آیا بحران میان روسیه و اروپا به جنگ ختم می شود؟

روسیه و اروپا فراتر از وضعیت نه جنگ، نه صلح و به عبارت دیگر، در لبه پرتگاه جنگ قرار دارند و فقط یک اشتباه در ارزیابی و محاسبات میتواند دو طرف را به جنگ بکشاند. جنگ ترکیبی روسیه علیه اروپا، قابلیت به اشتباه انداختن دو طرف را دارد.
علی کاظم خانلو کارشناس مسائل قفقاز
اندیشکده زاویه: دیدار و مذاکره ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه با دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در آلاسکا، روزنه امیدی را در برخی کارشناسان و رسانهها ایجاد کرد. اما هر چه از روز دیدار و مذاکره فوق گذشت، نه تنها نشانهای از آتشبس در جنگ روسیه و اوکراین دیده نشد، بلکه تنش موجود بین روسیه و اروپا افزایش یافت و به سطح تشنج و بحران رسید. بهطوری که کشورهای اروپایی روسیه را به فرستادن پهپاد به آسمان شهرهای خود، عبور جنگندههای روسی از حریم هوایی استونی، آسیب زدن به کابلهای مخابراتی، حملههای سایبری و کوادکوپتری به فرودگاهها، ایجاد اختلال در ماهوارهها، اختلال در جیپیاس و آتشسوزی در شهرهای اروپایی و بهطور کلی به آغاز جنگ ترکیبی علیه اروپا متهم میکنند. این در حالی است که پوتین معتقد است نخبگان اروپا برای سرپوش گذاشتن بر بحرانهای داخلی، از روسیه تهدید میآفرینند و به همین ترتیب، ادعاهای مربوط به برنامههای روسیه برای حمله به ناتو را «مزخرف» و «باورنکردنی» خوانده و رد می کند.
با وجود این، روسیه و کشورهای مقابلش در اروپا رفتارهای یکدیگر را تهدیدآمیز و جدی گرفتهاند. از این رو، در مسکو و برخی پایتختهای اروپایی، از جمله لندن رزمایش سیستمهای هشدار یا آژیر خطر برای زمان جنگ برگزار میشود، طرح ایجاد «دیوار پهپادی»، سیستمی که پهپادها را شناسایی، ردیابی و سرنگون میکند و همچنین طرحهایی برای اطمینان از مقابله سریع با هواپیماهایی که به آسمان اروپا تجاوز میکنند، در اتحادیه اروپا و ناتو مطرح میشود.
این میزان و سطح از مواضع و اقدام دو طرف علیه یکدیگر این سؤال را متبادر به ذهن میکند که آیا این مسیر به جنگ تمام عیار ختم میشود؟
روسیه و اروپا فراتر از وضعیت نه جنگ، نه صلح و به عبارت دیگر، در لبه پرتگاه جنگ قرار دارند و فقط یک اشتباه در ارزیابی و محاسبات میتواند دو طرف را به جنگ بکشاند. جنگ ترکیبی روسیه علیه اروپا، قابلیت به اشتباه انداختن دو طرف را دارد. این جنگ نه با هدف آغاز یک جنگ تمام عیار، بلکه برعکس با هدف جلوگیری از جنگ تمام عیار انجام میشود.
در واقع روسیه با این رفتار میخواهد به اروپا نشان دهد میتواند نیروگاهها، پالایشگاهها، مقرهای دولتی و کارخانههای صنعتی و به طور کلی زیرساختهای حیاتی اروپا را مورد حمله قرار دهد، نقاط ضعف اروپا را بررسی کرده، میزان پاسخگویی سیستمهای غربی را آزمایش کند و عزم اروپاییها را بدون ورود به جنگ متعارف کامل محک بزند، به ایجاد ترس، عدم اطمینان، احتیاط نسبت به هزینه، خطر یا بیثباتی در اروپا دامن بزند و از این طریق در کشورهای اتحادیه اروپا اختلاف و شکاف درباره حمایت عمومی از تحریمها، کمکها و پشتیبانی نظامی از اوکراین را افزایش دهد.
در واقع، این اقدامهای روسها را میتوان نوعی تهدید بازدارنده علیه کشورهای اروپایی تفسیر کرد؛ تهدیدی که میگوید حمایتهای خود را از اوکراین گسترش و افزایش ندهید. در غیر این صورت، روسیه توان حمله و آسیب زدن به اروپا را دارد.
درباره چشمانداز روند کنونی بحران میان روسیه و اروپا نمیتوان با قاطعیت سخن گفت؛ زیرا عوامل زیادی در این خصوص دخیل هستند که برخی پیشبینیپذیر و برخی دیگر پیشبینیناپذیر است. این عوامل عبارتند از:
- تحولات نظامی در اوکراین (دستاوردهای ارضی قابل توجه روسیه، عبور نیروهای روس از سدهای دفاعی، مقاومت موفقیتآمیز اوکراین) که میتواند موقعیت چانهزنی دو طرف را تعیین کند؛
- وحدت کشورهای اروپایی و اراده سیاسی (حفظ اجماع در مورد تحریمها، کمکها، هزینههای دفاعی و استفاده قانونی از داراییهای مسدود شده روسیه که از نظر سیاسی چالشبرانگیز است)؛
- نقشآفرینی آمریکا و انسجام فراآتلانتیکی (پشتیبانی یا عدم پشتیبانی آمریکا از اروپا) که با توجه به ویژگیهای رفتاری و رویکردهای سیاسی دونالد ترامپ، رسیدن به نتیجه قطعی در اینباره بسیار دشوار است؛ وقتی رئیسجمهور ایالات متحده، بزرگترین متحد در اتحاد ناتو، میگوید: «در سرنگونی جتهای روسی راحت باشید، اما اینکه آیا من از شما حمایت میکنم یا نه، نمیدانم.» این دشواری به خوبی خود را نشان میدهد؛
- تحریمها و فشارهای اقتصادی (اثربخشی و دوام تحریمها علیه روسیه و توانایی روسیه در دور زدن یا سازگاری با آنها)؛
- قیمت انرژی، تورم و مشکلات عمومی در اروپا؛
- تحریکهای بیش از حد یک طرف و محاسبات اشتباه ناشی از آن از جانب طرف دیگر.
با وجود این، آنچه میتوان با قاطعیت گفت سطح بالای بیاعتمادی و آسیب عمیق است. هم اروپا، هم روسیه به دلیل اینکه درگیری مستقیم بین دو طرف عواقب جهانی گستردهای خواهد داشت، خواهان شروع یک جنگ تمام عیار نیستند، و در نهایت، در این وضعیت، هرگونه مذاکره یا آتشبس، تاکتیکی و شکننده است و دیپلماسی، بازدارندگی و مهار، استراتژیهای اصلی مورد استفاده دو طرف برای جلوگیری از تشدید تنش هستند.