پیامدهای راهبردی همکاری ایروان و باکو در ترانزیت غلات
امنیت غذایی برای کشورهای منطقه قفقاز به یک مسأله راهبردی تبدیل شده است. ارمنستان که تا پیش از این تقریباً به طور کامل به واردات گندم از روسیه متکی بود، اکنون شاهد تحولی تاریخی است؛ نخستین محموله غلات روسی و قزاقی از مسیر جمهوری آذربایجان به ایروان رسید. این رخداد فراتر از یک اقدام لجستیکی، نشانه شکلگیری همکاری اقتصادی و سیاسی جدید میان رقبای دیرینه در چارچوب منافع متقابل و عملگرایی منطقهای است.
دکتر رادمهر رضایی، کارشناس مسائل قفقاز جنوبی
اندیشکده زاویه: امروزه تأمین امنیت غذایی اهمیت راهبردی برای همه کشورها دارد زیرا ارتباط مستقیمی با معیشت مردم و حتی امنیت کشور دارد. این امر برای ارمنستان نیز صادق است که به گفته مقامات روس، تقریباً ۹۹ درصد واردات گندم آن از طریق روسیه تامین میشود.
اخیراً وزارت حمل و نقل روسیه در تاریخ ۶ نوامبر اعلام کرد که روسیه ۱۵ کشتی حامل غلات با بیش از ۱۰۰۰ تن گندم به ارمنستان ارسال کرده است که از خاک آذربایجان عبور و به ایروان تحویل داده خواهد شد. این وزارتخانه در کانال تلگرامی خود نوشت: «نخستین محموله غلات از طریق آذربایجان و از طریق راهآهن به ارمنستان ارسال شد. ۱۵ کشتی حامل غلات از خاک آذربایجان عبور و با ارمنستان رسیده اند. این اولین مورد از چنین مورد پس از دهه ۹۰ میلادی است.»
همچنین، الهام علیاف، رئیس جمهور آذربایجان، در جریان سفر خود به آستانه اعلام کرد که نخستین محموله غلات قزاقستان از طریق خاک آذربایجان در راه ارمنستان است. این خبر در باکو، ایروان و فراتر از آن واکنشبرانگیز شد و نشاندهنده ظهور پویایی منطقهای جدید مبتنی بر همکاری عملگرایانه به جای انزوا بود.
برای بسیاری از مردم صادرات غلات روسیه و قزاقستان از طریق خاک جمهوری آذربایجان به ارمنستان یک اقدام لجستیکی است، اما این این موضوع بسیار مهم فراتر از مسیر حمل و نقل ساده یا یک توافق تجاری است. در واقع، این تحول نقطه عطفی محسوب میشود که نشان میدهد منطقه در حال ورود به مرحله جدیدی است که در آن عملگرایی و همکاری بر ترس، آسیبهای تاریخی و خصومتهای موروثی غلبه میکند.
در واقع، صادرات غلات به ارمنستان از طریق آذربایجان یک اقدام راهبردی است که نشان میدهد حتی بدون پیمان صلح رسمی و نهایی، هنوز هم میتوان بر اساس منافع متقابل و محاسبه منطقی همکاری و مشارکت کرد. این گام معنای سیاسی نیز دارد و نشان میدهد که طرفین قادر به اقدامات و تصمیمهای فراتر از واکنشهای احساسی یا ایدئولوژیک هستند.
با این وجود، این امر اهمیت اقتصادی بالایی دارد، زیرا کاهش هزینههای حمل و نقل به نفع همه کشورهای مشارکتکننده است. در واقع برای ارمنستان و آذربایجان پیامدهای مثبت سیاسی و اقتصادی دارد. برای ارمنستان، این تحول پیامدهای گستردهای دارد؛ این کشور مدتهاست که تقریباً منحصراً به گندم روسیه متکی بوده است و ۹۹.۹ درصد از کل واردات آن در سال ۲۰۲۳ از روسیه تأمین میشد.
این وابستگی به ویژه نگرانکننده است زیرا تنشهای جهانی و منطقهای، از جمله درگیری جاری روسیه و اوکراین، جریانهای تجاری را با اختلال مواجه میکند. هرگونه بیثباتی که بر تولید کشاورزی روسیه تأثیر بگذارد یا منجر به محدودیتهای تجاری شود، میتواند باعث افزایش قیمتها یا حتی کمبود عرضه در ارمنستان شود. نکته قابل توجه این است که نوسانات اخیر در واردات کالاهای اساسی مانند گندم و آرد، آسیبپذیری ارمنستان در برابر شوکهای خارجی را آشکار کرده است.
برای نمونه، سهمیههای صادراتی مسکو، ممنوعیتهای داخلی و مشکلات لجستیکی، این وابستگی را به یک آسیبپذیری راهبردی تبدیل کرده است. از ۱۵ فوریه تا ۳۰ ژوئن ۲۰۲۵، روسیه سهمیهای معادل ۱۰.۶ میلیون تن برای صادرات به خارج از اتحادیه اقتصادی اوراسیا وضع کرد. پیش از این، صادرات گندم دوروم را به طور کامل ممنوع و مشکلات جدی در تأمین گندم برای ایروان ایجاد کرده بود.
