همکاری با ارمنستان، راهبرد رژیمصهیونیستی برای تکمیل سه ضلعی نفوذ در قفقاز
اسرائیل با رویکردی فعال پس از تعمیق رابطه با جمهوری آذربایجان و گرجستان، اکنون گام تازهای برای گسترش روابط با ارمنستان برداشته است تا نفوذ خود در سه ضلع قفقاز را تکمیل کند. دیدار اخیر دو طرف در قدس، از ورود اسرائیل به مرحلهای جدید از دیپلماسی منطقهای خبر میدهد که ابعاد سیاسی، امنیتی و اقتصادی گستردهای دارد.
روحاله صالحی، کارشناس مسائل قفقاز جنوبی
اندیشکده زاویه: با افزایش رقابتهای جهانی، مناطق راهبردی بیش از پیش در کانون توجه قدرتها قرار گرفتهاند و قفقاز جنوبی به دلیل جایگاه ژئوپلیتیکی خود نقش کلیدی پیدا کرده است، به نحوی که در ماههای اخیر فعالیتهای دیپلماتیک در این منطقه سرعت گرفته و بازیگران فرامنطقهای برای تثبیت نفوذ خود در کشورهای قفقاز تلاش میکنند. در این میان، رژیم صهیونیستی با رویکردی فعال نسبت به سایر بازیگران، پس از تقویت روابط با جمهوری آذربایجان و گرجستان، اکنون به دنبال گسترش مناسبات با ارمنستان است تا حضور خود در سه ضلع قفقاز را تکمیل کند.
نشست روز چهارشنبه (26 نوامبر) مقامات ارشد ارمنستان و اسرائیل در شهر قدس نشان دهنده شکلگیری رویکردی تازه و ارادهای جدی برای تقویت روابط دوجانبه در عرصههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی است. در این دیدار، «واهان گوستانیان» معاون وزیر خارجه ارمنستان و «ادن بارتال» مدیرکل وزارت خارجه اسرائیل ضمن تأکید بر آمادگی برای گسترش تعاملات، درباره تحولات قفقاز و خاورمیانه تبادل نظر کردند. همزمان، دوازدهمین دور رایزنیهای سیاسی دو طرف برگزار شد که طی آن فناوری پیشرفته، پزشکی، کشاورزی و گردشگری به عنوان مهمترین بسترهای همکاری آینده شناسایی شدند.
دیدار اخیر بین مقامات دو طرف نشانهای از چرخش راهبردی و هدفمند دو طرف برای حضور مؤثرتر در معادلات در حال تغییر قفقاز و محیط متلاطم خاورمیانه است. اگرچه در ظاهر، محورهای گفتگو بر همکاریهای دوجانبه متمرکز بود اما بررسی لایههای عمیقتر نشان میدهد که این تعامل بخشی از راهبرد بلندمدت اسرائیل برای گسترش نفوذ ژئوپلیتیکی و امنیتی خود در این منطقه حساس است.
در شرایطی که تلآویو با انتقادات گسترده بینالمللی و چالشهای سیاسی ناشی از تحولات غزه روبهرو است، گسترش روابط با بازیگران جدید در مناطق استراتژیک، فرصتی برای تنوعبخشی به حوزه نفوذ و کاهش فشارهای جهانی تلقی میشود. بنابراین، توسعه روابط با ارمنستان بخشی از تلاش اسرائیل برای بازتعریف موقعیت خود در معادلات منطقهای و ارتقای نقش آن در عرصه بینالمللی به شمار میرود که میتواند بر روندهای آینده قفقاز نیز اثرگذار باشد.
منافع اقتصادی اسرائیل در قفقاز
قفقاز به دلیل موقعیت منحصربهفرد خود به عنوان گذرگاه میان اروپا، آسیای مرکزی و خاورمیانه و همچنین نقش آن در خطوط انرژی و شبکههای حملونقل همواره مورد توجه بازیگران فرامنطقهای بوده است. از این رو، تلاش اسرائیل برای حضور پررنگتر در ارمنستان را میتوان در چارچوب تلاش برای ایجاد توازن در برابر بازیگران قدرتمندی همچون ایران و ترکیه تحلیل کرد.
از طرفی، اسرائیل در حوزههایی مانند فناوری پیشرفته، امنیت سایبری، نوآوری در کشاورزی و پزشکی پیشتاز است، لذا همکاری در این زمینه میتواند مبنایی برای منافع متقابل فراهم کند، به این معنا که اسرائیل به بازارهای تازه و فرصتهای جدید اقتصادی دسترسی پیدا میکند و در مقابل، ارمنستان ابزارهای لازم برای مدرنسازی بخشهای کلیدی اقتصاد خود را به دست میآورد.
چنین تعاملاتی، بستر مستحکمی برای تقویت روابط سیاسی ایجاد میکند و به تلآویو امکان میدهد بدون ورود به تعهدات نظامی آشکار، نفوذ راهبردی خود را در منطقه افزایش دهد. گسترش همکاری در زمینه گردشگری و پزشکی نیز میتواند به افزایش تبادلات فرهنگی و اجتماعی منجر شود و حضور اسرائیل را در بافت اجتماعی قفقاز عمیقتر کند.
با توجه به روابط نزدیک اسرائیل با آذربایجان، ایجاد روابط همزمان با ارمنستان به این رژیم امکان میدهد تا از جایگاه استراتژیک خود در مذاکرات میان ایروان و باکو و تعاملات منطقهای بهره بیشتری ببرد و نفوذ خود را به شکلی متوازن و هدفمند گسترش دهد. چنین سیاستی به اسرائیل اجازه میدهد تا کنترل بیشتری بر مسیرهای انرژی، ترتیبات امنیتی و دیپلماسی منطقهای داشته باشد و موقعیت راهبردی خود را تثبیت کند. این مسئله در زمانی که آمریکا قصد دارد کنترل کریدورهای انرژی و ترانزیتی قفقاز را به دست بگیرد برای تلآویو نیز فرصتهای گسترده اقتصادی و ژئوپلیتیکی فراهم خواهد کرد.
