صلح با آذربایجان، کلید عادیسازی روابط ترکیه و ارمنستان

اندیشکده زوایه- رصد: برای آنکارا، تعامل با ارمنستان بخشی از دیدگاه استراتژیک گستردهتری است. آنکارا منتظر امضای توافق صلح میان ارمنستان و آذربایجان است و ایروان به دنبال تضمینهای قویتر که ترکیه نقش نیروی تثبیت کننده را ایفا کند نه صرفاً متحدی یکجانبه برای باکو.
امیـل آودالیانی، استاد روابط بینالملل دانشگاه تفلیس در وبسایت «TRT World» نوشت:با تغییر تمرکز ارمنستان از تنشهای تاریخی به دیپلماسی عملگرایانه، تلاشها برای عادیسازی روابط با ترکیه شتاب گرفته است، هرچند تنشهای حل نشده با جمهوری آذربایجان همچنان تعیین کننده سرعت این روند هستند.
در تاریخ ۲۰ ژوئن، نیکول پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان در سفری رسمی به ترکیه رفت و این نخستین سفر او به ترکیه از زمان تصدی مقام نخستوزیری و همچنین نخستین سفر یک رهبر ارمنی به این کشور از زمان استقلال ارمنستان از اتحاد جماهیر شوروی بود.
این سفر در چارچوب تلاشهای تازه برای بازتنظیم دیپلماسی منطقهای صورت گرفت. در این سفر آرات میرزویان، وزیر خارجه و روبن روبینیان، نایبرئیس مجلس ملی و نماینده ویژه ارمنستان در گفتگوهای عادیسازی روابط با ترکیه، پاشینیان را همراهی میکردند.
اگرچه دیدار میان پاشینیان و رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه کاملاً بیسابقه نبود- دو نفر پیشتر در حاشیه رویدادهای بینالمللی در پراگ (۲۰۲۲)، آنکارا (۲۰۲۳) و اخیراً در آلبانی به طور مختصر دیدار کرده بودند- اما این سفر از نظر رسمی بودن و زمان بندی اهمیت ویژهای داشت. این اقدام حرکتی حساب شده از سوی ایروان بود که آمادگی خود را برای تعامل عمیقتر با آنکارا در مقطعی که تحولات منطقهای با شتاب در حال تغییر است، نشان میداد.
ترکیه و ارمنستان هنوز روابط دیپلماتیک رسمی با یکدیگر ندارند و مرز مشترک آنها از سال ۱۹۹۳ پس از جنگ اول قرهباغ بسته باقی مانده است. اگرچه اردوغان تمایل خود را به عادی سازی روابط ابراز کرده اما آنکارا همچنان پیشرفت در روابط ارمنستان و جمهوری آذربایجان را شرط اصلی هرگونه گشایش کامل در مناسبات با ایروان میداند.
این سفر اخیر را میتوان سومین تلاش عمده برای آشتی میان ترکیه و ارمنستان دانست. نخستین تلاش در سال ۲۰۰۹ صورت گرفت، زمانی که پروتکلهای زوریخ با هدف برقراری روابط دیپلماتیک و بازگشایی مرزها به امضا رسید. با این حال، به دلیل مخالفت شدید آذربایجان و تردیدهای داخلی در هر دو کشور، این روند متوقف شد و نهایتاً در سال ۲۰۱۸ به طور رسمی کنار گذاشته شد.
دومین مرحله از روند آشتی در سال ۲۰۲۱ آغاز شد و روبن روبینیان از سوی ارمنستان و سردار قلیچ، دیپلمات ترکیه به عنوان نمایندگان ویژه در مذاکرات تعیین شدند. این گفتگوها منجر به گامهایی کوچک اما معنادار شد و متعاقب آن پروازهای مستقیم از سرگرفته شد و در سال ۲۰۲۳ مرز مشترک به طور موقت باز شد تا کمکهای بشردوستانه ارمنستان به مناطق زلزله زده ترکیه ارسال شود.
این اقدامات هر چند نمادین، نشاندهنده ظرفیتهای همکاری حتی در غیاب روابط رسمی بودند. اگرچه این تحولات نشانههایی از حسننیت هستند، اما مسیر عادیسازی همچنان تحت تأثیر عوامل پیچیده داخلی، تاریخی و ژئوپلیتیکی مسدود باقی مانده است.
