دالان زنگزور: نقطه اشتعال ژئوپلیتیکی که هرگز درباره آن نشنیدهاید

اندیشکده زاویه – رصد: ایستگاه قطار قدیمی و متروکه مغری در نزدیکی مرز ایران، که زمانی آخرین قطار آن در سال ۱۹۸۹ به مقصد باکو حرکت کرده بود، اکنون نمادی از تنشهای ژئوپلیتیکی منطقه شده است. با فروپاشی شوروی و قطع روابط ریلی ارمنستان و آذربایجان، این ایستگاه با گذشت زمان تخریب و رها شده است. در حالی که خودروها و کامیونها از بزرگراههای مجاور و گذرگاه مرزی ایران با سرعت عبور میکنند، این مکان متروکه به نقطهای حساس در مناقشه قرهباغ کوهستانی تبدیل شده است. بحث بر سر ایجاد کریدورهای ترانزیتی از ارمنستان، که با حمایت ترکیه و روسیه از سوی آذربایجان مطرح شده، ابعاد جدیدی به این تنشها بخشیده و نگرانیهایی را در مورد محاصره و ناامنی برای ارمنستان ایجاد کرده است. پرسش اصلی این است که آیا این کریدورها به صلح منجر میشوند یا جنگ را تشدید میکنند، در حالی که ارمنستان بر پایان محاصره و عادیسازی روابط تأکید دارد.
مایکل روبین عضو ارشد مؤسسه امریکن انترپرایز و مدیر تحلیل سیاست انجمن خاورمیانه در وبسایت «موسسه امریکن انترپرایز» نوشت: آخرین قطار در سال 1989ایستگاه قدیمی و متروکه شوروی را در این پایگاه کوهستانی و غبارآلود که فاصله کمی با مرز ایران فاصله دارد، ترک کرد. مقصد آن باکو، پایتخت آذربایجان بود که کمی بیش از 480 کیلومتر با آنجا فاصله داشت. کمی بعد، همزمان با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، آذربایجان ارتباط ریلی خود با ارمنستان را قطع کرد.
امروز، ایستگاه قطار قدیمی مغری پر از زباله است. واگنهای قطار شوروی در حیاط آن زنگ زدهاند. رنگ و گچ ساختمان که زمانی زیبا بود، در حال پوسته شدن است. محوطه قطار در مجاورت مرز ایران و رودخانه ارس قرار دارد. تنها 6 متر آن طرفتر، در جهت مخالف، ماشینها با سرعت در بزرگراه بین شهرهای ارمنی مغری و کاپان در حرکت هستند و کامیونهای ایرانی، ارمنی و گرجی در مسیر رفت و برگشت از گذرگاه مرزی رسمی با جمهوری اسلامی ایران، تنها چند کیلومتر دورتر، با سرعت از کنارشان عبور میکنند.
مغری شهر کوچکی است که تنها حدود ۴۵۰۰ نفر جمعیت دارد، اما میتواند به یک نقطه اشتعال ژئوپلیتیکی تبدیل شود. درگیری طولانیمدت بین ارمنستان و آذربایجان در سال ۲۰۲۰ آغاز شد؛ زمانی که ارتش آذربایجان با حمایت نیروهای ویژه ترکیه و مسلح به سلاحهای اسرائیلی به منطقه ارمنینشین ناگورنو-قرهباغ حمله کرد. پس از ۴۵ روز، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، آتشبس اعلام کرد که بر اساس آن، نیروهای حافظ صلح روسیه باید ارمنیها و آذربایجانیها را از هم جدا کنند، اراضی آذربایجان که بین ارمنستان و دولت کوچک ارمنستان در ناگورنو-قرهباغ اشغال کرده بود را به ارمنستان بازگردانند، یک کریدور بشردوستانه برای تغذیه ارمنیهای ناگورنو-قرهباغ ایجاد کنند و سپس کریدورهای ترانزیتی در سراسر ارمنستان ایجاد کنند تا آذربایجان و منطقه محصور در خشکی آن بتوانند از طریق زمین تجارت کنند.
