روابط ترکیه و آمریکا: استراتژی موازنه‌گرایی در پرتو معامله‌گرایی شخصی

  • 2025-10-21 08:30

در حوزه موازنه‌گری در روابط بین‌الملل، ترکیه نمونه‌ای برجسته از سیاست “موازنه مثبت” است. این کشور، با موقعیت جغرافیایی منحصربه‌فرد بین شرق و غرب، تلاش می‌کند بین قدرت‌های بزرگ تعادل برقرار کند. در روابط با آمریکا، ترکیه از یک سو به دنبال حمایت واشنگتن برای مقابله با تهدیدات کردی در سوریه است، اما از سوی دیگر، با خرید اس-۴۰۰ از روسیه، موازنه‌ای در برابر فشارهای آمریکایی ایجاد می‌کند.

حامد حق‌پناه، کارشناس مسائل ترکیه

اندیشکده زاویه: روابط خارجی ترکیه با آمریکا، به عنوان یکی از پیچیده‌ترین و پویاترین پیوندهای دیپلماتیک در جهان معاصر، همواره تحت تأثیر عوامل داخلی و منطقه‌ای قرار گرفته است. بر اساس تحلیل‌های ارائه‌شده در گزارش‌های اخیر، مانند دیدار رجب طیب اردوغان با دونالد ترامپ در کاخ سفید در ۲۵ سپتامبر ۲۰۲۵، این روابط بیش از آنکه بر پایه شراکت استراتژیک استوار باشد، ماهیت معامله‌گرانه و شخصی دارد. اردوغان، در شرایط بحران اقتصادی داخلی و نیاز به تقویت پایگاه سیاسی حزب عدالت و توسعه، به دنبال بهره‌برداری از این دیدار برای کسب امتیازاتی مانند فروش جنگنده‌های اف-۳۵ و اف-۱۶ است. در مقابل، ترامپ با تمرکز بر قراردادهای تجاری کلان، مانند سفارش صدها هواپیمای بوئینگ، به دنبال منافع اقتصادی برای آمریکا است. این رویکرد، نشان‌دهنده اهداف اصلی ترکیه در قبال آمریکا است: تقویت قدرت نظامی، گسترش تجارت دوجانبه به بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار و کاهش فشارهای تحریمی در حوزه دفاع.

اما این اهداف، در چارچوب گسترده‌تری از سیاست خارجی ترکیه قرار می‌گیرد که شامل موازنه‌گری در روابط بین‌الملل، وابستگی متقابل، چندجانبه‌گرایی و پیمان‌های دسته‌جمعی امنیت است. در این یادداشت، با دیدگاه استراتژیک، این ابعاد را تبیین می‌کنیم.

ابتدا، اهداف روابط خارجی ترکیه در قبال آمریکا را باید در پرتو دیدگاه استراتژیک اردوغان بررسی کرد. ترکیه، به عنوان یک قدرت میانی در اوراسیا، آمریکا را نه تنها به عنوان متحد سنتی در پیمان ناتو، بلکه به عنوان اهرمی برای مقابله با چالش‌های منطقه‌ای می‌بیند. گزارش‌ها نشان می‌دهد که اردوغان با واسطه‌گری پسر ترامپ، به دنبال حل اختلافاتی مانند حذف ترکیه از برنامه اف-۳۵ به دلیل خرید سامانه اس-۴۰۰ روسی است. این هدف، بخشی از سیاست خارجی ترکیه است که بر پایه “استقلال استراتژیک” بنا شده و به دنبال تنوع‌بخشی به منابع تسلیحاتی است.

از سوی دیگر، اهداف اقتصادی برجسته است؛ ترکیه با تمرکز بر انرژی، دفاع و زیرساخت‌ها، به دنبال کاهش وابستگی به روسیه و افزایش واردات انرژی از آمریکا است. تحلیلگرانی مانند منصور آک‌گون تأکید دارند که این دیدار، شتابی به روابط می‌دهد، اما حل مسائل ثانویه مانند غزه را تضمین نمی‌کند. بنابراین، دیدگاه سیاست خارجی ترکیه در قبال آمریکا، ترکیبی از عمل‌گرایی و شخصی‌سازی روابط است، جایی که اردوغان ترامپ را “دوست” می‌خواند تا امتیازات داخلی کسب کند، اما منتقدانی مانند علی باباجان این رویکرد را به چالش می‌کشند و آن را خجالت‌آور می‌دانند.

