورهای عضو این اتحادیه نیست و با توجه به تبلیغات انحرافی و جهت‏دار برخی کشورهای عضو و نظام سلطه جهانی روند دافعه بر جاذبه برتری دارد. به هرحال، «ایران باید برای عبور از تنگناهای منطقه‌‏ای به ویژه خنثی‌‏سازی تحرکات در مناطق قفقاز و آسیای مرکزی، روند گذار از رویکرد ایدئولوژیک و مبتنی بر هویت را به روند چندوجهی و معطوف به هویت تغییر دهد.» در این صورت، طبعاً شاهد برتری روند جذب بر روند دفع خواهیم بود و شاهد گشایشی در روابط میان کشورهای مهم این اتحادیه با ایران خواهیم بود. ثالثاً طبق فرض سوم، باید پذیرفت که هیچ اتحادیه و سازمانی همیشگی نیست و کشورها برای همیشه عضو یک سازمان نمی‏‌مانند و الزاماً هویتشان را با عضویت در آن‌ها تعریف نمی‏کنند. به ‏ویژه در عصر جدید که شاهد نظم نوین جهانی هستیم قطعاً شاهد ظهور و بروز اتحادیه‏‌ها، سازمان‏‌ها و صدالبته فراز و فرود آن‌ها خواهیم بود. لذا قرار نیست با عضویت ایران در اتحادیه جهان ترک، لطمه‌‏ای بر هویت ایران وارد شود و یا تحت الشعاع قرار گیرد؛ اتفاقاً برای تمدن‌سازی در دوره جدید و آینده نیازمند جذب و همراهی کشورها و ملت‏‌های زیادی هستیم که در در دوره‌‏های تمدن‎سازمان جزو ایران تاریخی بودند. حکومتی که بتواند شاکله‏‌های تمدنی را فراهم کند قطعاً بن‏‌مایه‏ زبانی آنهم خود به خود شکل خواهد گرفت؛ طرفه آن است که این مسئله برای ایران اسلامی مهیاتر است چراکه حداقل در حوزه قفقاز و آسیای میانه هم دارای بن‏‌مایه زبانی و فرهنگی است و هم بن‏‌مایه‌‏های دینی – اسلامی، همچنان پابرجاست. هرگونه تعلل و کوتاهی در این مسیر، شرایط را برای کشورهای دیگر از جمله ترکیه مهیا خواهد کرد تا هم بن‏مایه زبانی را از آن خود کند هم بن‌مایه دینی – مذهبی را دچار استحاله و تغییر نمایند. لذا در این موضوع، چالش اصلی ایران «از دست دادن بن‌‏مایه‏‌های اصلی تمدنی یعنی زبان و دین – مذهب» است که با همراهی استعمار جهانی با شیب تندی همزمان با نابودی دارایی‌‏های ایران در حال حرکت است. 

مطالب بیشتر:

تأملی در ارزیابی نقش آذربایجان در تجاوز نظامی دوازده روزه اسرائیل به ایران

تا زمانی که دلایل متقن به روشنی و به صورت مستند و از سوی مرجعی رسمی در جمهوری اسلامی ایران این ادعا را تایید نکند، این گزاره که «قلمرو باکو،…

ترکیه برای تقویت امنیت انرژی، با روسیه نیروگاه هسته‌ای می‌سازد

اندیشکده زاویه – اختصاصی: نیروگاه هسته‌ای آک‌کویو به حل نگرانی‌های دیرینه ترکیه به عنوان یک واردکننده خالص انرژی در زمینه امنیت انرژی و جایگاه این کشور به عنوان یک قدرت…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب پیشنهادی

تأملی در ارزیابی نقش آذربایجان در تجاوز نظامی دوازده روزه اسرائیل به ایران

تأملی در ارزیابی نقش آذربایجان در تجاوز نظامی دوازده روزه اسرائیل به ایران

ترکیه برای تقویت امنیت انرژی، با روسیه نیروگاه هسته‌ای می‌سازد

ترکیه برای تقویت امنیت انرژی، با روسیه نیروگاه هسته‌ای می‌سازد

معرفی کتاب + از کربلا تا غزه

معرفی کتاب + از کربلا تا غزه

ضرورت تغییر منطق راهبردی ترکیه و آذربایجان

ضرورت تغییر منطق راهبردی ترکیه و آذربایجان

نبرد آذربایجان و روسیه بر سر کریدورهای تجاری اوراسیا

نبرد آذربایجان و روسیه بر سر کریدورهای تجاری اوراسیا

فرصت‏‌ها و چالش‏‌های سازمان دولت‌‏های ترک برای ایران

فرصت‏‌ها و چالش‏‌های سازمان دولت‌‏های ترک برای ایران