آذربایجان هرگز به تعهد خود عمل نکرد؛ این کشور مانع از عبور کمکها از کریدور لاچین شد و سپس به بقیه قرهباغ کوهستانی حمله کرد تا جامعه مسیحی بومی ۱۷۰۰ ساله این منطقه را بیرون براند. برای افزودن نمک بر زخم پس از چنین تخلفاتی، آذربایجان ارمنستان را به دلیل نقض آتشبس ۲۰۲۰ با عدم ایجاد کریدوری که آذربایجان و ترکیه بتوانند از طریق آن با یکدیگر تجارت کنند، سرزنش کرد. در حالی که پیشنهادهای متعددی در مورد این کریدور به مطبوعات درز میکند، حتی اساسیترین جزئیات آن نیز حل نشده باقی مانده است.
به عنوان مثال، مشخص نیست که آیا این کریدور یک کریدور خدماتی منحصر به آذربایجان و ترکیه خواهد بود، منحصراً یک مسیر جادهای یا ریلی خواهد بود که کامیونها یا قطارهای آذربایجانی وارد آن میشوند و نمیتوانند از آن خارج شوند، یا اینکه آیا وسایل نقلیه ارمنی نیز میتوانند از این کریدور استفاده کنند. در صورت مثبت بودن پاسخ، سیاستمداران و دیپلماتها هنوز تصمیم نگرفتهاند که ترافیک ارمنستان چگونه از این کریدور عبور خواهد کرد. مسیر نیز نامشخص است. آذربایجان و ترکیه خواستار عبور این کریدور از جنوب ارمنستان هستند که احتمالاً از مغری میگذرد، در حالی که ارمنیها کریدوری در شمالتر در سیونیک، شاید نزدیک کاپان، مرکز استان، یا حتی شمالیتر، را ترجیح میدهند. توپوگرافی و زیرساختهای موجود به نفع استدلال ارمنیها است. راهآهن دوران شوروی دیگر وجود ندارد و دههها توسعه، املاک و مستغلات را محدود کرده است. البته، ژئوپلیتیک نیز در این امر دخیل است.
دلیل اصلی اینکه آذربایجان و ترکیه مسیر جنوبی را ترجیح میدهند، قطع ارتباط ارمنستان با ایران است. هم آذربایجان و هم ترکیه، ارمنستان را محاصره کردهاند و به دنبال تسلیم کردن آن هستند. با قرار گرفتن گرجستان تحت نفوذ روسیه، توانایی ارمنستان برای تجارت از طریق همسایه شمالی خود نیز زیر سئوال میرود. اگر ترکیه، آذربایجان یا روسیه بتوانند مرز جنوبی ارمنستان را مسدود کنند، عملاً این کشور را محاصره و به قحطی میکشانند، همانطور که با قرهباغ کوهستانی چنین کردند. در حالی که دیپلماتها در مورد مسیرها، پروتکلها و حتی احتمال دخالت پیمانکاران آمریکایی بحث میکنند، از سوال بزرگتر غافل میشوند: آیا کریدورهای تعیینشده صلح میآورند یا جنگ را تشویق میکنند؟
اگر هدف صلح است، نیازی به یک کریدور نیست؛ ترکیه میتواند محاصره ارمنستان را لغو کند و مرزهای خود را به روی تردد کامیونها باز کند. همین امر در مورد آذربایجان نیز صادق است. در واقع، ارمنیها میگویند که از تجارت متقابل استقبال میکنند. در مقابل، اگر آذربایجان و ترکیه خواستار آن باشند که کریدور آنها یک منطقه امن باشد، این نشان دهنده عدم تمایل به رسمیت شناختن و عادیسازی روابط با ارمنستان است. آذربایجان، ترکیه و روسیه با آتشبس نوامبر ۲۰۲۰ با بیاعتنایی رفتار کردند؛ درخواست یک بند واحد اکنون غیرمنطقی است. ارمنستان نباید اجازه دهد آذربایجان بحث را تعریف کند. اگر هدف صلح است، به محاصره پایان دهید. اگر تجارت آزادانه جریان داشته باشد، کل بحث کریدورها بیمعنی میشود.