از ترکیه تا لاجورد: بازترسیم ژئوپولیتیک در سایه رقابتهای منطقهای و جهانی

کریدور لاجورد، مسیری فراتر از تجارت؛ شاهراهی که قفقاز، آسیای مرکزی و جنوب آسیا را به هم پیوند میدهد و در قلب رقابتهای ژئوپولیتیک منطقهای و جهانی قرار گرفته است با تغییر موازنه قدرت در منطقه، کریدور لاجورد به عرصهای برای رقابت قدرتهای بزرگ و کوچک تبدیل شده است؛ از ترکیه و اسرائیل گرفته تا روسیه و چین، هر یک به دنبال منافع خود در این مسیر حیاتی هستند
حامد حقپناه، کارشناس مسائل منطقه
اندیشکده زاویه: کریدور لاجورد، مسیری راهبردی است که ترکیه را از طریق گرجستان، آذربایجان، ترکمنستان و افغانستان به آسیای مرکزی و جنوب آسیا متصل میکند. این مسیر نهتنها یک شاهراه تجاری و انرژی است، بلکه بهعنوان رگ حیاتی در بازتعریف موازنه قدرت از قفقاز میانی تا هندوکش عمل میکند. در شرایط پساجنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل و با تغییرات ژرف در معادلات امنیتی، این کریدور به میدان رقابت پیچیده میان قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای بدل شده است.
قفقاز میانی و زنگزور، گلوگاه اتصال و رقابت
زنگزور – نوار مرزی استراتژیک میان ارمنستان و ایران – اکنون بیش از هر زمان دیگر به محور منازعات ژئوپولیتیک تبدیل شده است. توافق صلح میان آذربایجان و ارمنستان به میزبانی ترامپ، نهتنها گرهی تاریخی را باز میکند بلکه میتواند مسیر کریدور تورانی ترکیه را هموار سازد. این مسیر، با اتصال نخجوان به آذربایجان و سپس آسیای مرکزی، تهران را در معرض یک محاصره ژئوپولیتیک بالقوه قرار میدهد. روسیه که همواره قفقاز را حیاط خلوت امنیتی خود میدانست، در شرایط فعلی با کاهش تمرکز به دلیل جنگ اوکراین، فضا را برای مانور ترکیه و حتی اسرائیل بازتر کرده است.
اسرائیل و آذربایجان، اتحاد امنیتی در سایه ایرانهراسی
همکاری اطلاعاتی و تسلیحاتی میان اسرائیل و آذربایجان که بر پایه تأمین پهپاد، سیستمهای راداری و عملیات سایبری شکل گرفته، به عامل بازدارنده یا تهدیدکننده مستقیم علیه ایران بدل شده است. جنگ اخیر ایران و اسرائیل و افزایش سطح درگیریها، باعث شده باکو نقش یک «پایگاه شنود و عملیات پیشرو» را برای تلآویو بازی کند. این اتحاد نهتنها به کنترل مسیرهای انرژی از قفقاز به اروپا کمک میکند، بلکه در قالب یک «کمربند امنیتی ضدایرانی» طراحی شده است.
ترکمنستان و تاجیکستان، بازیگران خاموش با نقشی کلیدی
ترکمنستان با منابع عظیم گاز، حلقه حیاتی در اتصال انرژی آسیای مرکزی به مدیترانه و اروپا از طریق کریدور لاجورد است. موضع بیطرفی سنتی عشقآباد، مانع از ورود مستقیم به منازعات شده، اما فشارهای ترکیه و غرب برای استفاده از بنادر ترکمنباشی در حال افزایش است. تاجیکستان، بهرغم اقتصاد ضعیف، به دلیل مرزهای طولانی با افغانستان و نقش آن در امنیت آسیای مرکزی، به میدان رقابت روسیه، چین و ترکیه وارد شده است. حضور احتمالی گروههای افراطی و قاچاق سلاح در این محور، تهدیدی مستقیم برای ثبات منطقهای است.نباید از راهبرد اسراییل در این دو کشور غافل بود.
افغانستان و پاکستان، گرههای امنیتی مسیر
مسیر کریدور لاجورد بدون عبور از افغانستان و تأمین امنیت آن کامل نمیشود. اما بیثباتی مزمن ناشی از فعالیت داعش خراسان، جیشالعدل و دیگر گروههای شبهنظامی، این محور را شکننده کرده است. پاکستان، با سیاست دوگانه خود در قبال گروههای مسلح، گاهی نقش تسهیلکننده ترانزیت را ایفا کرده و گاهی بهعنوان عامل بیثباتسازی ظاهر شده است. پس از خروج آمریکا، افغانستان به عرصه رقابت آشکار چین، روسیه، ایران و ترکیه برای کسب نفوذ بدل شده و هر یک سعی دارد از ابزارهای اقتصادی، امنیتی و اطلاعاتی بهره گیرد.
تغییر ژئوپولیتیک آمریکا، از مداخله مستقیم تا مدیریت از راه دور
واشنگتن، پس از شکست پروژه ملتسازی در افغانستان، راهبرد «مدیریت از راه دور» را برگزیده است. تمرکز بر مهار چین و استفاده از متحدانی چون اسرائیل، ترکیه و هند، به آمریکا امکان میدهد با حداقل حضور مستقیم، حداکثر نفوذ را اعمال کند. پیمان ابراهیم که پس از دعوت نتانیاهو در فضای پساجنگ گسترش مییابد، بخشی از این پازل است. هدف آن، ایجاد یک بلوک امنیتی-اقتصادی همسو با واشنگتن است که از شرق مدیترانه تا آسیای مرکزی امتداد یابد.
پیوند تحولات غرب آسیا با کریدور لاجورد
تحولات اخیر – از دستور دولت لبنان برای خلع سلاح حزبالله تا احتمال اشغال غزه توسط اسرائیل – نشان میدهد که معادلات ژئوپولیتیک منطقه بیش از گذشته به هم متصل شدهاند. اظهارات سازمان اطلاعات ترکیه درباره ساخت پناهگاههای ایمن برای نبرد احتمالی با اسرائیل، پیام روشنی دارد؛ آنکارا در حال آمادهسازی برای یک بازتعریف توازن قوا است که بخشی از آن از مسیر کریدور لاجورد عبور میکند. این مسیر، میتواند به «کریدور نفوذ» بدل شود؛ نه فقط برای تجارت، بلکه برای جابهجایی قدرت نرم، نفوذ اطلاعاتی، و حتی عملیات نظامی غیرمستقیم.
آیندهای پرریسک برای ایران و منطقه
کریدور لاجورد، در نگاه نخست یک طرح توسعهای و اقتصادی است، اما در بطن خود حامل دینامیکهای امنیتی و ژئوپولیتیک عمیقی است که میتواند موازنه قوا را در گسترهای از مدیترانه شرقی تا آسیای مرکزی تغییر دهد. رقابت فشرده ترکیه، اسرائیل، آمریکا و متحدانشان، همراه با فعالیت گروههای شبهنظامی، این مسیر را به یک جبهه خاموش اما فعال تبدیل کرده است. برای ایران، فرصتهایی چون اتصال به بازارهای جدید و تهدیدهایی همچون محاصره ژئوپولیتیک و فشار امنیتی همزمان وجود دارد. آینده این کریدور، نهتنها با معادلات منطقهای بلکه با نظم نوین جهانی پیوند خورده و هر حرکت اشتباه در این صفحه شطرنج میتواند پیامدهایی فراتر از مرزهای جغرافیایی داشته باشد.