فرصت نادر «چهار راه صلح» ارمنستان برای ایالات متحده و اسرائیل

  • 2025-07-16 16:25

اندیشکده زاویه – رصد: ورود دولت دوم دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، فرصتی مغتنم برای ایالات متحده، و احتمالاً اسرائیل، فراهم می‌کند تا با ترغیب آذربایجان به امضای پیمان صلح با ارمنستان، نقشی فعال در تضمین یک توافق صلح مهم ایفا کنند. اگرچه میانجی‌گری چنین توافقی به خودی خود یک پیروزی دیپلماتیک خواهد بود، اما ثمره واقعی آن در گشودن قفل چهار راه صلح و در نتیجه دستیابی به دستاوردهای استراتژیک و تجاری معنادار نهفته است.

شیلان پایلان مشاور ارشد حقوقی سازمان ملل متحد در یادداشتی برای «شورای آتلانتیک» نوشت: برای دهه‌ها، درگیری ارمنستان و آذربایجان بر سر قره‌باغ کوهستانی، قفقاز جنوبی را در بن‌بستی از خصومت‌های تاریخی، مرزهای بسته و رکود اقتصادی نگه داشته است. اما با پایان یافتن این درگیری، ارمنستان ابتکار «چهار راه صلح» خود را آغاز کرده و خود را به عنوان یک مرکز ترانزیت اوراسیای مرکزی در نظر گرفته است.

هدف این پروژه احیای مسیرهای حمل و نقل از کار افتاده – که زمانی شریان‌های مهم تجارت دوران شوروی بودند – است که پس از بسته شدن مرزهای آذربایجان و ترکیه با ارمنستان به ترتیب در سال‌های ۱۹۹۱ و ۱۹۹۳ و در نتیجه منزوی شدن این کشور، قطع شدند. احیای این مسیرها، ارمنستان را دوباره به همسایگانش متصل می‌کند و کریدورهای وسیع‌تری را از خلیج فارس به دریای سیاه و از دریای خزر به مدیترانه متصل می‌کند و تجارت بین اقتصادهای بزرگ در آسیا، اروپا و خاورمیانه را تسهیل می‌کند. برای ایالات متحده و اسرائیل، حمایت از این ابتکار، فرصتی استراتژیک برای تقویت ثبات منطقه‌ای، گسترش نفوذ اقتصادی و ایجاد توازن در برابر قدرت‌های متخاصمی مانند ایران، روسیه و چین فراهم می‌کند.

نیکول پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان و الهام علی‌اف، رئیس جمهور آذربایجان، در نشست سران کشورهای مستقل مشترک المنافع (CIS) در عشق آباد، ترکمنستان، در ۱۱ اکتبر ۲۰۱۹ شرکت می‌کنند. اسپوتنیک/الکسی دروژینین/کرملین از طریق رویترز

با این حال، این چشم‌انداز در نهایت به نتیجه موفقیت‌آمیز معاهده صلح بین ارمنستان و آذربایجان بستگی دارد، معاهده‌ای که تا حد زیادی به دلیل تغییر و تشدید خواسته‌های آذربایجان – از جمله درخواست‌ها برای اصلاحات اساسی و انحلال گروه مینسک – علی‌رغم اجماع دیپلماتیک بر سر متن معاهده و آمادگی ابراز شده ارمنستان برای امضای آن، متوقف مانده است. یکی دیگر از مسائل اساسی، اصرار آذربایجان بر ایجاد یک کریدور فراسرزمینی به نام کردور زنگزور است که آن را از طریق جنوب ارمنستان به نخجوان متصل می‌کند، اما تمام نظارت‌ها، گمرکات و امنیت ارمنستان را دور می‌زند. ارمنستان، در حالی که از اتصال حمایت می‌کند، به صراحت هرگونه واگذاری حاکمیت بر قلمرو خود را رد می‌کند.

