تأملی در تحول در سیاست خارجی صربستان در قفقاز جنوبی

آنچه در موقعیت کنونی سیاست خارجی صربستان در قفقاز جنوبی را شکل میدهد کسب سود و تجارت است. جمهوری آذربایجان که ثروت نفتی دارد مخاطب این سیاست است و طبیعتاً ارمنستان با وجود همه مشابهتهای تاریخی و فرهنگی و دینی با صربستان، دیگر سهمی از حمایتهای بلگراد نخواهد داشت.
دکتر امین پرتو پژوهشگر مسائل قفقاز جنوبی
اندیشکده زاویه: صربستان به عنوان وارث و برجای مانده از «جمهوری فدرال یوگسلاوی» سیاستی متغیر در قفقاز جنوبی داشته است. از بدو فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، صربستان به دلایلی رویکرد حمایت از ارمنستان را در پیش گرفت اما به تدریج این سیاست را تغییر داده و به تامین کننده تسلیحات برای جمهوری آذربایجان تبدیل شده است. تحول در روابط بلگراد با روسیه، دگرگونی در روابط آن با ترکیه و بالاخره تحول در استراتژی صادرات تسلیحاتی علل این تغییر عمده در سیاست خارجی صربستان در قفقاز جنوبی بوده است.
یوگسلاوی، تجزیه و نقش ترکیه
با آنکه یوگسلاوی بخشی از بلوک اتحاد شوروی نبود اما به عنوان کشوری کمونیستی به شدت از سقوط دیوار برلین و تجزیه اتحادیه شوروی و فروپاشی پیمان ورشو متاثر شد. اجزای تشکیل دهنده جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگسلاوی، که هویتهای ملی مستقلی از بلگراد و صربها داشتند به سرعت علم طغیان برافراشتند و یکی یکی اعلام استقلال کردند. دولت فدرال در بلگراد و صربها در هر یک از جمهوریها کوشیدند با آغاز جنگ داخلی و مبارزه مسلحانه، مانع از تجزیه یوگسلاوی بزرگ و استقلال این جمهوریهای جدید شوند اما کوشش آنها راه به جایی نبرد. مداخله نظامی ناتو در بالکان سبب شد تا صربها شکست سختی بخورند و استقلال بوسنی و هرزگوین، کرواسی و اسلوونی تضمین شود. همزمان مقدونیه شمالی هم راه استقلال برگزید و بعداً با مداخله ناتو بر سر مساله کوزوو، یوگسلاوی به دو کشور صربستان و مونته نگرو تجزیه شد و البته کوزوو هم به کشوری مستقل (که البته صربستان قبول ندارد) بدل شد.
در سراسر سالهای دهه 1990 و پس از آن، یوگسلاوی و سپس صربستان، شاهد ایفای نقش ترکیه در کمک به تجزیه کشور خود بودند. ترکیه به دلیل مسلمان بودن بخشهایی از مردم بالکان (بوسنی و کوزوو) و نیز به دلیل سابقه تاریخی حضور در بالکان و پیوند فرهنگی با مردم آن سامان از روزگار عثمانی، به حمایت از مسلمانان بوسنی و کوزوو پرداخت. ترکیه همینطور به عنوان یک عضو ناتو، در عملیات نظامی علیه صربهای بوسنی در میانه دهه 1990 و سپس علیه یوگسلاوی در 1999 در کوزوو مشارکت کرد. ترکیه همین طور هوادار استقلال کوزوو بود و بدون میل نبود که کوزوو به عنوان کشوری مسلمان و با پیوستگی تاریخی به ترکیه، به نوعی پایگاه سیاسی و فرهنگی ترکیه در قلب بالکان باشد.
اقدامات یوگسلاوی علیه ترکیه و جمهوری آذربایجان
گفته میشود از همان دهه 1990 سرویس اطلاعاتی فدرال یوگسلاوی، ارتباطاتی را با پکک برقرار کرد تا از این گروه علیه ترکیه حمایت کند. حمایت از پکک در نگاه بلگراد اقدامی کاملاً مشروع علیه کشوری بود که خود از جنگ علیه یوگسلاوی حمایت میکرد. اما روشن بود که توان مالی و اطلاعاتی یوگسلاوی در حدی نیست که بتوانداقدامات زیادی برای پکک صورت دهد. پکک حامی بسیار مهمتری یعنی سوریه داشت و البته از یوگسلاوی با منابع محدودش که گرفتار بحران اقتصادی، فروپاشی سیاسی و جنگهای گسترده داخلی و خارجی بود کار زیادی ساخته نبود.
