مرز ترکیه و ارمنستان در آستانه بازگشایی؛ پایانی بر آخرین مرز جنگ سرد اروپا
آنکارا در حال بررسی بازگشایی مرز زمینی با ارمنستان طی شش ماه آینده است؛ اقدامی که میتواند به سه دهه انسداد یکی از آخرین مرزهای جنگ سرد در اروپا پایان دهد. این تحول نه فقط برای ترکیه و ارمنستان، بلکه برای کل قفقاز جنوبی پیامدهای ژئوپلیتیکی، اقتصادی و امنیتی گستردهای دارد و شاید سرآغاز دورهای از «صلح سودمند» در این منطقه مناقشهخیز باشد.
حامد فاطمی، کارشناس مسائل ترکیه و قفقاز
اندیشکده زاویه: آنکارا در حال بررسی بازگشایی مرز زمینی با ارمنستان طی ۶ ماه آینده است؛ اقدامی که میتواند آخرین مرز بسته دوران جنگ سرد در اروپا را از میان بردارد و مسیر تجارت و ترانزیت در قفقاز جنوبی را دگرگون کند. ترکیه این مرز را در سال ۱۹۹۳ و در جریان جنگ متحدش جمهوری آذربایجان با ارمنستان بر سر منطقه قرهباغ کوهستانی بست.
بسته ماندن مرز با ارمنستان در سه دهه گذشته، به یکی از نمادهای سیاست خارجی ایدئولوژیک ترکیه در دوران حزب عدالت و توسعه تبدیل شد. حتی در دوره کوتاه «فوتبالدیپلماسی» (۲۰۰۸-۲۰۰۹) که عبدالله گل، رئیسجمهور وقت ترکیه، به ایروان سفر کرد و پروتکلهای زوریخ امضا شد، مجلس ترکیه آن پروتکلها را به دلیل عدم عقبنشینی ارمنستان از قرهباغ تصویب نکرد و مرز بسته ماند.
جنگ دوم قرهباغ در سال ۲۰۲۰ و بازپسگیری بخش بزرگی از سرزمینها توسط آذربایجان، معادلات را دگرگون کرد. پیروزی نظامی آذربایجان و میانجیگری روسیه (بیانیه سهجانبه ۹ نوامبر ۲۰۲۰) عملاً ارمنستان را به پذیرش از دست دادن کنترل بر بخشهای وسیعی از قرهباغ وادار کرد و زمینه را برای گفتوگوهای صلح واقعی فراهم آورد. اکنون، پس از سی و دو سال، ترکیه برای نخستین بار بهطور جدی به فکر گشایش مرز است، اما مشروط به امضای توافق صلح نهایی میان ایروان و باکو.
از منظر امنیتی، بازگشایی مرز برای ترکیه یعنی پایان دادن به یکی از طولانیترین «جبهههای بسته» در مرزهای ناتو. هماکنون تنها گذرگاه زمینی ترکیه به قفقاز از طریق گرجستان یا نخجوان است که هزینهبر و آسیبپذیر است. مرز مستقیم با ارمنستان، کنترل بهتر بر مسیرهای احتمالی قاچاق انسان، سلاح و مواد مخدر را ممکن میسازد و به ترکیه اجازه میدهد نفوذ نظامی خود را در قفقاز جنوبی بدون وابستگی کامل به روسیه یا ایران گسترش دهد. برای ارمنستان نیز کاهش وابستگی امنیتی به روسیه (که پس از جنگ ۲۰۲۰ به شدت ضربه خورده) و ایجاد توازن با حضور ترکیه و غرب، از اهمیت راهبردی برخوردار است.
از منظر سیاست خارجی، بازگشایی مرز ترکیه، میتواند به بزرگترین دستاورد دیپلماسی نیکول پاشینیان پس از شکست نظامی تبدیل شود و به عنوان برگ برنده در انتخابات پارلمانی ژوئن ۲۰۲۶ موقعیت او را تقویت کند. برای رجب طیب اردوغان نیز فرصتی است تا نشان دهد سیاست «عمق استراتژیک» احمد داووداوغلو هنوز زنده است؛ یعنی ترکیه بدون چشمپوشی از حمایت از آذربایجان، توانسته ارمنستان را نیز به میز مذاکره بکشاند. همزمان، این گشایش میتواند روابط آنکارا – مسکو را که پس از میانجیگری انحصاری روسیه در ۲۰۲۰ کمی سرد شده بود، متعادل کند و به ترکیه اهرم بیشتری در برابر نفوذ ایران در ارمنستان بدهد.
از نظر اقتصاد سیاسی، مسیر زمینی مستقیم ترکیه – ارمنستان – آذربایجان کوتاهترین و ارزانترین راه اتصال بندر مرسین ترکیه به دریای خزر و آسیای میانه خواهد بود. خط آهن تاریخی قارص – گیومری که قرار است بازسازی شود، میتواند روزانه دهها هزار تن کالا را جابهجا کند. پروژه «دالان زنگزور» (که اکنون به نام مسیر ترامپ شناخته میشود) نه تنها آذربایجان را به نخجوان و سپس ترکیه متصل میکند، بلکه ارمنستان را نیز از انزوای ترانزیتی خارج میسازد و عوارض ترانزیتی قابل توجهی برای ایروان به همراه خواهد داشت. ترکیه نیز جایگاه خود را بهعنوان پل انرژی و تجارت بین آسیا و اروپا محکمتر میکند.
