چرا واشنگتن دیگر نمیتواند اهمیت استراتژیک آذربایجان را نادیده بگیرد؟
با تشدید رقابت جهانی بر سر منابع حیاتی و عناصر خاکی کمیاب، آذربایجان با موقعیت لجستیکی منحصربهفرد خود در منطقه خزر، جایگاه کلیدی برای آمریکا یافته است. تحلیل کارشناسان آذری حاکی از آن است که لغو بالقوه بخش ۹۰۷ قانون حمایت از آزادی، میتواند دسترسی غرب به منابع انرژی و مواد معدنی استراتژیک این کشور را تقویت کرده و نقش باکو را به عنوان “دروازه آسیای مرکزی” تثبیت کند.
اندیشکده زاویه – اختصاصی: در دنیای ژئوپلیتیک پرشتاب امروز، آذربایجان به عنوان یک بازیگر منطقهای با منابع استراتژیک و موقعیت لجستیکی منحصربهفرد، جایگاه خود را تثبیت کرده است. این تحولات، بهویژه با تشدید رقابت جهانی بر سر منابع حیاتی مانند عناصر خاکی کمیاب، توجه ایالات متحده و اروپا را بیش از پیش به باکو معطوف ساخته است. در این میان، بحث لغو بخش ۹۰۷ قانون حمایت از آزادی آمریکا و چگونگی بازتعریف استراتژی غرب در منطقه خزر، اهمیت فزاینده آذربایجان را به محور اصلی تحلیلها تبدیل کرده است.
انرژی، مواد معدنی کمیاب و نقش محوری در خزر
بر اساس گزارشهای تحلیلی، مانند آنچه اخیراً در «نشریه فوربس» منتشر شده، لغو بخش ۹۰۷ که به عنوان یک مانع بر سر راه همکاریهای دوجانبه تلقی میشود، میتواند دسترسی آمریکا به ذخایر عظیم نفت، گاز و به ویژه فلزات کمیاب آذربایجان را به شدت افزایش دهد. مارک تمنیتسکی، نویسنده، در این باره تأکید میکند: «ذخایر عظیم نفت و گاز آذربایجان، همراه با فلزات کمیاب که برای صنعت جهانی و اقتصادهای منطقهای حیاتی هستند، این کشور را به یک بازیگر استراتژیک منحصر به فرد تبدیل میکند.»
این همسویی منابع، فرصتی استراتژیک برای واشنگتن فراهم میآورد تا زنجیره تأمین مواد حیاتی خود را تقویت کرده و وابستگی جهانی به تسلط چین بر عناصر خاکی کمیاب را کاهش دهد.
واقعیت همکاری انرژی در سایه قانون ۹۰۷
با این حال، کارشناسان محلی آذربایجانی بر این باورند که همکاریهای انرژی میان آمریکا و آذربایجان، حتی با وجود این بند قانونی، هرگز به طور کامل متوقف نشده است. الدانیز امیروف، اقتصاددان آذربایجانی، به «کاسپین پست» توضیح داد که شرکتهای آمریکایی همواره در پروژههای کلیدی مانند «قرارداد قرن»، خط لوله باکو – تفلیس – جیحان و کریدور گاز جنوبی حضوری فعال داشتهاند.
امیروف معتقد است که بند ۹۰۷ بیشتر جنبه نمادین و سیاسی دارد تا تأثیر اقتصادی مستقیم. او میگوید: «این اصلاحیه، همکاریهای عمیقتر و توافقات نهادی را محدود کرده و مانع توسعه روابط دوجانبه شده است.» هدف اصلی آمریکا در حوزه انرژی، افزایش نفوذ خود بر زنجیرههای تأمین جهانی با سوق دادن اروپا به سمت انرژی آمریکایی است؛ و قانون ۹۰۷ مانعی بر سر راه تعمیق این همکاریها محسوب میشود.
آذربایجان؛ دروازه استراتژیک آسیا به غرب
تحلیلها نشان میدهد که جذابیت اصلی آذربایجان برای قدرتهای جهانی، فراتر از حجم منابع آن است. همانطور که امیروف اشاره میکند، تولید نفت آذربایجان در حال کاهش است و گاز صادراتی آن به اروپا (حدود ۲ درصد کل تقاضا) در مقایسه با منابع آمریکا ناچیز است.
نکته کلیدی، موقعیت لجستیکی و ژئوپلیتیکی آذربایجان است
متین ممدلی، مشاور ارشد مرکز تحلیل روابط بینالملل، این دیدگاه را تقویت میکند و آذربایجان را «پلی بین شرق و غرب» میداند. این کشور نقشی تعیینکننده در انتقال منابع آسیای مرکزی به اروپا ایفا میکند، مسیری که روسیه و ایران را دور میزند. ممدلی میگوید: «این کشور دروازه آسیای مرکزی برای غرب، به ویژه برای ایالات متحده، است.»
علاوه بر این، با توجه به رقابت ژئوپلیتیکی فعلی بین آمریکا و چین در آسیای مرکزی، اهمیت یافتن هر بازیگری که بتواند کانال ارتباطی امنی با این منطقه ایجاد کند، دوچندان میشود. لغو بند ۹۰۷، از نظر ممدلی، دست آمریکا را برای تقویت این موقعیت استراتژیک و بهرهبرداری کامل از نقش محوری آذربایجان که زبیگنیو برژینسکی دههها پیش به آن اشاره کرده بود، باز خواهد کرد.
در نهایت، اجماع کارشناسان بر این است که آذربایجان به دلیل موقعیت چهارراهی خود در قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی، تبدیل به یک عامل نفوذ غیرقابل جایگزین شده است؛ عاملی که قدرتهای جهانی برای حفظ منافع خود در منطقه خزر، ناگزیر به ارتقاء سطح روابط سیاسی و اقتصادی با باکو هستند.