در یک تغییر قابل توجه، رهبران ارمنستان دیگر اصراری بر به رسمیت شناختن وقایع سال ۱۹۱۵ به عنوان نسلکشی ندارند، موضوعی که پیشتر محور اصلی سیاست خارجی این کشور بود. پاشینیان در مصاحبهای در ماه مارس با خبرنگاران ترکیهای اعلام کرد که ارمنستان دیگر به شکل سیاسی به دنبال اولویت دادن برای به رسمیت شناختن نسلکشی نیست.
نکته قابل توجه آنکه پاشینیان به اهمیت مرکزی کوه آرارات (آغری) در هویت ملی ارمنستان با وجود جایگاه برجسته آن در نشان ملی این کشور تردید کرد. برای ترکیه، استفاده مداوم ارمنستان از کوه آغری که کاملاً در خاک ترکیه قرار دارد به عنوان نمادی ملی از سوی ارمنستان همواره حساسیتبرانگیز بوده است. بنابراین، تغییر رویکرد گفتاری ارمنستان نشان دهنده حرکت آشکار از سیاستهای نمادین به سوی دیپلماسی واقعبینانه و عملیاتی است. این اظهارات در چارچوب برنامه گستردهتر «ارمنستان واقعی» پاشینیان قرار دارند، رویکردی سیاسی که مرزهای کنونی و منافع ملی را بر اختلافات تاریخی یا نسخههای توسعهطلبانه ارضی ارجحیت میدهد.
این بازتنظیم سیاستها نه تنها با هدف کاهش تنشها با ترکیه بلکه برای تطبیق سیاست خارجی ارمنستان با یک منظره منطقهای چندقطبی و به سرعت در حال تحول طراحی شده است. اگرچه این اقدام با انتقادهایی از سوی برخی بخشهای جامعه ارمنی و دیاسپورا مواجه شده اما نشان دهنده یک تغییر راهبردی است که به دنبال تأمین صلح پایدار و فرصتهای اقتصادی بلندمدت است.
روابط دوجانبه در چارچوب بازتنظیم منطقهای
گرایشهای ارمنستان به سوی ترکیه باید در چارچوب بازتنظیم گستردهتری که در قفقاز جنوبی در جریان است، مورد بررسی قرار گیرد. هر سه کشور منطقه، ارمنستان، آذربایجان و گرجستان در تلاش هستند تا سیاست خارجی خود را متنوعسازی کنند و با شریکانی فراتر از بلوکهای سنتی خود وارد تعامل شوند.
برای گرجستان و آذربایجان، این بازتنظیم به معنای ایجاد روابط نزدیکتر با چین، کشورهای آسیای مرکزی و همچنین کشورهای ثروتمند حوزه خلیج فارس بوده است. اما برای ارمنستان اوضاع حساستر است. ارمنستان که مدتها به عنوان کشوری کاملاً وابسته به روسیه شناخته میشد اکنون به طور فعال در پی تعامل با ایالات متحده، اتحادیه اروپا، هند و به ویژه ترکیه است.
دلایل این رویکرد هم استراتژیک و هم اقتصادی است. نخست، ارمنستان قصد دارد وابستگی شدید خود به گرجستان برای دسترسی به تجارت را کاهش دهد. زیرا، بازگشایی مرز زمینی با ترکیه ارتباط مستقیمی با مدیترانه و بازارهای ترکیه ایجاد میکند که به طور قابل توجهی گزینههای لجستیکی ارمنستان را بهبود میبخشد.
دومین و مهمترین دلیل، بهبود روابط با ترکیه میتواند به عنوان سپری در برابر احتمال تشدید نظامی با آذربایجان عمل کند. «کریدور زنگزور» که یک مسیر حملونقل پیشنهادی از طریق استان سیونیک ارمنستان است و آذربایجان را به منطقه دورافتاده نخجوان متصل میکند، همچنان به عنوان منبع تنش باقی مانده است. از اینرو، ایروان امیدوار است که آنکارا بتواند جاهطلبیهای باکو را مهار کرده و خطر رویارویی نظامی را کاهش دهد.