جبهه دیگری که یوگسلاوی تصمیم به فعالیت در آن گرفت قفقاز جنوبی بود. در حالی که جمهوری آذربایجان مورد حمایت ترکیه قرار داشت، یوگسلاوی تصمیم گرفت تا به ارمنستان نزدیک شود و از ایروان حمایت کند. به این منظور برخی اقلام تسلیحاتی مورد نیاز ارمنستان در دهه 1990 و پس از آن از سوی یوگسلاوی تامین گردید. این اقلام که البته هنوز هم در ارتش ارمنستان مورد استفاده هستند شامل موارد زیر بود:
- خمپاره انداز 60 میلیمتری ام-57
- خمپاره انداز 82 میلیمتری ام-69
- خمپاره انداز 120 میلیمتری ام-74
- خمپاره انداز 120 میلیمتری ام-75
- توپ ضدهوایی 20 میلیمتری زاستاوا ام-55
- تفنگ ضداستحکامات استحکامات ام-93 تک تیرانداز
- نارنجک انداز تفنگی تیرباری 30 میلیمتری ام-93 (کپی روسی ای جی اس-17)
- نارنجک دستی ام-75 زولجا
- و احتمالاً مقادیر نامشخصی مهمات مرتبط با توپ، راکت انداز و سلاح سبک با کالیبر استاندارد پیمان ورشو
البته حجم این تسلیحات ارائه شده توسط یوگسلاوی و سپس صربستان به ارمنستان در حدی نبود که تهدید چندانی را متوجه جمهوری آذربایجان کند. در برابر خریدهای گسترده نظامی باکو از اسرائیل، ترکیه و روسیه که با کمک درآمد نفتی مقدور شده بود، این تسلیحات که یوگسلاوی به ارمنستان داده بود و البته به فروش هم رسانده بود چندان چشمگیر نبود و به حساب نمیآمد. همه این اقدامات البته برای آن بود که بلگراد به نحوی به اقدامات ترکیه علیه منافع خود در بالکان یعنی حمایت از مسلمانان بوسنی و کوزوو پاسخ داده باشد. از این گذشته ارمنستان به عنوان کشوری مسیحی و ارتدکس در وضعیت جنگ با مسلمانانی بود که خود صربها در بالکان با آنها در جنگ به سر میبردند و این حمایت هر چند اندک، نوعی از حمایت معنوی از برادران مسیحی بود.
تحول در سیاست خارجی صربستان در بالکان: فروشنده سلاح به جمهوری آذربایجان
با از دست رفتن آخرین مستملکات یوگسلاوی در بالکان و انحلال کامل و عملی یوگسلاوی، آنچه از مردهریگ آن جمهوری فدرال بزرگ بر جای ماند تنها کشوری کوچک و محصور در خشکی به نام صربستان بود که سنگینی یک دهه جنگ و تحریم و محاصره را تحمل کرده بود. دست فرمان سیاسی در یوگسلاوی با سقوط حکومت میلوشویچ به کلی تغییر کرد و این کشور تصمیم گرفت تا به غرب و ناتو نزدیک شود. هرچند که این اتفاق به دلیل روابط عمیق صربستان با روسیه و نیز اختلافات لاینحل بلگراد با ناتو در مورد کوزوو هرگز نمیتوانست به شکل کامل رخ دهد. اما صربستان تصمیم گرفت تا اختلافات گذشته را با اعضای ناتو کنار نهد و کسب سود و منفعت را هدف جدید سیاست خارجی خود قرار دهد. برای مثال صربستان در طول جنگ داخلی سوریه، با تامین مالی عربستان سعودی و احتمالاً قطر، به تامین کننده سلاح برای شورشیان سوری ضد بشار اسد تبدیل شد. همین طور صربستان اکنون به خریدار جتهای جنگنده رافال ساخت فرانسه بدل شده و احتمالاً برخی اقلام مهمات را هم مخفیانه برای اوکراین تدارک دیده است.
در مورد ترکیه عضو دیگر ناتو و نیز جمهوری آذربایجان، متحد نزدیک ترکیه هم روند مشابهی رخ داده است. بلگراد سیاست گذشته خود مبنی بر حمایت از ارمنستان را کنار نهاده است زیرا اصولاً دیگر در تخاصم جدی با ترکیه قرار ندارد و قفقاز جنوبی را هم میدان رقابت ژئوپلتیک با ترکیه نمیبیند که از ارمنستان حمایت کند. صربستان همین طور آگاه است که روسیه روابط سردی با ایروان دارد و در نتیجه حمایت از ارمنستان با روابط بلگراد با مسکو هم در تضاد است. در مقابل صربستان به قراردهای چرب و نرم فروش تسلحات به باکو امیدهای بسیار دارد. در نمایان ترین مورد، باکو سفارش خرید 48 سیستم خودکششی توپخانه 155 میلیمتری بی-52 نورا را به صربستان داده است. این سیستم توپخانه ای ساخت شرکت یوگوایمپورت صربستان است و پیش از این قبرس، کنیا، بنگلادش، میانمار و الجزایر هم آن را سفارش داده یا به خدمت گرفتهاند. کیفیت قابل توجه این سیستم توپخانهای در کنار قیمت مناسب و ارزان آن عامل تشویق باکو به خرید آن از بلگراد بوده است. البته باکو قصد دریافت سیستم توپخانهای فیرتینا از ترکیه را داشت که به دلیل مخالفت آلمان (به عنوان دارنده لیسانس تولید و طراحی آن) قادر به دریافت آن نشد.
صربستان همین طور امیدوار است برخی دیگر از تسلیحات ساخت خود را به باکو بفروشد. صربستان توانسته در بازار تسلیحات «کشورهای ترک زبان» دیگر هم موفقیتهایی به دست بیاورد. برای مثال کشور ترکمنستان، خودروهای زرهی لازار-3 را از صربستان خریداری کرده است. صنایع نظامی صربستان امید دارد محصولات متنوع خود را به باکو و دیگر کشورهای به اصطلاح «جهان ترک» بفروشد. هر چند که در رقابتی بسیار سخت با تولیدکنندگان دیگر مانند ترکیه قرار دارد.
به طور کلی آنچه در موقعیت کنونی سیاست خارجی صربستان در قفقاز جنوبی را شکل میدهد کسب سود و تجارت است. جمهوری آذربایجان که ثروت نفتی دارد مخاطب این سیاست است و طبیعتاً ارمنستان با وجود همه مشابهتهای تاریخی و فرهنگی و دینی با صربستان، دیگر سهمی از حمایتهای بلگراد نخواهد داشت.