با این وجود، «چهار راه صلح» هنوز هم مزایای اقتصادی و ژئوپلیتیکی قابل توجهی برای باکو دارد. با اتصال مجدد شبکه‌های حمل و نقل منطقه‌ای، از جمله دسترسی به ترکیه از طریق خاک ارمنستان تحت صلاحیت ارمنستان، آذربایجان می‌تواند بدون مطالبه بحث‌برانگیز برای یک کریدور مستقل، به بسیاری از اهداف لجستیکی خود دست یابد. این مدل مشارکتی، مسیرهای تجاری بیشتری را برای باکو به نخجوان و فراتر از آن فراهم می‌کند، ضمن اینکه از طریق یک چارچوب متقابلاً سودمند و چندجانبه، مشروعیت و سرمایه‌گذاری بین‌المللی را نیز به دست می‌آورد.

چرا تعامل در خدمت منافع ایالات متحده است؟

ورود دولت دوم دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، فرصتی مغتنم برای ایالات متحده، و احتمالاً اسرائیل، فراهم می‌کند تا با ترغیب آذربایجان به امضای پیمان صلح با ارمنستان، نقشی فعال در تضمین یک توافق صلح مهم ایفا کنند. اگرچه میانجیگری چنین توافقی به خودی خود یک پیروزی دیپلماتیک خواهد بود، اما ثمره واقعی آن در گشودن قفل چهارراه صلح و در نتیجه دستیابی به دستاوردهای استراتژیک و تجاری معنادار نهفته است.

با تسهیل مسیرهای تجاری جدید از طریق قفقاز جنوبیِ پس از جنگِ مورد علاقه‌ی غرب، ایالات متحده می‌تواند حضور محکم‌تری در منطقه‌ای که مدت‌ها نادیده گرفته بود، ایجاد کند، تسلط قدرت‌های رقیب را به چالش بکشد و از طریق مشارکت‌های زیرساختی و درآمد ترانزیت، بازده اقتصادی ایجاد کند.

برای واشنگتن، شبکه حمل و نقل اوراسیا فرصتی بی‌نظیر برای ایجاد جای پایی در منطقه‌ای حیاتی برای تجارت جهانی و ژئوپلیتیک است. این شبکه، جایگزینی همسو با غرب برای شبکه‌های حمل و نقلی ارائه می‌دهد که به طور فزاینده‌ای تحت سلطه روسیه و چین هستند و در عین حال، در را برای مشارکت تجاری ایالات متحده در لجستیک، زیرساخت‌ها و فناوری می‌گشاید. 

شبکه حمل و نقل اوراسیا، که عمدتاً شامل کریدور شمالی، کریدور میانی و کریدور حمل و نقل بین‌المللی شمال – جنوب (INSTC) است، سالانه میلیون‌ها تن بار به ارزش میلیاردها دلار را جابجا می‌کند. این کریدورها که از آسیای مرکزی، قفقاز جنوبی و اروپای شرقی عبور می‌کنند، میدان‌های نبرد اقتصادی هستند که در آنها مسکو و پکن به دنبال حفظ نفوذ خود هستند و غرب تلاش می‌کند جایگزین‌هایی برای زیرساخت‌های تحت کنترل روسیه و چین ایجاد کند. در این منطقه به شدت مورد مناقشه، کنترل مسیرهای تجاری به معنای شکل دادن به تعادل آینده قدرت اقتصادی و ژئوپلیتیکی است.

به‌رغم اهمیت استراتژیک این کریدورها، ایالات متحده در حال حاضر حضور منطقه‌ای بسیار محدودی دارد و فاقد یک استراتژی یکپارچه یا ردپای زیرساختی است و تنها حمایت اندکی را ارائه می‌دهد که محدود به تعامل دیپلماتیک و کمک فنی برای کریدور میانی، به رهبری قزاقستان، آذربایجان، گرجستان و ترکیه است. با این حال، این کریدور با چالش‌های قابل توجهی از جمله ظرفیت زیرساختی محدود، هزینه‌های بالا و عدم ادغام مواجه است که کارایی آن را تضعیف کرده و مانع جریان‌های تجاری در مقیاس بزرگ و قابل اعتماد می‌شود. همچنین تا حدودی با ابتکار کمربند و جاده چین (BRI) همسو است ، به طوری که بخش‌هایی از کریدور میانی از نظر فیزیکی با BRI همپوشانی دارند و به طور فزاینده‌ای در آن ادغام می‌شوند و آن را به حوزه نفوذ پکن می‌کشانند.