در حوزه موازنه‌گری در روابط بین‌الملل، ترکیه نمونه‌ای برجسته از سیاست “موازنه مثبت” است. این کشور، با موقعیت جغرافیایی منحصربه‌فرد بین شرق و غرب، تلاش می‌کند بین قدرت‌های بزرگ تعادل برقرار کند. در روابط با آمریکا، ترکیه از یک سو به دنبال حمایت واشنگتن برای مقابله با تهدیدات کردی در سوریه است، اما از سوی دیگر، با خرید اس-۴۰۰ از روسیه، موازنه‌ای در برابر فشارهای آمریکایی ایجاد می‌کند.

پس از فروپاشی حکومت اسد، حملات اسرائیل به مواضع ترکیه در سوریه، نیاز به موازنه با آمریکا را افزایش داده است. دیدگاه استراتژیک ترکیه، بر پایه دکترین “عمق استراتژیک” احمد داوداوغلو استوار است که ترکیه را به عنوان پل ارتباطی اوراسیا می‌بیند. اما این موازنه، ریسک‌هایی دارد: ترامپ درخواست کنار گذاشتن کامل اس-۴۰۰ و توقف خرید نفت از روسیه را مطرح کرده، در حالی که آنکارا مخالف است. بنابراین، وضعیت ترکیه در موازنه‌گری، نشان‌دهنده تلاش برای حفظ استقلال در برابر هژمونی آمریکایی است، اما با محدودیت‌هایی مانند وابستگی به فناوری دفاعی غرب.

وابستگی متقابل، یکی دیگر از ابعاد کلیدی وضعیت ترکیه است. روابط ترکیه و آمریکا، بر پایه وابستگی اقتصادی و نظامی متقابل بنا شده است. ترکیه به فناوری آمریکایی مانند جنگنده‌های اف-۱۶ و اف-۳۵ نیاز دارد تا نیروی هوایی خود را مدرن کند، در حالی که آمریکا از ترکیه به عنوان پایگاه استراتژیک در ناتو و بازار بزرگ برای شرکت‌هایی مانند بوئینگ بهره می‌برد. گزارش‌ها از قراردادی ۳۰ تا ۳۵ میلیارد دلاری برای خرید بوئینگ سخن می‌گویند که پیش‌شرط فروش جنگنده‌هاست.

این وابستگی، در حوزه انرژی نیز مشهود است: ترکیه با افزایش همکاری انرژی با آمریکا، واردات از روسیه را کاهش می‌دهد تا وابستگی به مسکو را کم کند. از دیدگاه سیاست خارجی، این وابستگی متقابل، ترکیه را در موقعیت “قدرت وابسته” قرار می‌دهد، جایی که اردوغان از آن برای بقای سیاسی بهره می‌برد. اما منتقدانی مانند احمد تاشگتیرن هشدار می‌دهند که این رویکرد، به سود مسائل منطقه‌ای مانند غزه نیست و تنها منافع شخصی را تأمین می‌کند.

در نتیجه، وابستگی متقابل، ابزاری برای ترکیه است تا در نظام بین‌الملل، موقعیت خود را تقویت کند، اما ریسک افزایش نفوذ آمریکایی را به همراه دارد.

چندجانبه‌گرایی، رویکرد دیگری است که ترکیه در سیاست خارجی خود پیگیری می‌کند. ترکیه، با عضویت در سازمان‌هایی مانند سازمان ملل متحد، سازمان همکاری اقتصادی و سازمان همکاری اسلامی، به دنبال نقش‌آفرینی در تصمیم‌گیری‌های جهانی است. در روابط با آمریکا، این چندجانبه‌گرایی در چارچوب ناتو برجسته است، اما ترکیه تلاش می‌کند آن را با ابتکارات مستقل مانند فرآیند آستانه (با روسیه و ایران) ترکیب کند. اردوغان در دیدار با ترامپ، به دنبال توافقاتی در تجارت و دفاع است که فراتر از روابط دوجانبه، به صلح منطقه‌ای کمک کند. دیدگاه استراتژیک ترکیه، بر پایه “چندجانبه‌گرایی فعال” است که اجازه می‌دهد آنکارا در مسائل سوریه و غزه، با قدرت‌های مختلف مذاکره کند. اما محدودیت‌هایی مانند حمایت آمریکا از کردها (ی‌پ‌گ و پ‌ی‌د)، چندجانبه‌گرایی ترکیه را چالش‌برانگیز می‌کند. نامق‌تان، سفیر سابق، این رویکرد را به “چانه‌زنی دوره‌گرد” تشبیه می‌کند و تأکید دارد که نیاز به ایده‌های نو دارد.

