راهبردهای گسترش روابط ایران و ارمنستان پس از توافق صلح 2025 قفقاز

صلح میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان، با میانجیگری آمریکا، فصلی جدید در قفقاز جنوبی گشوده است. این توافق، ضمن پایان دادن به دههها درگیری و ایجاد کریدور ترانزیتی استراتژیک “مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بینالمللی” تحت کنترل آمریکا، فرصتها و چالشهای جدیدی را برای ایران به ارمغان آورده است. تهران اکنون نیازمند راهبردهای جامع و هوشمندانه برای حفظ منافع خود و تقویت نقش منطقهایاش است.
حامد حکمتآرا، پژوهشگر دکتری ژئوپلیتیک دانشگاه تهران
اندیشکده زاویه: توافق صلح میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان در تاریخ ۸ اوت ۲۰۲۵ در کاخ سفید با حضور دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا با هدف پایان دادن به حدود ۳۷ سال درگیری بین دو کشور به امضا رسید. در این چارچوب، روابط ایران و ارمنستان نیز وارد مرحلهای جدیدی از فرصتها و چالشها شده است که مستلزم اتخاذ راهبردهای جامع، هوشمندانه و واقعبینانه از سوی تهران است. طبق این توافق، باکو و ایروان متعهد شدند که آتشبس دائمی برقرار کنند، روابط دیپلماتیک خود را آغاز نمایند و تمامیت ارضی یکدیگر را به رسمیت بشناسند.
اما بخش اصلی و حساسیتبرانگیز این توافق، ایجاد یک کریدور ترانزیتی استراتژیک به نام «مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بینالمللی» است. این مسیر حدوداً 32 کیلومتری با گذر از استان سیونیک ارمنستان در مرزهای شمالغربی ایران، بخش اصلی جمهوری آذربایجان را به نخجوان پیوند خواهد داد. آمریکا براساس این توافق برای ۹۹ سال حقوق توسعه انحصاری این کریدور را دریافت کرده و آن را به کنسرسیومی از شرکتهای خصوصی آمریکایی برای ساخت و بهرهبرداری واگذار خواهد کرد. این پروژه شامل توسعه زیرساختهایی مانند جاده، راهآهن و خطوط انتقال انرژی است.
هدف از گشایش این مسیر، اتصال اروپا و ترکیه (اعضای ناتو) به جمهوری آذربایجان و آسیای مرکزی بدون مانع ارمنستان و بدون عبور از خاک ایران و روسیه است. اما این به معنی کنترل آمریکا بر بخش میانی جاده ابریشم جدید چین نیز خواهد بود؛ در نتیجه، برخی در ایران، روسیه و چین این توافق را باعث کاهش نفوذ این کشورها در منطقه و افزایش کنترل و نفوذ آمریکا بر مسیرهای حملونقل بینالمللی تلقی میکنند؛ اما ترکیه، جمهوری آذربایجان و کشورهای آسیای مرکزی از آن استقبال کردهاند.
راهبرد کوتاهمدت: ارتباط بدون مانع ایران و ارمنستان
اگر جمهوری آذربایجان پس از توافق آتشبس 2020 با ارمنستان، پیگیر اجرای بند نهم این توافق جهت ارتباط بدون مانع بین بخش اصلی این کشور و نخجوان از طریق تأمین امنیت مسیر توسط سرویس امنیت فدرال روسیه بود که نهایتاً این خواسته از طریق توافق صلح 2025 و با حضور نیروهای نظامی آمریکایی در حال تحقق است؛ ایران به عنوان همسایه تاریخی ارمنستان نیز همانگونه که بارها تأکید کرده، خواستار حفظ مرز و همسایگی خود با این کشور و ارتباطات بدون مانع با آن است.
در نتیجه، پیشزمینه هر راهبردی جهت گسترش روابط ایران و ارمنستان پس از توافق صلح اخیر قفقاز، ارتباطات بین دو کشور بدون مانع آمریکا است. اگر طراحی تونل یا پلی به طول 32 کیلومتر جهت اتصال جمهوری آذربایجان به نخجوان از طریق استان سیونیک ارمنستان میسر نیست و باید نیروهای نظامی آمریکایی کنترل مسیر زمینی زنگزور را ضمن حفظ حاکمیت ملی ارمنستان برعهده بگیرند؛ اما طراحی تونل یا پلی که بتواند با گذر از عرض چند متری رودخانه ارس، ایران را بدون مانع آمریکا به ارمنستان متصل کند، کار آسان و کمهزینهای است. بدین ترتیب که در نقطه مرزی ایران و ارمنستان، پلها و تونلهایی بین دو کشور جهت تردد و انتقال انرژی احداث شوند که نیروهایی آمریکایی به آنها دسترسی و نظارت نداشته باشند.
پس از اطمینان از حفظ ارتباطات بدون مانع بین ایران و ارمنستان، طرح کریدور خلیج فارس – دریای سیاه با توجه به حضور نیروهای آمریکایی در مرزهای ایران و آثار منفی آن بر ژئوپلیتیک این کشور باید با اولویت بیشتری پیگیری گردد. ایران میتواند با تکمیل سریعتر بزرگراه تبریز – نوردوز – ایروان، جایگاه این مسیر را به عنوان یکی از شاخههای مهم مسیر ترانزیتی بینالمللی شمال – جنوب تثبیت کند. در نتیجه، کشورهای بیشتری از این مسیر بینالمللی و امنیت آن حمایت خواهند کرد و مانعتراشیهای احتمالی آمریکا علیه آن نیز سختتر خواهد شد. در همین راستا بهتر است تکمیل بزرگراه تبریز – نوردوز – ایروان و پلها و تونلهای احتمالی مربوطه از سوی ایران همزمان با تکمیل مسیر زنگزور در داخل خاک ارمنستان و با اولویت بالایی پیگیری شود تا بعداً اجرای آن با مشکل و مانعتراشی طرفهای ثالث مواجه نگردد.
