پیمان انرژی ترکیه و پاکستان و پیامدهای ژئوپلیتیکی در جنوب آسیا
روابط استراتژیک آنکارا و اسلامآباد با امضای اولین قراردادهای بزرگ اکتشاف هیدروکربن فراساحلی وارد فاز جدیدی شد. سفر وزیر انرژی ترکیه، آلپ ارسلان بایراکتار، به پاکستان و آغاز فعالیتهای شرکت TPOC از ۲۰۲۶، تلاشی مشترک برای تأمین امنیت انرژی پاکستان و تثبیت موقعیت منطقهای ترکیه به عنوان یک بازیگر کلیدی در حوزه انرژی و منابع معدنی است که میتواند موازنه قدرت را در آسیای جنوبی تغییر دهد.
زهرا اخوانزاده، پژوهشگر مسائل قفقاز جنوبی
اندیشکده زاویه: سفر اخیر وزیر انرژی ترکیه به اسلامآباد، نقطه عطفی در روابط دوجانبه آنکارا و اسلامآباد محسوب میشود؛ چرا که این سفر سرفصل مهمی در توسعه مناسبات دو کشور از همکاریهای امنیتی – دفاعی به عمق بخش انرژی و منابع معدنی به شمار میرود.
امضای اولین قراردادهای بزرگ حفاری عمیق فراساحلی میان شرکت دولتی نفت فراساحلی ترکیه (TPOC) و شرکای پاکستانی، نه تنها تشنه بودن پاکستان به انرژی را هدف قرار داده، بلکه جاهطلبی دیرینه ترکیه برای تثبیت جایگاه خود به عنوان یک بازیگر کلیدی منطقهای در ترانزیت و اکتشاف انرژی را تحقق میبخشد. این همکاری استراتژیک، با هدفگیری ذخایر عظیم هیدروکربنی پاکستان، پیامدهای عمیق اقتصادی و ژئوپلیتیکی برای کل منطقه جنوب آسیا به همراه خواهد داشت.
فصل جدید روابط؛ فراتر از دفاع و امنیت
پاکستان و ترکیه طی سالهای اخیر، بهویژه در حوزه دفاعی و امنیتی، روابط خود را به شکل چشمگیری تعمیق بخشیدهاند. اما توافقات اخیر که با حضور آلپ ارسلان بایراکتار، وزیر انرژی ترکیه، در اسلامآباد به ثمر نشست، مرزهای این شراکت را به حوزه استراتژیک انرژی و مواد معدنی گسترش داده است. این حرکت نشان میدهد که هر دو کشور قصد دارند وابستگیهای خود را از کانالهای سنتی (مانند چین یا خلیج فارس) متنوع سازند و یک محور جدید قدرت انرژی در جنوب آسیا تعریف کنند.
بایراکتار و هیئت همراهش شاهد امضای اولین قراردادهای حفاری عمیق فراساحلی میان TPOC و پنج شرکت بزرگ انرژی پاکستان (از جمله OGDC و PPL) بودند. بر اساس این قراردادها، فعالیتهای اکتشافی TPOC در سه بلوک فراساحلی و دو میدان خشکی از اوایل سال ۲۰۲۶ آغاز خواهد شد. ساختار سهامداری این کنسرسیوم نیز توازن قدرت را نشان میدهد: TPOC با ۳۴ درصد، OGDC با ۲۶ درصد و ماری انرژیز با ۲۰ درصد، نقش محوری در این پروژه خواهند داشت.
هدف مشترک؛ ۵ میلیارد دلار و کاهش هزینهها
این همکاری تنها محدود به اکتشاف نیست؛ دو طرف متعهد شدهاند تا یک مدل خرید مشترک برای محصولات انرژی مانند LNG توسعه دهند. این رویکرد، با بهرهگیری از مقیاس و کاهش هزینههای مبادله، به طور مستقیم به سمت هدف تجاری ۵ میلیارد دلاری حرکت میکند که پیشتر توسط رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، ترسیم شده بود. این هدفگذاری، نشاندهنده این است که همکاریها از تبادلات ساده فراتر رفته و به سوی یکپارچهسازی زنجیره تأمین انرژی پیش میرود.
پتانسیل خام پاکستان؛ چرا ترکیه وارد میشود؟
برای پاکستان، این توافق یک دستاورد حیاتی است. اسلامآباد سالهاست با معضل واردات پرهزینه سوخت و بیثباتی در بازار LNG دست و پنجه نرم میکند. با این حال، منطقه فراساحلی ۳۰۰ هزار کیلومتر مربعی آن در دریای عرب که همسایگی نزدیکی با عمان، امارات متحده عربی و ایران دارد، همچنان دستنخورده باقی مانده است. از زمان استقلال در سال ۱۹۴۷، تنها ۱۸ حلقه چاه در این منطقه حفر شده است. این کندی نتیجه مستقیم محدودیتهای شدید فناوری و سیاستهای متناقض داخلی بوده است.