بهطوریکه، سال گذشته، آرمن گریگوریان، دبیر شورای امنیت ارمنستان، حتی پیشنهاد داد که شهروندان برای جلوگیری از کمبود، از گندم به برنج روی آورند. اظهار نظری که مردم را شوکه کرد.
از همین روی، واردات گندم قزاقستان از طریق آذربایجان میتواند منابع وارداتی ایروان را متنوع کند. قزاقستان به عنوان یکی از صادرکنندگان پیشرو گندم در جهان، جایگزین مناسبی برای ارمنستان است. اکنون، با بازگشایی مسیرهای ترانزیت از طریق آذربایجان، این جایگزین دیگر در حد یک تئوری نیست. مسیر باکو و گرجستان، یک کریدور مستقیم و از نظر اقتصادی کارآمد فراهم میکند که وابستگی ارمنستان به روسیه را کاهش میدهد و زنجیره تأمین مواد غذایی آن را متنوع میسازد.
دولت ارمنستان باید با صادرکنندگان محصولات غذایی حیاتی همکاری کند و در اسرع وقت به تأمینکنندگان جدید از کشورهای دیگر روی آورد تا خطرات مرتبط با بدترین سناریوی ممکن را کاهش دهد. بنابراین، واردات گندم از قزاقستان را در این راستا دانست.
همچنین، واردات گندم از روسیه و قزاقستان، میتواند ارمنستان را به هاب ترانزیتی منطقه نیز تبدیل کند. ارمنستان به عنوان عضوی از اتحادیه اقتصادی اوراسیا، با روسیه، بلاروس، قزاقستان و قرقیزستان تجارت آزاد دارد و به یک بازار وسیع و بدون تعرفه دسترسی دارد. این کشور همچنین از توافقنامههای تجاری اتحادیه اقتصادی اوراسیا با کشورهایی مانند ویتنام و صربستان و همچنین توافقنامه با ایران که تعرفه ۹۰ درصد از کالاهای مبادلهشده بین ایران و کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا را کاهش میدهد، بهرهمند میشود.
این توافقنامههای غلات موقعیت ارمنستان را به عنوان یک مسیر ترانزیتی کلیدی برای تجارت ایران با اتحادیه اقتصادی اوراسیا تقویت میکند. این کشور تنها عضو این اتحادیه است که با ایران مرز زمینی دارد. پس از اتمام ساخت بخش کلیدی بزرگراه شمال – جنوب (بزرگراه ۳۲ کیلومتری کاجاران – آگاراک در سیونیک هممرز با ایران) ارمنستان بخشی از مسیر کریدور شمال – جنوب خواهد شد که روسیه را به خلیج فارس متصل و قادر خواهد بود جریان صادرات خود را به شمال و جنوب افزایش دهد.
همچنین، تجارت دوجانبه بین روسیه و ارمنستان به بالاترین رکورد خود رسیده و از ۲.۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ به ۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۴ افزایش یافته است. با این حال، کمیته آمار ارمنستان، بر اساس دادههای ژوئن ۲۰۲۵، کاهش ۳.۷ میلیارد دلار (افت ۶۲.۵ درصدی) تجارت با روسیه را در طول ژانویه تا آوریل ۲۰۲۵ ثبت کرده است. الکسی اوورچوک، معاون نخست وزیر روسیه، کاهش تجارت را به واکنش کسب و کارهای روسی به تمایلات ارمنستان در مورد نزدیکی به اتحادیه اروپا (EU) نسبت داد که تجارت غلات تا حدودی میتواند این روند را تغییر دهد.
در مجموع، صادرات غلات قزاقستان و روسیه به ارمنستان از طریق آذربایجان پیامدهای راهبردی فراتر از اقتصاد نیز دارد. به باور بسیاری از کارشناسان، این تحول یک پیروزی برای هر دو کشور ارمنستان و آذربایجان است. زیرا اعتماد تنها با اظهارات مقامات ایجاد نمیشود؛ بلکه تدریجی، بیسروصدا و مداوم ساخته میشود. البته، بیاعتمادی بین طرفین از بین نرفته و هنوز در سخنرانیها، رسانههای اجتماعی و روایتهای عمومی وجود دارد و این واقعیت را نمیتوان نادیده گرفت.
آتشبس به معنای صلح نیست، بلکه صلح زمانی آغاز میشود که ترس دیگر تاثیری بر انتخابهای سیاسی نداشته باشد. در این میان، اقتصاد میتواند به نقطه عطف مهم تبدیل شود. منطقه قفقاز پتانسیل بزرگی برای همکاری دارد. بخشهایی مانند کریدورهای حمل و نقل، لجستیک، انرژی (از جمله تجدیدپذیر)، کشاورزی، گردشگری، فناوری اطلاعات و نوآوری میتوانند چشمانداز همکاری را توسعه دهند.