چالشهای توسعه روابط ایروان – تلآویو
تقویت روابط ارمنستان و اسرائیل اگرچه فرصتهای اقتصادی و ژئوپلیتیکی قابل توجهی ایجاد میکند اما میتواند چالشهای امنیتی – سیاسی مهمی برای دو طرف به همراه داشته باشد.
با افزایش نفرت جهانی نسبت به رژیم صهیونیستی به دلیل نسلکشی در غزه، نفوذ تلآویو در جامعه ارمنستان با چالشهای جدی مواجه خواهد شد، زیرا تجربه تاریخی و خاطره نسلکشی باعث شده که ارمنیها نسبت به مسائل حقوق بشر در سیاست خارجی حساسیت بالایی داشته باشند و هرگونه همکاری با بازیگری که مورد نکوهش بینالمللی است میتواند با واکنش منفی افکارعمومی و فشار سیاسی داخلی همراه شود. به همین دلیل بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل چند ماه پیش در اقدامی کمسابقه، کشتار ارامنه در سال ۱۹۱۵ توسط امپراتوری عثمانی را «نسلکشی» نامید تا مسیر دیپلماسی با ایروان را هموار کرده و حساسیت نسبت به صهیونیستها در این موضوع را کاهش دهد.
علاوهبر این، با توجه به پیشینه بهکارگیری فناوریهای اسرائیل در فعالیتهای اطلاعاتی و جاسوسی، گسترش همکاری با تلآویو میتواند چالشهای جدی سیاسی و اجتماعی در ارمنستان ایجاد کند. افکار عمومی ممکن است نسبت به پیامدهای اقتصادی و امنیتی این تعامل بهویژه نفوذ فناوری تلآویو در پروژههای حیاتی و حساس واکنش نشان دهد. این حساسیتها میتواند فشار قابلتوجهی بر دولت وارد کند و در صورت مدیریت ناکارآمد، زمینه شکلگیری مخالفت داخلی و تنشهای سیاسی را فراهم آورد.
همچنین، تقویت روابط اسرائیل با ارمنستان میتواند تنشهایی در روابط تلآویو با جمهوری آذربایجان ایجاد کند، زیرا اسرائیل طی دو دهه گذشته شریک مهم باکو در حوزه نظامی و امنیتی بوده است و نزدیکی به ارمنستان در این شرایط ممکن است با واکنش منفی باکو مواجه شود و اعتماد راهبردی میان دو طرف را تضعیف کند. این موضوع اسرائیل را ناچار میکند سیاستی متوازن و هوشمندانه برای مدیریت همزمان روابط با هر دو کشور حوزه قفقاز دنبال کند. این مجموعه پیچیدگیها نشان میدهد هرگونه تقویت روابط میان ایروان و تلآویو نیازمند رویکردی دقیق و سنجیده است تا فرصتها به حداکثر و ریسکها به حداقل برسند.
پیامدهای منطقهای نفوذ تلآویو در قفقاز
گسترش روابط میان اسرائیل و ارمنستان میتواند تأثیرات مهم سیاسی، امنیتی و ژئوپلیتیکی در منطقه قفقاز داشته باشد. از منظر سیاسی، نزدیکی تلآویو و ایروان ممکن است تعادل قدرت در منطقه را تحت تأثیر قرار داده و بازیگران سنتی مانند روسیه، ترکیه و ایران را نسبت به تحولات قفقاز حساستر کند، امری که میتواند موجب بازنگری در سیاستها و راهبردهای امنیتی آنها شود.
روسیه که قفقاز را حیاط خلوت خود میداند ممکن است با افزایش نفوذ اسرائیل در ارمنستان واکنشهای دیپلماتیک نشان دهد. ترکیه و ایران نیز حضور اسرائیل را در همسایگی خود به عنوان تهدیدی بالقوه برای نفوذ و امنیت ملی تلقی خواهند کرد و ممکن است اقداماتی برای موازنهسازی یا تقویت حضور خود در منطقه اتخاذ کنند.
گسترش نفوذ اسرائیل در ارمنستان میتواند مواضع آذربایجان را نیز به شدت حساس کند و توازن سیاسی و امنیتی منطقه را به سود ایروان تغییر دهد. زیرا تقویت ظرفیتهای فناوری و اطلاعاتی ارمنستان میتواند فشارهای دیپلماتیک و امنیتی بر آذربایجان را افزایش داده و انعطاف آن در حل پرونده قرهباغ را کاهش دهد. حتی این احتمال وجود دارد که باکو برای افزایش نفوذ خود، به سمت همکاری و همگرایی بیشتر با ترکیه و روسیه حرکت کند.
از منظر امنیتی، این روابط میتواند رقابهای نظامی و اطلاعاتی در منطقه را تشدید کند و مسائل مرتبط با کنترل مرزها، مسیرهای انرژی و امنیت جمعی بازیگران منطقهای را پیچیدهتر سازد.
پیام آشکار نفوذ اسرائیل در قفقاز به ایران و دیگر بازیگران منطقه آن است که تلآویو نه تنها در برابر فشارهای بینالمللی عقبنشینی نخواهد کرد بلکه در حال گسترش شبکه نفوذ و همکاریهای امنیتی خود در نقاط حساس اطراف خاورمیانه است اما این روند میتواند قفقاز را به میدان رقابت قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای بدل کرده و ثبات شکننده آن را بیش از پیش آسیبپذیر سازد.