در حوزه دیپلماسی عمومی، سی و دو سال بسته بودن مرز، ارمنستان را در ذهن مردم ترکیه به «دشمن تاریخی» تبدیل کرده بود. بازگشایی مرز و از سرگیری گردشگری، تجارت کوچک مرزی و مراودات انسانی میتواند بهتدریج این تصویر را نرم کند. برای جامعه ارمنی نیز که نسل کشی ۱۹۱۵ هنوز بخش اصلی هویت جمعی آنهاست، دیدن پرچم ترکیه در ایستگاه قطار گیومری دشوار خواهد بود، اما منافع اقتصادی و امنیت جانی میتواند به پذیرش تدریجی کمک کند.
بازگشایی مرز ارمنستان میتواند امتیازات منطقهای هم برای قفقاز داشته باشد.
از نگاه امنیتی، این اقدام میتواند موجب کاهش احتمال درگیری جدید، ایجاد منطقه حائل عاری از سلاح سنگین در مرزها، کاهش وابستگی ارمنستان به پایگاه روسی در گیومری و در نتیجه کم شدن حضور نظامی مستقیم روسیه در قفقاز جنوبی شود.
از نگاه سیاست خارجی، قفقاز جنوبی برای اولین بار پس از فروپاشی شوروی از وضعیت «بازی با حاصل جمع صفر» خارج میشود؛ به جای اینکه یک طرف برنده و طرف دیگر بازنده باشد، همه بازیگران (ترکیه، آذربایجان، ارمنستان و حتی گرجستان) از اتصال منطقهای سود میبرند و این الگو میتواند به حل مناقشه آبخازیا و اوستیای جنوبی نیز کمک کند.
از نگاه اقتصاد سیاسی، احیای مسیر تاریخی راه ابریشم جنوبی، کاهش هزینه حملونقل تا ۴۰ درصد برای کالاهای آسیای میانه به اروپا، جذب سرمایهگذاری خارجی در زیرساخت، ایجاد هزاران شغل در مناطق محروم مرزی (وان، قارص، گیومری، سیونیک) و تبدیل قفقاز از منطقه جنگزده به شاهراه ترانزیتی میتواند دستاوردهای این اقدام باشد.
از نگاه دیپلماسی عمومی، ممکن است به آغاز آشتی واقعی میان ملتهای منطقه پس از یک قرن خصومت، امکان سفر مستقیم شهروندان، تبادل دانشجو، برگزاری جشنوارههای مشترک و در بلندمدت شکلگیری هویت مشترک قفقازی به جای هویتهای قومی – ملی بسته منجر شود.
در مجموع، اگر این مرز واقعاً در سال ۲۰۲۶ باز شود، قفقاز جنوبی برای نخستین بار از سال ۱۹۹۱ وارد دوران «صلح سودمند» خواهد شد؛ صلحی که نه بر پایه پیروزی نظامی یک طرف، بلکه بر اساس منافع مشترک اقتصادی و امنیتی همه طرفها استوار است
با این تفاسیر، اما چشمانداز بازگشایی مرز با ترکیه و رفع انسداد ارتباطات با آذربایجان، بدون شک با انتقاد شدید اپوزیسیون در داخل ارمنستان روبرو خواهد شد. این موضوع میتواند روند مذاکرات عمومی را در آستانه کارزارهای انتخاباتی پارلمانی در بهار و اوایل تابستان 2026 پیچیدهتر کند. به نظر میرسد حتی در صورت پیشرفت مطلوب در مذاکرات، گامهای عملی کلیدی برای رفع انسداد حداقل تا پایان انتخابات پارلمانی و تشکیل دولت جدید در تابستان 2026 به تعویق خواهد افتاد. توافق اخیر میان نمایندگان ویژه ترکیه و ارمنستان برای برقراری پروازهای منظم تا تابستان آینده نیز به طور غیرمستقیم این چارچوب زمانی را تأیید میکند.
در همین حال طرف تُرک نیز همواره تأکید کرده که تا زمان حل کامل روابط ارمنستان و آذربایجان، آماده بازگشایی مرزها و احیای روابط دیپلماتیک نخواهد بود. منظور از حل کامل، در درجه اول امضای پیمان صلح و حلوفصل مسائل مربوط به کریدور زنگزور است. بنابراین تنها پس از آن، ترکیه اقدام به بازگشایی ارتباطات خواهد کرد.
علاوه بر این نیروهایی در داخل و خارج از ارمنستان وجود دارند که علاقهای به بازگشایی مرزها ندارند، زیرا میدانند در این صورت نفوذ ترکیه در ارمنستان افزایش یافته و امکانات بازیگران مخرب خارجی به حداقل خواهد رسید. اپوزیسیون شکلگرفته در ارمنستان که با پاشینیان مخالف است، یکی از اهداف خود را جلوگیری از احیای روابط با ترکیه قرار داده است. به یاد دارم که چگونه روبرت کوچاریان، رئیسجمهور سابق ارمنستان، در تلویزیونهای روسیه اعلام میکرد که نباید اجازه بازگشایی ارتباطات با ترکیه را داد، زیرا نفوذ آنکارا در ارمنستان افزایش مییابد و اپوزیسیون امکان استفاده از این کشور به عنوان میدانی برای تحریکات نیروهای خارجی در قفقاز جنوبی را از دست خواهد داد.