اکنون، با ورود یک شریک فناور و با تجربه در حفاری در آبهای عمیق (همچون تجربه دریای سیاه)، پاکستان امیدوار است که سرانجام قفل پتانسیل هیدروکربنی خود را باز کند. دکتر امید شکری، استراتژیست انرژی، این همکاری را فراهم آوردن «فناوری پیشرفته و بهترین شیوههای بینالمللی برای ارزیابی پتانسیل دریایی عمدتاً کشف نشده» میداند.
افق معدنی؛ چشمانداز جدید برای آنکارا
بایراکتار بر اهمیت دوچندان همکاری در بخش معدن تأکید کرد. وی با اشاره به تنوع معدنی غنی و بکر پاکستان، اعلام کرد که شرکتهای معدنی ترکیه، از جمله Eti Maden، به زودی در این بخش فعال خواهند شد. این استراتژی مشابه سرمایهگذاریهای گسترده ترکیه در آفریقا و آسیای مرکزی است؛ هدفی که هدف نهایی آن تبدیل ترکیه به یک «ذینفع کلیدی انرژی» در اکوسیستم گستردهتر اقیانوس هند است.
پیامدهای ژئوپلیتیکی و ریسکهای پیش رو
این شراکت انرژی فراتر از منافع اقتصادی محض است و سیگنالهای ژئوپلیتیکی قوی ارسال میکند.
الف) موقعیت منطقهای ترکیه
این قرارداد به طور مستقیم جاهطلبی ترکیه برای تبدیل شدن به یک مرکز ترانزیت انرژی منطقهای را تقویت میکند. اگر اکتشافات موفقیتآمیز باشد، ترکیه نه تنها به منابع گازی و نفتی جدیدی دست مییابد، بلکه میتواند در رقابت با ایران، عراق و کشورهای کوچک خلیج فارس، به عنوان یک تأمینکننده قابل اعتماد، بهویژه برای چین (که از طریق کریدور اقتصادی چین – پاکستان سرمایهگذاری کرده)، مطرح شود.
ب) تغییر در موازنه جنوب آسیا
زیشان شاه، تحلیلگر FINRA، این اقدام را گواهی بر توانایی پاکستان در جلب توجه پس از تجربه ناموفق بلوک فراساحلی «ککرا» میداند. اما این تحول میتواند تنشها با هند را افزایش دهد، چرا که نفوذ منطقهای ترکیه در مرزهای استراتژیک هند پررنگتر میشود.
ج) ریسک شکست اکتشاف
با این حال، بزرگترین خطر، عدم کشف ذخایر قابل توجه است. شاه هشدار میدهد که اگر تحقیقات زمینشناسی اولیه که شایعه شده توسط «کشوری دوست» (احتمالاً چین یا ترکیه) انجام شده، به نتیجه نرسد، تمام این سرمایهگذاری عظیم ممکن است صرفاً یک «هیاهو» تلقی شود و اقتصاد آسیبپذیر پاکستان تحت فشار مضاعف قرار گیرد.
علاوه بر ریسک زمینشناسی، چالشهای فنی حفاری عمیق فراساحلی، نوسانات قیمت جهانی انرژی و احتمال تغییر سیاستهای داخلی پاکستان، موفقیت بلندمدت این سرمایهگذاری استراتژیک را به تعلیق درمیآورد.
نکته پایانی
همکاری انرژی پاکستان و ترکیه، یک استراتژی چندلایه است که در آن اسلامآباد به دنبال تأمین امنیت انرژی و آنکارا به دنبال گسترش نفوذ ژئوپلیتیکی خود است. ورود ترکیه به میادین انرژی پاکستان، با تکیه بر تخصص فناوری در آبهای عمیق، فرصتی تاریخی برای اسلامآباد است تا وابستگیهای سنتی خود را شکسته و به یک بازیگر اصلی در بازار جهانی انرژی تبدیل شود. موفقیت این پیمان، مستقیماً به توانایی دو کشور در عبور از پیچیدگیهای فنی، مدیریت ریسکهای ژئوپلیتیکی در منطقه رقابتی جنوب آسیا و مهمتر از همه، یافتن هیدروکربن در اعماق دریای عرب بستگی دارد.