در نهایت، پیمان‌های دسته‌جمعی حوزه امنیت، ستون فقرات وضعیت ترکیه است. عضویت در ناتو، اصلی‌ترین پیمان دسته‌جمعی ترکیه است که امنیت جمعی را تضمین می‌کند، اما روابط با آمریکا در این پیمان، پر از تنش است. ترکیه به عنوان دومین ارتش بزرگ ناتو، از آمریکا انتظار دارد حمایت از کردها را متوقف کند و تحریم‌های قبرس شمالی را لغو نماید. ترامپ ممکن است در این مسائل انعطاف نشان دهد، اما ساختارهای منطقه‌ای مانند طرح اسرائیل برای اشغال غزه، مانع می‌شود. دیدگاه سیاست خارجی ترکیه، ناتو را به عنوان ابزاری برای امنیت جمعی می‌بیند، اما با گرایش به استقلال، مانند خرید تسلیحات روسی. این وضعیت، ترکیه را در موقعیت “شریک ناهمگون” قرار می‌دهد که از پیمان‌های دسته‌جمعی برای موازنه استفاده می‌کند.

در نتیجه، اهداف روابط خارجی ترکیه در قبال آمریکا، ترکیبی از منافع اقتصادی، نظامی و سیاسی است که در چارچوب موازنه‌گری، وابستگی متقابل، چندجانبه‌گرایی و پیمان‌های دسته‌جمعی امنیتی تبیین می‌شود. اردوغان با تمرکز بر روابط شخصی، به دنبال بقای قدرت است، اما تحلیلگرانی مانند استیون کوک تأکید دارند که این روابط بیشتر نمادین است تا استراتژیک. در بلندمدت، با تشدید رقابت جهانی، ترکیه باید بین شرق و غرب انتخاب کند، وگرنه ریسک انزوا را می‌پذیرد. این وضعیت، نیاز به سیاست خارجی منسجم‌تر را برجسته می‌کند تا ترکیه به عنوان قدرت میانی، نقش مؤثری ایفا کند.

مطالب بیشتر:

آیا محور سیاسی در جمهوری ترک قبرس شمالی پس از انتخابات ریاست جمهوری تغییر می‌کند؟

انتخابات ریاست جمهوری که در جمهوری ترک قبرس شمالی (TRNC) در 19 اکتبر 2025 برگزار شد، تعادل سیاسی داخلی این کشور و رویکردهای آن به آینده مسئله قبرس را دوباره…

توافق آدانا در آستانه سوریه: چه انتظاری باید داشت؟

گزارش‌ها از عزم ترکیه برای ارتقای همکاری امنیتی با سوریه به سطحی بی‌سابقه حکایت دارند. بر اساس این طرح، آنکارا نه تنها قصد دارد پهپادها، خودروهای زرهی و سامانه‌های دفاع…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب پیشنهادی

آیا محور سیاسی در جمهوری ترک قبرس شمالی پس از انتخابات ریاست جمهوری تغییر می‌کند؟

آیا محور سیاسی در جمهوری ترک قبرس شمالی پس از انتخابات ریاست جمهوری تغییر می‌کند؟

روابط ترکیه و آمریکا: استراتژی موازنه‌گرایی در پرتو معامله‌گرایی شخصی

روابط ترکیه و آمریکا: استراتژی موازنه‌گرایی در پرتو معامله‌گرایی شخصی

توافق آدانا در آستانه سوریه: چه انتظاری باید داشت؟

توافق آدانا در آستانه سوریه: چه انتظاری باید داشت؟

دستگیری رامیز مهدی‌اف؛ آزمون دشوار روابط باکو و مسکو

دستگیری رامیز مهدی‌اف؛ آزمون دشوار روابط باکو و مسکو

آزادی اوجالان؛ پیش‌شرط حل بن‌بست در فرآیند صلح ترکیه

آزادی اوجالان؛ پیش‌شرط حل بن‌بست در فرآیند صلح ترکیه

انقلاب رنگی؛ ابزار غرب در قفقاز جنوبی

انقلاب رنگی؛ ابزار غرب در قفقاز جنوبی