راهبرد میانمدت: منطقهگرایی و تبدیل مسیر زنگزور به مسیر دوستی
در صورتی که توافق صلح بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان به طور کامل اجرایی شود، احتمالاً این دو کشور همسایه در قفقاز جنوبی به تدریج به یکدیگر نزدیکتر شوند و اختلافات موجود بین آنها نیز به مرور زمان کمرنگتر گردد. ایران میتواند از این فرصت ایجاد شده جهت تعمیق روند منطقهگرایی در قفقاز جنوبی استفاده کند و نهایتاً تحکیم ارتباطات و پیوندها بین طرفین با کمک تهران به مرحلهای برسد که دیگر نیازی به حضور نیروهای نظامی آمریکایی در داخل خاک ارمنستان و در مرزهای ایران نباشد.
به عبارت دیگر، اگر توافق صلح فعلی با کمک بازیگران منطقهای از جمله ایران به منطقهگرایی واقعی در قفقاز جنوبی منجر شود؛ میتوان انتظار روزی را داشت که ضمن حفظ مسیر زنگزور و عبور بدون مانع بین دو بخش جمهوری آذربایجان، باکو و ایروان از واشنگتن بخواهند مسیر زنگزور را ترک کند؛ چراکه در صورت تحقق منطقهگرایی، احتمالاً همانند بقیه مسیرها (از جمله مسیر تاریخی و استراتژیک ایروان – نخجوان) در مسیر زنگزور نیز بین طرفین اعتماد کافی ایجاد خواهد شد و نیازی به حضور نیروهای بیگانه نخواهد بود.
پیشزمینه منطقهگرایی، تقویت روابط اقتصادی و وابستگی متقابل بین کشورهای یک منطقه است؛ پس یکی از نخستین راهبردهای ایران در دوره پس از صلح در قفقاز جنوبی میبایست تمرکز بر توسعه مناسبات اقتصادی با ارمنستان باشد؛ زیرا با کاهش تنشهای نظامی، حساسیتها و رقابتها در منطقه، بستر بهتری برای سرمایهگذاری، توسعه تجارت و گسترش روابط اقتصادی به وجود خواهد آمد. ایران میتواند ضمن حفظ روابط اقتصادی خود با جمهوری آذربایجان، از موقعیت ژئواکونومیکی ارمنستان بهعنوان پلی برای دسترسی به بازارهای اوراسیا به ویژه اتحادیه اقتصادی اوراسیا شامل روسیه استفاده کند؛ چراکه با گشایش و گسترش روابط بین ایروان و باکو، امکان اتصال زمینی آسانتر بین دو عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا شامل روسیه و ارمنستان فراهم خواهد شد.
راهبرد بلندمدت: تبدیل ایران به بازیگر اصلی قفقاز جنوبی
صلح میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان با میانجیگری آمریکا احتمالاً به تقویت حضور واشنگتن در قفقاز جنوبی منجر خواهد شد؛ امری که پیش از این کمرنگ بوده است. ایران در این شرایط جدید باید از یک سو روابط دوجانبه خود با ارمنستان و جمهوری آذربایجان را گسترش دهد و منطقهگرایی را تقویت نماید؛ و از سوی دیگر، توازن منطقهای و وابستگی متقابل در قبال این کشورها را نیز با اهرمهایی که در اختیار دارد حفظ و تشدید کند تا جایگاه خود را به عنوان بازیگر تأثیرگذار منطقهای روزبهروز تقویت نماید.
البته توافق صلح علاوه بر آمریکا، احتمالاً منجر به افزایش نفوذ فعلی ترکیه و رژیم اسرائیل در قفقاز جنوبی نیز خواهد شد. پس ایران میبایست با گسترش همزمان روابط با ارمنستان و جمهوری آذربایجان و تقویت منطقهگرایی، ضمن پر کردن خلأهای ژئوپلیتیکی ایجاد شده ناشی از تضعیف حضور روسیه و ایران در منطقه طی سالهای اخیر، حضور رقبا را نیز در نزدیکی مرزهای خود کنترل نماید.
بین همه راهبردهای موجود و از جمله در کنار تعمیق پیوندهای اقتصادی، دیپلماسی فرهنگی نقشی ویژه در ارتقای جایگاه و نفوذ بلندمدت بازیگران مختلف در یک منطقه ایفا میکند. ارمنستان کشوری با پیشینه تاریخی و فرهنگی نزدیک به ایران است. وجود جامعه ارمنی ایران نیز پیوندی دیرینه و قوی میان دو ملت ایجاد کرده است. ایران میتواند از این ظرفیت بالقوه برای تقویت دیپلماسی عمومی و فرهنگی خود در ارمنستان بهره گیرد. البته که تحقق این اهداف نیازمند هماهنگی بین دستگاههای مختلف کشور شامل نهادهای سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی است تا منافع بلندمدت ایران در قفقاز جنوبی حفظ و تقویت گردد.