چشمانداز استراتژیک ترکیه
برای آنکارا، تعامل با ارمنستان بخشی از یک چشمانداز راهبردی گستردهتر است. عادیسازی روابط میتواند جایگاه اقتصادی و ژئوپولیتیکی ترکیه را در قفقاز جنوبی تقویت کرده و چشمانداز آن از اوراسیایِ بههمپیوسته را استحکام بخشد. جاهطلبیهای ترکیه شامل ایجاد یک دالان زمینی مستقیم به آذربایجان از طریق نخجوان، یکپارچهسازی مسیرهای حملونقل و انرژی در سراسر منطقه، و گسترش نفوذ به اعماق آسیای مرکزی است. باز شدن مرز با ارمنستان نهتنها باعث رونق استانهای شرقی ترکیه، به ویژه قارص و ایغدیر میشود، بلکه جایگاه آنکارا را به عنوان یک مرکز محوری در ابتکار «دالان میانی» تثبیت خواهد کرد.
علاوه بر این، ترکیه میکوشد نقش پیشرو در سازوکارهای منطقهای مانند فرمت «۳+۳» ایفا کند، فرمتی که کشورهای ارمنستان، آذربایجان و گرجستان، و قدرتهای اصلی منطقه یعنی ترکیه، روسیه و ایران را شامل میشود. بنابراین، عادیسازی موفقیتآمیز روابط با ارمنستان، وزن و نفوذ آنکارا را در این تلاشهای چندجانبه بهطور قابل توجهی افزایش خواهد داد.
با این حال، موضع آنکارا کاملاً روشن است، اینکه پیشرفت در روابط با ایروان نمیتواند جدا از روند عادیسازی ارمنستان با آذربایجان باشد. این موضع شامل انتظاراتی مانند اصلاح قانون اساسی ارمنستان برای حذف بندهایی است که از الحاق قرهباغ به ارمنستان حمایت میکنند و همچنین به طور مشترک با آذربایجان، گروه مینسک و سازمان امنیت و همکاری اروپا را که اکنون منسوخ شده، به طور رسمی منحل نماید.
با وجود پنج دور گفتگو بین نمایندگان ویژه، پیشرفتهای ملموسی تاکنون حاصل نشده است. پیشنهاداتی مانند بازگشایی گذرگاه راهآهن اهوریک – آکیاکا، اجازه عبور اتباع کشورهای ثالث از مرز زمینی، یا تسهیل محدودیتهای ویزا برای دارندگان گذرنامههای دیپلماتیک هنوز عملی نشدهاند.
به نظر میرسد هر دو طرف منتظر برداشتن گامهایی از سوی طرف مقابل هستند، آنکارا منتظر امضای توافق صلح میان ارمنستان و آذربایجان است و ایروان در پی دریافت تضمینهای قویتری است مبنی بر اینکه ترکیه نقش یک نیروی ثباتآفرین را در قفقاز ایفا خواهد کرد نه صرفاً بهعنوان متحد باکو.
با این حال، پیشرفتهای صورتگرفته تاکنون نباید کوچک شمرده شود. لحن بیانیههای رسمی ملایمتر شده است. اقدامات نمادین، زمینهای برای اعتمادسازی فراهم کردهاند. و همین تمایل به پیگیری این روند، با وجود حساسیتهای سیاسی، نشاندهندهی آن است که یک تجدید آرایش گستردهتر در حال شکلگیری است.
افق پیشرو
فرایند آشتی میان ترکیه و ارمنستان محصول تغییرات عمیقتری در نظم منطقهای و جهانی است. با کاهش نفوذ روسیه و چندقطبیتر شدن نظام بینالملل، کشورهای قفقاز جنوبی در حال بازنگری در اولویتهای استراتژیک خود هستند. ترکیه با اقتصاد قوی، گستره دیپلماتیک رو به رشد و موقعیت جغرافیایی مرکزی خود در موقعیتی مناسب برای رهبری تلاشهای یکپارچه سازی منطقهای قرار دارد.
برای ارمنستان، عادیسازی روابط فرصتی برای کاهش انزوا، جذب سرمایهگذاری و کاهش تهدیدات مرزی فراهم میکند. برای ترکیه نیز، این روند دروازهای به سوی کریدورهای تجاری جدید، افزایش نفوذ منطقهای و همسویی بیشتر با شرکای غربی و اوراسیایی را به طور همزمان باز میکند.
با اینکه چالشهایی همچنان باقی ماندهاند، به ویژه در خصوص پرونده حل نشده ارمنستان و آذربایجان، اما مسیر حرکت روشن است. روند عادیسازی روابط میان ترکیه و ارمنستان دیگر امری غیرقابل تصور نیست و این روند، آهسته اما هدفمند در حال شکلگیری است، در منطقهای که سرانجام نگاهی فراتر از گذشته را شروع کرده است.