اگر ترامپ خواهان توافق صلح است، باید رویکرد خود را نسبت به پوتین تغییر دهد

اندیشکده زاویه – رصد: روسیه، اوکراین و متحدان اروپایی اوکراین همگی میدانند که حداقل در آینده نزدیک، توافق بعید است. در این میان، هدف اصلی دیپلماتیک آنها ساده است: جلب نظر ترامپ. او خواهان یک راهحل سریع است، بنابراین اوکراین و روسیه هرکدام تلاش میکنند او را متقاعد کنند که طرف مقابل است که درگیری را طولانی میکند.
توماس رایت در تحلیلی که در وبسایت اندیشکده «بروکینگز» منتشر شد نوشت: هنگامی که دونالد ترامپ به ریاست جمهوری انتخاب شد، دچار یک تصور غلط اساسی درباره جنگ در اوکراین بود.
به نظر میرسید ترامپ متقاعد شده بود که میتواند روسیه را وادار به توقف جنگ کند، تا زمانی که اوکراین را از ناتو دور نگه دارد و خطوط نبرد را مسدود کند، به روسیه اجازه میدهد تا سرزمینی را که قبلاً اشغال کرده بود، حفظ کند. اما این هرگز برای ولادیمیر پوتین کافی نبود. او خواستههای دیگری هم داشت: محدودیتهای سختگیرانه در اندازه ارتش اوکراین، پایان دادن به همکاریهای امنیتی آن با غرب و عدم حضور نیروهای اروپایی در این کشور. مسکو خواهان یک اوکراین خنثیشده بود، نه یک اوکراین بیطرف.
در هفتههای گذشته مقامات روسی و اوکراینی برای اولین بار از سال ۲۰۲۲ در استانبول اقدام به برگزاری مذاکرات علنی کردند. طرفین توافق کردند که ۱۰۰۰ اسیر را با یکدیگر مبادله کنند و به مذاکره در مورد جزئیات فنی یک آتشبس احتمالی ادامه دهند. برخی از ناظران این توافق را به عنوان یک پیشرفت دیدند، اما پویاییهای اساسی تغییری نکردهاند؛ خواستههای حداکثری روسیه، حل و فصل قریبالوقوع را تقریباً غیرممکن میکند.
حرکت بعدی به عهده ترامپ خواهد بود که ماه گذشته تهدید کرد اگر دو طرف به توافق نرسند، “صرفنظر خواهد کرد”. هیچکس دقیقاً نمیداند که این به چه معناست. شاید ترامپ علیه پوتین موضع بگیرد و حمایت از اوکراین را افزایش دهد، اما تمام نشانهها حاکی از آن است که این امر بعید است. دو مسیر عملی به نظر محتملتر میرسند. اول، ترامپ ممکن است تصمیم بگیرد که کمکهای نظامی به اوکراین را قطع کند که در نهایت میتواند جنگ را به نفع روسیه تغییر دهد.
از طرف دیگر، او ممکن است حمایت ایالات متحده را حفظ کند اما تا زمانی که روسیه نشان دهد که آماده مصالحه است، از مذاکرات صلح عقبنشینی کند. این امر پوتین را در معرض یک سری معضلات قرار میدهد، زیرا او تلاش میکند تا جنگی را که هزینههای سنگینی برای او دارد، حفظ کند.
روسیه، اوکراین و متحدان اروپایی اوکراین همگی میدانند که حداقل در آینده نزدیک، توافق بعید است. در این میان، هدف اصلی دیپلماتیک آنها ساده است: جلب نظر ترامپ. او خواهان یک راهحل سریع است، بنابراین اوکراین و روسیه هرکدام تلاش میکنند او را متقاعد کنند که طرف مقابل است که درگیری را طولانی میکند. هرکسی که موفق شود، میتواند پاسخ او را به شکست مذاکرات شکل دهد و مزایای قابل توجهی را در میدان نبرد به دست آورد.
در ابتدا، ترامپ، زلنسکی رئیس جمهور اوکراین را فرد لجوج میدانست، نه پوتین را. زلنسکی بر ضمانتهای امنیتی محکم از سوی ایالات متحده اصرار داشت که ترامپ تمایلی به ارائه آن نداشت. در همین حال، به نظر میرسید پوتین در حال ایجاد دوستی با استیو ویتکوف، فرستاده ویژه ترامپ، است.