بنابراین، علاقه و سرمایه‌گذاری فزاینده چین در کریدور میانی، جذابیت آن را برای ذینفعان غربی پیچیده‌تر می‌کند. نفوذ چین اکنون با واگذاری بندر آناکلیا یک پروژه دریایی عمیق در گرجستان – به یک کنسرسیوم به رهبری چین، آماده افزایش بیشتر است. در همین حال، بیشتر حمل و نقل هنوز از طریق کریدور شمالی از طریق روسیه انجام می‌شود و تسلط مسکو بر حمل و نقل اوراسیا را حفظ می‌کند. کریدور شمال-جنوب – که هند، ایران، روسیه و اروپا را به هم متصل می‌کند – تا حدودی تنوع ایجاد می‌کند، اما با تکیه شدید بر شبکه‌های ایران و روسیه، دو کشوری که تحت تحریم‌های گسترده ایالات متحده هستند، “مشکل مضاعف” برای دخالت واشنگتن ایجاد می‌کند.

از دیدگاه صرفاً اقتصادی، پتانسیل پروژه «چهارراه صلح» قابل توجه است. بخش عمده‌ای از تجارت زمینی اوراسیا در حال حاضر از ارمنستان عبور می‌کند و در عوض به مسیرهای حساس سیاسی گرجستان و کریدور میانی وسیع‌تر متکی است. تنوع‌بخشی به ترانزیت از طریق ارمنستان، اتصال منطقه‌ای را تقویت کرده و کانال‌های جدیدی را برای سرمایه‌گذاری، تجارت و اشتغال ایجاد می‌کند. ایالات متحده با سرمایه‌گذاری زودهنگام در «چهارراه صلح»، می‌تواند با ردپای منطقه‌ای مسکو و پکن مقابله کند و در عین حال نقاط ورودی برای شرکت‌های آمریکایی در بخش‌هایی مانند ساخت و ساز، انرژی، زیرساخت‌های دیجیتال و لجستیک ایجاد کند. در حالی که مطالعات امکان‌سنجی جامع هنوز به طور عمومی منتشر نشده است، دولت ارمنستان اعلام کرده است که این پروژه می‌تواند با احیای زیرساخت‌های ترانزیتی غیرفعال و اتصال کریدورهای کلیدی منطقه‌ای، بازده اقتصادی قابل توجهی ایجاد کند. مؤسساتی مانند بانک توسعه آسیا از این پروژه حمایت کرده‌اند و منشور مشارکت استراتژیک ایالات متحده و ارمنستان، این ابتکار را به عنوان یک حوزه اولویت‌دار برای همکاری برجسته می‌کند.

علاوه بر این، با توجه به تأکید دولت ترامپ بر مشارکت‌های اقتصادی و بازده ملموس، پیشنهاد ارمنستان به خوبی به عنوان فرصتی ملموس برای پیشبرد منافع مالی ایالات متحده در نظر گرفته می‌شود. پروژه‌های زیرساختی، به ویژه راه‌آهن و بزرگراه‌ها، می‌توانند از طریق عوارض، تعرفه‌ها و هزینه‌های ترانزیت، بازده قابل توجهی ایجاد کنند و به نفع سرمایه‌گذاران آمریکایی، مؤسسات توسعه‌ای تحت حمایت ایالات متحده و احتمالاً دولت فدرال ایالات متحده در صورت پیوند با ابتکاراتی مانند سرویس درآمد خارجی باشند .