این پویایی بلافاصله پس از رویارویی ترامپ و زلنسکی در دفتر بیضی در ماه فوریه تغییر کرد که منجر به این شد که ایالات متحده به طور موقت کمکها را متوقف کند. این فاجعه، کیف را مجبور به تغییر تاکتیک کرد. یازده روز بعد، به دنبال توصیه انگلیس، اوکراین زیرکانه با آتش بس ۳۰ روزه بدون قید و شرط در مذاکرات با مقامات آمریکایی موافقت کرد. ترامپ خواهان پایان جنگ بود؛ حالا زلنسکی هم میتوانست بگوید که او نیز همینطور است.
با این حال، پوتین تقریباً به طور قطع هرگز آتش بس بدون قید و شرط را نمیپذیرفت که مسائل مهمی مانند اختلافات ارضی و تضمینهای امنیتی اوکراین را حل نشده باقی میگذاشت. روسیه از جهاتی سود میبرد – این کشور میتوانست مناطقی را که در حال حاضر کنترل میکند، حفظ کند – اما اوکراین میتوانست بدون محدودیت دوباره مسلح شود و نیروهای اروپایی را بپذیرد؛ هر دو نتیجهای که پوتین به دلیل تلاش برای تسلط بر اوکراین، از آن امتناع کرده است.
زلنسکی با موافقت با آتشبس، مذاکرات را تغییر داد: اکنون پوتین کسی بود که شرایط را مطالبه میکرد و معامله صلح ترامپ را رد میکرد. به نظر میرسید که این کارساز بوده است. اوایل این ماه، معاون رئیس جمهور جیدیونس گفت که روسیه “بیش از حد میخواهد”، حتی پس از اینکه دولت ترامپ طرحی را پیشنهاد داد که به نفع پوتین بود. وقتی از ترامپ در مورد اظهارات ونس سوال شد، گفت: “ممکن است حق با او باشد.”
پوتین که شاید حس میکرد در حال از دست دادن اهرم فشار است، خواستار مذاکرات در استانبول شد، جایی که روسیه و اوکراین در اوایل جنگ مذاکره کرده بودند. در آن زمان، دو طرف در تعدادی از مسائل همگرا بودند، اما در مسائل دیگر عمیقاً اختلاف داشتند؛ به عنوان مثال، روسیه خواهان حق وتوی مؤثر بر تضمینهای امنیتی و کمکهای بینالمللی به اوکراین در صورت وقوع مجدد جنگ بود. این بار، پوتین ظاهراً امیدوار بود که ایالات متحده را متقاعد کند که همان شرط را بپذیرد و بر اوکراین فشار وارد کند.
سپس زلنسکی یک حرکت زیرکانه دیگر انجام داد. او به جای رد دعوت، گفت که شخصاً حاضر میشود و با پوتین رودررو دیدار میکند. زلنسکی میدانست که پوتین به احتمال زیاد نمیرود، و در واقع هم نرفت. زلنسکی با رو کردن دست رهبر روسیه، نشانه دیگری به ترامپ داد مبنی بر اینکه پوتین در مورد مذاکره برای آتش بس جدی نیست.
با این حال، ممکن است در نهایت مسکو به دلیل امتناع از مصالحه، پاداش دریافت کند. مشکل اساسی دیپلماتیک برای ایالات متحده، متقاعد کردن پوتین به پذیرش چیزی است که او به شدت با آن مخالف بوده است: یک اوکراین آزاد و مستقل که بتواند از خود دفاع کند و از حمله آینده جلوگیری کند. ترامپ به جای ادامه تلاش برای حل این مشکل، ممکن است به سادگی همکاری اطلاعاتی آمریکا را پایان دهد، عرضه سلاح خود را قطع کند و شاید حتی از فروش سلاح خودداری کند. اوکراین با کمبودهای اساسی و افزایش تلفات روبرو خواهد شد، در حالی که نیروهای روسی احتمالاً دستاوردهای بیشتری را در ابعاد کوچک به دست خواهند آورد که با گذشت زمان جمع میشوند.
با این حال، برای زلنسکی، اوکراین به اندازه سه سال اول جنگ به ایالات متحده وابسته نیست. تصمیم جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا برای تسریع انتقال سلاح در ماههای پایانی دولت خود، به اوکراینیها بیشتر آنچه را که برای مبارزه در بقیه سال نیاز دارند، داده است. و اگرچه ترامپ به وضوح تمایلی به تمدید کمک به اوکراین ندارد، این کشور با کمک متحدان خود، به ویژه ظرفیت خود برای تولید مقادیر زیادی پهپاد، که تا حد زیادی جایگزین توپخانه در جبهه شده است، پایگاه صنعتی دفاعی خود را به راه انداخته است.