با این حال، سازوکارهای دقیقی که ایالات متحده از طریق آنها این بازده‌ها را محقق می‌کند – مانند ساختارهای سرمایه‌گذاری خاص، توافق‌نامه‌های تقسیم درآمد یا نقش‌های عملیاتی – نیاز به توضیح بیشتر دارد. مدل‌سازی مالی دقیق و توافق‌نامه‌های دوجانبه برای تعیین کمیت و تحقق این مزایا ضروری است. شرکت مالی توسعه بین‌المللی ایالات متحده (DFC) می‌تواند با ارائه پشتیبانی اولیه و کاهش ریسک برای سرمایه‌گذاری‌های هدفمند در چهار راه صلح که زمینه‌ساز حضور اقتصادی پایدار ایالات متحده در سراسر قفقاز جنوبی است، به پیشبرد این تلاش کمک کند. این رویکرد همچنین با جاه‌طلبی‌های گسترده‌تر ترامپ برای تأمین هزینه‌های دولت از طریق درآمد حاصل از منابع خارجی به جای مالیات داخلی، مطابقت دارد. بنابراین، سرمایه‌گذاری در چهار راه صلح می‌تواند به طور کامل در این چشم‌انداز جای گیرد و ژئوپلیتیک را به یک شرکت سودآور تبدیل کند که به نفع مالیات‌دهندگان آمریکایی است.

پتانسیل موفقیت این ابتکار عمل تحت حمایت ایالات متحده می‌تواند میراث واشنگتن در قفقاز جنوبی را بازتعریف کند و دولت ترامپ را به عنوان میانجی صلح ضروری در منطقه‌ای که از نظر تاریخی تحت سلطه قدرت‌های رقیب بوده است، قرار دهد. با توجه به سابقه تلاش‌های جسورانه دیپلماتیک ترامپ، از مذاکرات اوکراین و روسیه گرفته تا میانجیگری بین رواندا و جمهوری دموکراتیک کنگو – درگیری‌هایی که هنوز به راه حل نرسیده‌اند – میانجیگری صلح بین ارمنستان و آذربایجان یک پیروزی نسبتاً آسان خواهد بود. برای “بستن معامله” و وادار کردن آذربایجان به امضای شرایطی که قبلاً عملاً با آنها موافقت کرده است، به چیزی بیش از یک فشار قاطع از سوی ترامپ نیاز نیست و یک پیروزی دیپلماتیک سریع و ملموس را به ارمغان می‌آورد.

چرا تعامل در خدمت منافع اسرائیل است؟

اسرائیل نیز انگیزه‌های قوی برای حمایت از نهایی شدن صلح و توسعه جاه‌طلبی‌های ترانزیتی ارمنستان دارد. آذربایجان متحد نزدیک اسرائیل است، به ویژه در زمینه همکاری‌های انرژی و امنیتی. کمک به تحکیم صلح با ارمنستان می‌تواند این روابط را تعمیق بخشد و در عین حال ثبات منطقه‌ای گسترده‌تری را ارتقا دهد. با توجه به رشد سریع تجارت بین اسرائیل و کشورهای خلیج فارس، به ویژه امارات متحده عربی تحت توافق‌نامه ابراهیم، اسرائیل می‌تواند از کریدورهای زمینی مانند «چهارراه صلح» که دسترسی به بازارهای خلیج فارس را بهبود می‌بخشد، ایران را دور می‌زند و فرصت‌های جدید همکاری لجستیکی، زیرساختی و فناوری ایجاد می‌کند، بهره‌مند شود. این امر دسترسی اقتصادی اسرائیل را افزایش داده و قرار گرفتن آن در معرض نفوذ تهران در زنجیره‌های تأمین منطقه‌ای را کاهش می‌دهد.

علاوه بر این، اسرائیل روابط تاریخی و فرهنگی با ارمنستان دارد، به ویژه از طریق محله ارمنی‌ها در اورشلیم، که محل سکونت یکی از قدیمی‌ترین دیاسپوراهای ارمنی پیوسته در جهان است. یک قفقاز جنوبیِ صلح‌آمیز و از نظر اقتصادی یکپارچه می‌تواند راه‌های جدیدی را برای تجارت، دیپلماسی و سرمایه‌گذاری اسرائیل در سراسر منطقه باز کند.

علاوه بر این، یک توافق صلح پایدار بین ارمنستان و آذربایجان، وابستگی ارمنستان به ایران را که به دلیل مرزهای بسته با ترکیه و آذربایجان به یکی از معدود شریان‌های حیاتی تجارت و انرژی این کشور تبدیل شده است، به میزان قابل توجهی کاهش می‌دهد. رابطه عمل‌گرایانه ارمنستان با ایران بیشتر از آنکه ناشی از همسویی ایدئولوژیک باشد، ناشی از ضرورت است. گشایش مسیرهای تجاری جدید از طریق آذربایجان و ترکیه، ارمنستان را قادر می‌سازد تا این وابستگی را بشکند و چرخش خود به سمت غرب را تسریع کند.

این تغییر با منزوی کردن بیشتر ایران از نظر اقتصادی، مستقیماً به منافع اسرائیل خدمت می‌کند، در حالی که به اسرائیل اجازه می‌دهد جای پای خود را در آذربایجان به عنوان وزنه تعادل در برابر تهدیدات ایران حفظ کند. ارمنستان همچنان یکی از معدود شرکای تجاری قابل دسترس و رو به گسترش ایران است، به طوری که صادرات ایران به ارمنستان در سال 2023 به نزدیک به 600 میلیون دلار، شامل گاز، آهن و سایر کالاهای صنعتی، رسیده است. دو کشور همچنین تبادلات استراتژیک انرژی – به ویژه تحت توافق ” گاز در برابر برق”  را حفظ می‌کنند و ارمنستان تنها رابط مستقیم ایران با اتحادیه اقتصادی اوراسیا است. بنابراین، کاهش وابستگی ارمنستان به ایران از طریق عادی‌سازی منطقه‌ای به بستن یک کریدور تجاری و ژئوپلیتیکی حیاتی برای تهران کمک خواهد کرد. در عین حال، ارمنستانی که با همسایگان خود در صلح است و به طور فزاینده‌ای در مورد نگرانی‌های امنیتی مشترک منطقه‌ای همسو است، می‌تواند موضع مشارکتی‌تری نسبت به منافع اسرائیل اتخاذ کند. با این حال، مقامات ترکیه تصریح کرده‌اند که عادی‌سازی روابط با آذربایجان پیش‌شرط لازم برای بازگشایی مرز ترکیه و ارمنستان است.

برای این منظور، بهره‌گیری از علاقه روزافزون آذربایجان برای پیوستن به توافق‌نامه‌های ابراهیم می‌تواند مؤثر باشد. اگرچه باکو مدت‌هاست که روابط امنیتی و انرژی قوی با اسرائیل داشته است، اما رسمیت بخشیدن به این روابط در چارچوب توافق‌نامه‌های ابراهیم، جایگاه بین‌المللی آن را به طور قابل توجهی ارتقا خواهد داد. استیور ویتکاف، فرستاده ویژه ایالات متحده ، اخیراً اظهار داشت که ارمنستان نیز می‌تواند کاندیدای عضویت در آینده باشد – تحولی که فضای منطقه‌ای عادی‌سازی، به رسمیت شناختن متقابل و همکاری را بیش از پیش تقویت می‌کند. با تکیه بر این حرکت، میانجیگری مشترک ایالات متحده و اسرائیل می‌تواند به تشویق آذربایجان برای نرم‌تر کردن موضع خود در قبال ارمنستان کمک کند و انعقاد توافق‌نامه صلحی را که به حاکمیت ارمنستان احترام می‌گذارد و در عین حال اهداف استراتژیک آذربایجان را برآورده می‌کند، تسهیل کند.