اما اگر آمریکا به حمایت از اوکراین ادامه دهد، روسیه ممکن است در تأمین نیروی انسانی کافی برای ادامه تهاجم تا سال آینده با مشکل مواجه شود. روسیه در جریان تهاجم خود در نه ماه گذشته، تنها قطعات کوچکی از قلمرو را به دست آورده و هزینه هنگفتی برای آنها پرداخته است. طبق برآورد نظامی ایالات متحده در ماه گذشته، این کشور روزانه بیش از ۱۵۰۰ تلفات و از آغاز جنگ تاکنون نزدیک به 800 هزار نفر تلفات داشته است. پوتین فرد معقولی نیست، اما گاهی اوقات خود را با واقعیتهای میدان نبرد تطبیق میدهد. اگر تلفات او با این رقم ادامه یابد، ممکن است مجبور شود دستور بسیج بزرگتری را صادر کند، که از آن اجتناب کرده است، یا در میز مذاکره مصالحه کند.
با قضاوت بر اساس اظهارات اخیر ویتکوف، به نظر نمیرسد که ترامپ درک کند که مذاکرات تنها در صورتی موفقیتآمیز خواهد بود که روسیه در خطوط مقدم احساس فشار کند. فرستاده رئیس جمهور در اوایل این ماه گفت که محافظهکاران جدید بر این باورند که “جنگ تنها راه حل مسائل است”. اما ترامپ “معتقد است که نیروی شخصیتی او – نحوه واکنش او به موقعیتها – میتواند مردم را وادار کند تا کارها را به روشی بسیار بهتر برای منافع دولت ایالات متحده انجام دهند، و من نیز به آن اعتقاد دارم.” پوتین بسیار مصممتر از آن است که صرفاً با شخصیت تحت تأثیر قرار گیرد.
با این حال، یک راه واقعی رو به جلو وجود دارد که هم به نفع ترامپ و هم به نفع اوکراین است. این امر به کمک اروپا نیاز دارد. هدف ساده است: به پوتین نشان دهید که تا زمانی که او به خواستههای حداکثری خود پایبند باشد، هیچ دستاورد ارضی قابل توجهی نخواهد داشت و همچنان هزینه هنگفتی را در میدان نبرد خواهد پرداخت.
اگرچه برخی از حمایتهای نظامی آمریکا غیرقابل جایگزین هستند – به ویژه همکاری اطلاعاتی، موشکهای پدافند هوایی، موشکهای میانبرد و خودروهای سنگین – اروپا ظرفیت آن را دارد که بیشتر بار حمایت از اوکراین را بر عهده بگیرد. با توجه به اینکه ترامپ تقریباً به طور قطع از کنگره درخواست تأمین بودجه اضافی نخواهد کرد، رهبران نزدیک به او، به ویژه نخست وزیر انگلیس کیر استارمر، میتوانند مصالحهای را ترتیب دهند که بر اساس آن ایالات متحده تنها انواع کمکهایی را به اوکراین ارائه دهد که اروپا نمیتواند ، با این فرض که پوتین، نه زلنسکی، همچنان مانع اصلی صلح است. اروپاییها همچنین میتوانند پیشنهاد پرداخت هزینه سلاح و تجهیزات خود را به ایالات متحده بدهند، شاید با استفاده از داراییهای مستقل روسیه.
این مصالحه به ترامپ این امکان را میدهد که به آمریکاییها بگوید که او به طور قابل توجهی کمک به اوکراین را کاهش داده است، اما آن را رها نکرده است. بهتر از آن، او میتواند بگوید که اروپاییها این صورتحساب را پرداخت میکنند. این امر با نشان دادن به مسکو که پیروزی ممکن نیست، به تسهیل توافق با روسیه کمک میکند. پایان دادن سریع به این جنگ مستلزم متقاعد کردن پوتین است که میتواند به طور نامحدود ادامه یابد. تا زمانی که ترامپ این را رد کند و با پایان دادن به حمایت آمریکا از اوکراین در عین رها کردن روسیه، لاس بزند، توافقی که او برای بستن آن ناامید است، همچنان از دستش فرار خواهد کرد.
ترجمه: برسام محمدی