غنیمت شمردن فرصت

نهایی شدن صلح بین ارمنستان و آذربایجان، فرصتی نادر برای واشنگتن و اورشلیم فراهم می‌کند تا موازنه قدرت را در یکی از بحرانی‌ترین و در عین حال مورد مناقشه‌ترین مناطق جهان تغییر دهند. سرمایه‌گذاری در این برهه و کمک به غلبه بر آخرین موانع برای دستیابی به یک توافق صلح – از طریق دیپلماسی هدفمند، حمایت از زیرساخت‌ها و میانجیگری اصولی – می‌تواند به ایجاد کریدورهای تجاری جدید، تضعیف دشمنان و ایجاد نفوذ پایدار در چهارراه اروپا و آسیا کمک کند. چهارراه صلح ارمنستان صرفاً یک پروژه بازسازی نیست، بلکه دروازه‌ای استراتژیک به سوی قفقاز جنوبی باثبات‌تر، مرفه‌تر و همسو با غرب است.

با این اوصاف، چرخش به سمت غرب بدون خطرات ژئوپلیتیکی نیست. پیوندهای عمیق تاریخی ارمنستان با روسیه و ایران می‌تواند این تغییر جهت را بحث‌برانگیز کند، به‌ویژه اگر مسکو یا تهران آن را به عنوان یک باخت با حاصل جمع صفر ببینند. برای کاهش این موضوع، ایالات متحده و متحدانش باید تلاش‌های سرمایه‌گذاری و میانجیگری خود را با تضمین‌های امنیتی و اقتصادی روشن به ارمنستان، از تنوع‌بخشی به انرژی و تسهیل تجارت گرفته تا همکاری‌های دفاعی و ادغام نهادی، همراه کنند. ترسیم چهارراه صلح به عنوان یک دستاورد مشترک منطقه‌ای، به جای تجاوز غرب، برای تضمین پایداری آن ضروری خواهد بود.

اما این فرصت برای مدت طولانی باقی نخواهد ماند. باید همین حالا از آن استفاده کرد.

مطالب بیشتر:

سهمی که ترکیه از «خاورمیانه جدید» آمریکا برای خود می‌خواهد

اظهارات چند وقت اخیر دولت ترکیه مبنی بر «تکمیل پیمان ملی» و به موازات آن، توزیع پلاک‌های ترکیه در شهرهای عراق و سوریه، از جمله حلب، کرکوک و موصل، با…

اهداف باکو و طالبان از توسعه کریدور لاجورد

طالبان انگیزه‌های ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی ویژه‌ای از توسعه کریدور لاجورد دارد. طالبان که به دلیل رسمیت نشناختن جامعه جهانی در گسترش مراوادت تجاری با مشکلاتی مواجه شده، اکنون به دنبال…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب پیشنهادی

فرصت نادر «چهار راه صلح» ارمنستان برای ایالات متحده و اسرائیل

فرصت نادر «چهار راه صلح» ارمنستان برای ایالات متحده و اسرائیل

سهمی که ترکیه از «خاورمیانه جدید» آمریکا برای خود می‌خواهد

سهمی که ترکیه از «خاورمیانه جدید» آمریکا برای خود می‌خواهد

اهداف باکو و طالبان از توسعه کریدور لاجورد

اهداف باکو و طالبان از توسعه کریدور لاجورد

نگاه ترکیه به جنگ ایران و اسرائیل چگونه است؟!

نگاه ترکیه به جنگ ایران و اسرائیل چگونه است؟!

تحلیلی بر ورود ائتلاف قبرس- یونان به حوزه حمایت تسلیحاتی از ارمنستان

تحلیلی بر ورود ائتلاف قبرس- یونان به حوزه حمایت تسلیحاتی از ارمنستان

شراکت اقتصادی امارات متحده عربی و آذربایجان: چشم‌اندازها و پیامدها

شراکت اقتصادی امارات متحده عربی و آذربایجان: چشم‌اندازها و پیامدها